پروین کهزادی همسر مسعود لدنی فعال ملی-مذهبی زندانی در اهواز نامه ای به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نوشته و وضعیت پرونده همسرش و نیز وضعیت زندان کارون اهواز را برای وی توضیح داده است.
به گزارش سایت ملی-مذهبی وی در بخشی از نامه خود به ایرادات در مرحله دادرسی پرونده همسرش اشاره کرده و از جمله گفته است: ايراد بعدي اين حكم اسم بردن ازكساني به عنوان شاهد بر عليه اقاي لدني است كه ما تا به حال اسمشان را هم نشنيده بوديم . بعدها من ازقاضي راجع به اين اسامي پرسيدم در جواب گفت اينها اسامي كساني است كه همزمان با شما در يك شب اما در ارتباط با موضوعات ديگري دستگير شده اند و تصادفا همه شما يك شماره پرونده داريد. پرسيدم پس چطور از اينها به عنوان شاهد بر عليه اقاي لدني نام برده ايد. پاسخ دادند اشتباه شده مهم نيست … در حاليكه قاضي مربوطه همين شهادتها را مستند محكوميت قرار داده است.
وی در پایان این نامه گفته است:من از پيشگاه خداوند طلب دادخواهي و به شما پيشنهاد حق طلبي داده و سپس به تشخيص خود عمل خواهم كرد.تا شما چه تدبير كنيد.
متن کامل این نامه به این شرح است:
به نام خداوند جان و خرد
بترسيد از ستم بر كساني كه ياوري جز خداوند ندارند
جناب آقاي صادق لاريجاني رياست قوه قضاييه ايران
من پروين كهزادي همسر زنداني سياسي مسعود لدني هستم ايشان براي گذراندن دو سال حبس تعزيري خويش در زندان كارون اهواز محبوس است
احتمالا شما به شدت در بحر وظيفه خويش كه همانا اجراي عدالت در گستره پهناور ايران زمين است مستغرقيد اما چه حيف به قول دوست و استاد شهيدم هدا صابر براي قوه قضاييه ما نه قوه مانده است و نه قضا ….
آن چه در روند دادرسي همسر من اتفاق افتاده است باعث تعجب از قوه ايست كه بر ان حكم مي رانيد و من بر خود لازم مي دانم كه مشفقانه و دلسوزانه توجهتان را به روند ناعادلانه اين پرونده و سير دادرسي ان جلب نمايم و قبل از دادخواهي از مجامع بين المللي از اخرين تير تيردان وطن استفاده كنم.
اين پرونده تمامي مراحل دادرسي را طي كرده و متاسفانه هيچ دري گشوده نشده است و اينك رجوع به شما و نگارش اين نامه اخرين اميد من در داخل كشور براي خاتمه دادن به اين محكوميت ناعادلانه است.
همسر من به اقدام عليه امنيت ملي از طرق مختلفي از جمله عضويت در جريان ملي -مذهبي، تشكيك در نتيجه انتخابات، عدم اعتقاد به ولايت فقيه و جدايي دين از حكومت به تحمل دو سال حبس محكوم شده است.
مستندات قاضي مربوطه براي صدور حكم كاملا خلاف واقع كذب محض و فاقد هرگونه درك سياسي و حقوقي است.
اولا جريان ملي -مذهبي به عنوان يك جريان فكري ، نه يك حزب سياسي تا كنون در هـيچ دادگاه صالحه اي محاكمه نشده و هـيچ كجا راي به غيرقانوني بودن آن داده نشده است كه عضويت همسر من در اين جريان مصداق عمل مجرمانه تلقي گرديده است.
ميزان بي عدالتي قاضي در صدور اين حكم را مي توان در مستندات ديگر راي نيز مشاهده كرد.يكي از اين مستندات شهادت همسر ( يعني اينجانب ) بر عليه متهم ( يعني همسرم ) ميباشد و اين در حاليست كه من نه تنها در مراحل بازجويي چنين كاري نكرده ام كه راي من نيز بصورت غيابي صادر شده است. دادگاه اينجانب بدون حضور خودم برگزار شد من حتا فرصت دفاع از خويش را نداشتم چه برسد به شهادت عليه ايشان.اين موضوع باعث تاسف و حيرت تمامي اهل قضاست اميدوارم حيرت شما را نيز برانگيزاند …
شگفتي بعدي تشكيك در نتيجه انتخابات و شركت در تمامي راهپيمايي هاي اعتراضي پس از ان است. اين استناد پايه حقوقي ندارد و بخصوص درمورد اقاي لدني اصلا و ابدا وارد نيست اين اتهامي از قبل اماده شده بود كه بلافاصله پس از انتخابات به فعالين سياسي منتسب گرديد و درست از روز ٢٣ خرداد عده اي به همين اتهام دستگير شدند.
گذشته از اينكه شك اساسا سازنده و چه بسا پايه ايمان است يك فرايند ذهني بوده و مصداق عمل مجرمانه نيست ، عجيبتر عدم توجه قاضي حتا به ظاهر متهم و ايراد اتهام است. زيرا همسر من دچار فلج پاست و خيلي قادر به راه رفتن نيست چه برسد به شركت در تمامي راهپيمايي ها…ايكاش وقتي قاضي سعي در ساختن اتهام براي ايشان را داشت حداقل ظواهر امر را رعايت ميكرد.
ايراد بعدي اين حكم اسم بردن ازكساني به عنوان شاهد بر عليه اقاي لدني است كه ما تا به حال اسمشان را هم نشنيده بوديم . بعدها من ازقاضي راجع به اين اسامي پرسيدم در جواب گفت اينها اسامي كساني است كه همزمان با شما در يك شب اما در ارتباط با موضوعات ديگري دستگير شده اند و تصادفا همه شما يك شماره پرونده داريد. پرسيدم پس چطور از اينها به عنوان شاهد بر عليه اقاي لدني نام برده ايد. پاسخ دادند اشتباه شده مهم نيست … در حاليكه قاضي مربوطه همين شهادتها را مستند محكوميت قرار داده است.
جناب ايت الله لاريجاني
به شما عرض ميكنم از اين دست مطالب واهي در صدور حكم زياد استفاده شده است. خوب است بدانيد كه ما در طول سالهاي فعاليت خويش همواره در مسير قانون حركت كرده ايم.جمعيت توسعه فرهنگي و سياسي استان خوزستان كه ما در قالب آن فعال بوديم جمعيتي شناسنامه دار در فرمانداري و استانداري استان و نيز در وزارت كشور بود.
سالها ما با همين هويت فعاليت سياسي مي كرديم و در مقاطعي نظير انتخابات بسيار هم فعال مي شديم، كانديدا معرفي ميكرديم يا از كانديدايي حمايت مينموديم. فعاليت انتخاباتي اخير ما هم به نفع كانديدايي بود كه اتفاقا از معبر تنگ و پرپيچ و خم شوراي نگهبان تاييديه گرفته بود.
جناب لاريجاني
اين حكم با چنين كيفيتي دردادگاه تجديد نظر هم تاييد شد. تقاضاي اعمال ١٨ برايش رد شد و پس از طرح در ديوانعالي كشور با اين توضيح كه شكايت شما از اداره كل اطلاعات استان وارد دانسته نشده به موضوع خاتمه دادند درحاليكه ما در آن مقطع به حكم و سير قضايي آن اعتراض داشتيم نه شكايت از اداره اطلاعات استان.
اقاي صادق املي لاريجاني
صحبت به عدالت و قضاوت كه ميكشد ذهن و دل متوجه پيشواي عدالت و جوانمردي اميرالمومنين ميگردد كه بركندن خلخال را از پاي زن يهودي هم برنميتافت اما هرچه بيرق اسلام علم كنيم ، ما و شما كجا و مولايمان علي كجا ؟
بدانيد و اگاه باشيد كه ايشان با بيگناهي تمام در زندان كارون أهواز محبوس است. در مورد اين زندان هم احتمالا شنيده ايد، آنجا زنداني فاقد حتا پايين ترين استاندردها براي زندان و زنداني است. همسرم از محض ورود به زندان دچار سرماخوردگي و انفولانزاي شديد شده و حالا هم ساس به جانش افتاده و دست و پايش را خورده است. توجه مي فرماييداقاي لاريجاني ؟ ساس دست و پايش را خورده است!
جناب لاريجاني فرياد مرا بشنويد كه اه مظلوم و بيگناه به عرش اعلي ميرسد و بنياد بي عدالتي و ظلم را بر هم ميريزد
من از پيشگاه خداوند طلب دادخواهي و به شما پيشنهاد حق طلبي داده و سپس به تشخيص خود عمل خواهم كرد.تا شما چه تدبير كنيد.
با سپاس
پروين كهزادي
بهمن ١٣٩١