تجمع اعتراضی علیه بازداشت روزنامه‌نگاران در مقابل سفارت ایران در آلمان

تعدادی از روزنامه نگاران، فعالین سیاسی، کمیته ی پناهجویان آلمان و غیر ایرانی ها بهمراه جمعی از ایرانیان روز چهارشنبه یازدهم بهمن ماه مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین در اعتراض به بازداشت گسترده ی روزنامه نگاران در ایران تجمع و اعتراضشان را مقابل نماینده ی جمهوری اسلامی در آلمان فریاد زدند. در این تجمع که با شعار “بقای شما در سرکوب است” از سمت کمیته ی مستقلی از روزنامه نگاران و سیاسیون در برلین تدارک دیده شده بود از ساعت یازد و نیم صبح با حضور گسترده ی پلیس آلمان که میان معترضین و سفارت سدی ایجاد کرده بودند با شعارهایی نظیر “مرگ بر دیکتاتور”، “زندانی سیاسی آزاد باد گردد” و… شعرهایی نظیر “یاردبستانی من” و “سر اومد زمستون” بهمراه عکس بازداشت شده گان فریادی بود از دل غربت در محکوم کردن آزادی بیان و خفقان و فصل تازه ی دستگیری روزنامه نگاران و نویسندگان در ایران. در انتهای این تجمع بیانیه ای از سمت کمیته ی برگزار کننده صادر شد که به سه زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی برای حاضرین و تعدای از روزنامه نگاران آلمانی که به قصد پوشش این تجمع اعتراضی حضور به عمل آورده بودند خوانده شد. در این بیانیه با اشاره به ماهیت جمهوری اسلامی که بازداشت و سرکوب از آن جداناپذیر است به بازداشت های اخیر اشاره شد و این بازداشت ها فصل تازه ای در برخورد حاکمیت با صاحبین قلم و اطلاع رسانی دانست. در بندهای دیگر این بیانیه با اشاره به کشورهای اروپایی نظیر آلمان که دستگاه های شنود و ردیابی به دستگاه امنیتی ایران فروخته اند، این کشورها را نیز در فراهم آوردن ابزارهای سرکوب آزادی بیان و رصد فعالین و نویسندگان متهم دانسته و آنان را نیز در زندانی بودن روزنامه نگاران و فعالین شریک و متهم دانسته بود.

این تجمع در ساعت دو ظهر با ممانعت پلیس آلمان بدون درگیری به پایان رسید و متن بیانیه و مشروح گزارش عکس این تجمع در حمایت از زندانیان سیاسی و بخصوص روزنامه نگاران بازداشت شده ی اخیر در اختیار رسانه های آلمانی و غیرآلمانی قرار گرفت.

متن کامل بیانیه کمیته ی مستقل برگزار کننده ی اعتراض به بازداشت روزنامه نگاران در برلین به شرح زیر است:

 

با نام حق و آزادی

در طی سه روز، چهارده روزنامه نگار در ایران دستگیر شدند و ده نفر از آنان در یورش نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به چهار روزنامه و تفتیش دفاتر روزنامه و چهار روزنامه نگار در مسیر منزل و یا در منزل شان بازداشت و به بند 209 وزارت اطلاعات در اوین منتقل شدند. در طی روزهای بعد نیز ده ها روزنامه نگار در تهران و شهرستان ها در همین رابطه به ادارات امنیتی احضار و بازجویی شدند. این رفتار و سرکوب آزادی بیان که از خشت اول بنای حکومت جمهوری اسلامی تا امروز ادامه داشته است؛ امروز وارد فصل جدیدی شده که نشان از نقض آزادی بیان و سرکوب و خفقان در اطلاع رسانی که باید امری طبیعی و آزاد باشد دارد. جمهوری اسلامی با خرید دستگاه های شنود و ردیابی و برنامه های مدرن هک، از شرکت های کشورهای اروپایی از جمله آلمان، کوچک ترین ارتباط و گفت و گو و معاشرت میان فعالین و روزنامه نگاران را رصد می کند و از نگاه بیمارگونه ی دشمنپندارش هر کسی که با دوست دیرین همکار یا رسانه ای در خارج از ایران حتی تماسی در حد احوال پرسی نیز داشته باشد جاسوس می خواند و به سرنوشت بازداشت و سناریو پردازی محکوم می کند. سناریوهایی که تنها استفاده ی داخلی برای رسانه های حکومتی و تلوزیون حاکمیت دارد تا از طریق آن بخش بی اطلاع جامعه را که از اصل واقعیت بی اطلاع هستند شستشوی مغزی دهند و با این جوسازی علیه نویسندگان و فعالین آزادی و برابری طلب فضای خفقان را برای فعالیت و تلاش تنگ تر از پیش کند.

روزنامه نگارانی که در فصل جدید پروژه ی دستگاه های امنیتی اکنون در سلول های انفرادی حاکمیت جمهوری اسلامی زیر فشار بازجوهایی که از هر طریق قصد در اعتراف گیری کذب دارند را امروز بخشی از قربانیان سرکوب سی و چهار ساله ی جمهوری اسلامی می دانیم و از حق آزادی آنان دفاع می کنیم.

ما روزنامه نگاران و فعالین سیاسی تبعیدی که خود قربانی همین سیستم شده و مجبور به کوچ از میهن مان شده ایم، از حق آزادی بیان و فعالین آزادی و برابری طلب در ایران که اکنون از دیروز تا امروز در زندان های جمهوری اسلامی گرفتارند دفاع کرده و حاکمیت جمهوری اسلامی را که بقایش در سرکوب و خفقان و بستن راه های خبررسانی و فعالیت برای آزادی های حتی حداقلی ست و بر خون شهدا بناگذاشته شده محکوم می کنیم.

ما که امروز به اجبار در تبعید به سر می بریم و در کنار رفقا و همکاران خویش نیستیم تا شانه به شانه شان مانند دیروزهای نه چندان دورِ کودتای سال هشتاد و هشت فعالیت هامان را در خاک وطن مان ادامه دهیم و قدیمی ترهای باقی مانده از اعدام های دهه ی شصت و تبعیدیان سی و چهار سال حاکمیت جمهوری اسلامی، وظیفه ی تک تک خود می دانیم که سناریوی سرکوب حاکمیتی که بنا شده بر ظلم و اختناق است را در حق فعالین آزادی و برابری طلبِ ایران را در مجامع بین المللی فریاد بزنیم و از حمایت پشت پرده ی شرکت ها و کشورهای اروپایی از سیستم جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف سیاسی شان ابراز انزجار کرده و آنان را نیز در زندانی بودن روزنامه نگاران و فعالین در ایران مقصر و همراه با جمهوری اسلامی بنامیم.

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله