بیانیه جمعی از زندانیان پیشین بند 350 زندان اوین

اعتراض به بازداشت اخیر روزنامه نگاران

جمعی از زندانیان پیشین بند 350 زندان اوین طی بیانیه ای بازداشت اخیر روزنامه نگاران کشور را محکوم کرده اند. در بخشی از این بیانیه آمده است: حال که صحبت از انتخابات آزاد ممنوع شده است و هنوز زخم انتخابات سال هشتادوهشت التیام نیافته و همه انتخابات گذشته آزاد خوانده می شود؛ روزنامه نگاران را بازداشت می کنند تا راحت تر بتوانند به مهندسی انتخابات و دستبرد در آرای مردم بپردازند. به راستی چه چیزی در قلم روزنامه نگاران این سرزمین نهفته است که از آن این همه واهمه دارند؟

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن به سایت ملی- مذهبی رسیده به این شرح است:

باز همان حکایت همیشگی و باز هم بازداشت روزنامه نگاران! مدت هاست که به نبود آزادی بیان و آزادی پس از بیان در این کشور عادت کرده ایم. در آستانه انتخابات نه تنها فضا بازتر نشده است که روز به روز هم بسته تر می شود. تو گویی شادی ها و خوشی های کوتاه نیز به ما نیامده ست. از مرخصی های کوتاه مدت برخی از دوستان و هم بندیانمان خوشحال بودیم که ناگاه خبر آمد که بیش از شانزده تن از فرزندان شریف این مملکت را بازداشت کرده اند و همه را به کنج سلول های انفرادی انداخته اند. اینان سرمایه های احتماعی و معنوی این آب و خاک هستند که این گونه مورد بی مهری استبداد قرار می گیرند.

از این بین گذر میلاد فدایی اصل _دبیر سرویس سیاسی خبر گزاری ایلنا_ و ساسان آقایی _روزنامه نگار با شرف و تحلیلگر مسایل خاور میانه_ پیش از این به بند 350 زندان اوین افتاده است. طنز این قصه ی تلخ آنجاست که مجریان ستم حتی به قانون و مقررات خود نیز پایبند نیستند. هم میلاد و هم ساسان به مانند بقیه همراهان دربندشان به صورت علنی و شفاف فعالیت می کردند. در رسانه های مجوز دار، قانونی و رسمی مملکت قلم می زدند ولی همین هم تحمل نمی شود. وضعیت سلیمان محمدی دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار که از ناراحتی ستون فقرات رنج می برد نیز بسیار نگران کننده است.

هم اکنون نمی دانیم اوضاع بر این عزیزان چگونه می گذرد. در کنج سلول های سرد و کوچک زندان اوین چه بر سرشان می رود. تصور دوران بازجویی و فشارهایی که بر این عزیزان می رود برای ما هولناک است. سایت ها و رسانه های جریانی خاص با خبرسازی های دروغ خود اقدام به پرونده سازی برای ایشان می کنند. بیانیه های وزارت اطلاعات از اجرای سناریوهایی خبر می دهد که همه دلسوزان کشور را به تاسف وا می دارد. برخی از اخبار نیز از پخش اعتراف های تلویزیونی خبر می دهد. الیته جای خوشحالی است که دیگر اینگونه اعتراف های نخ نما و تکراری برای مردم خوب و فهیم ایران اعتباری ندارد.

ما امضاء کنندگان این بیانیه نگران جان همه بازداشت شدگان اخیر هستیم و اعلام می کنیم که سلول انفرادی حق هیچ کسی نیست و مصداق بارز شکنجه سفید است. در به اصطلاح آزاد ترین کشور دنیا! روزنامه نگاران را در بند می کنند و اکنون ایران را به بزرگترین زندان روزنامه نگاران تبدیل کرده اند. حال که صحبت از انتخابات آزاد ممنوع شده است و هنوز زخم انتخابات سال هشتادوهشت التیام نیافته و همه انتخابات گذشته آزاد خوانده می شود؛ روزنامه نگاران را بازداشت می کنند تا راحت تر بتوانند به مهندسی انتخابات و دستبرد در آرای مردم بپردازند. به راستی چه چیزی در قلم روزنامه نگاران این سرزمین نهفته است که از آن این همه واهمه دارند؟

در پایان ما جمعی از زندانیان سابق بند 350 زندان ضمن اعتراض به نقض آزادی بیان و بازداشت های اخیر روزنامه نگاران عنوان می داریم که همه روزنامه نگاران و اهل قلم در این خاک غریب باید آزاد شوند و مسوولیت هر اتفاقی برای سلامت و جان این عزیزان بر عهده نظام جمهوری اسلامی است. دیر نخواهد بود که در آزادی و آبادی ایران دوستان و یارانمان را در آغوش بگیریم.

هفتم اسفند ماه 1391

1. آذریان بروجنی، ایمان

2. ارشدی، علی

3. اعتمادی، مازیار

4. اولیایی فرد، محمد

5. باباپور، مسعود

6. پورمحمدعلی، امید

7. توکلی، امیرحسین

8. حاج همتی، جاوید

9. خلیقی، سیامک

10. رضاخانی، آرمان

11. رودکی، میثم

12. سیما، سلمان

13. عارف، پیمان

14. علیخانی، جواد

15. غفاری، رامتین

16. کامران، نوید

17. کریمی، یاسر

18. کشاورز، امین

19. محمدی، ماهان

20. محمودی سرابی، سام

21. موسوی، هومان

22. نوریزاد، محمد

23. یزدچی، اشکان

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله