سرانجام حلقه‌ احمدی‌نژاد چه خواهد شد

دیگر برای آقای خامنه‌ای قدرت فائقه و تعیین‌کننده نمی‌بینم.در صورتی که بخواهند احمدی نژاد و دوستانش را حذف کنند هزینه کار را بسیار بالا می‌برد.بنابراین حدس من این است که ما روزهای پرالتهابی را در پیش رو خواهیم داشت.

من فکر می‌کنم هنوز برای گمانه‌زنی درباره اینکه آیا احمدی‌نژاد خواهد توانست مشایی یا کاندید دیگر تیمش را برای انتخابات ریاست‌جمهوری آینده از کانال شورای نگهبان عبور دهد یا نه زود است؛ چون قرائن حاکی از آن است که مقایسه قدرت او با قدرت رهبری در حالتی نیست که رهبری تسلطی آمرانه بر او و تیم اش داشته باشد.

با وجود همه‌ حدس‌ها مبنی‌ بر اینکه اصول‌گرایان خواهند توانست احمدی‌نژاد را برای سوال به مجلس بکشانند او توانست سرانجام و به هر ترتیب رهبر را علیرغم میلش به حمایت از خود وادارد. همچنین در همایش جایگاه قوه مجریه در قانون اساسی صحبت‌هایی توسط احمدی‌نژاد صورت گرفت که هر چند از لحاظ حقوقی صحیح است اما از لحاظ تناسب قوا نشان از رابطه بسیار عجیبی بین قدرت ریاست‌جمهوری و رهبری دارد.

او آشکارا گفته در نظامی که رئیس‌جمهور توسط مردم انتخاب می‌شود او نماینده مردم است و نه رهبری که با رای بلاواسطه مردم انتخاب می‌شود. بنابراین وقتی رهبری در موقعیتی نیست که در مقابل این حرف او بایستد و یا نتواند احمدی‌نژاد را توبیخ کند یا با حکم حکومتی او را متوجه کند که باید تابع رهبر باشد، بعید نیست احمدی‌نژاد از همین اهرمی که الان برای فشار در اختیار دارد برای عبور کاندیدای مورد نظر خود دوباره استفاده کند. ولی اگر نتواند و شورای نگهبان همه کاندیداهای او یا کسانی که به عنوان پلان شماره دو انتخاب کرده (که اگر مشایی را به هر ترتیب توانستند رد صلاحیت کنند آنها را معرفی کند) را هم رد کنند؛ مسلما باید آماده این باشیم که نه فقط پس از انتخابات بلکه در مسیر انتخابات و در روزهای انتخابات درگیری‌ها بسیار شدید شود.

اما اینکه این درگیری‌ها چقدر شدید شود و یا احمدی‌نژاد چقدر توان عملی برای درگیری‌های خیابانی یا فیزیکی یا بسیج مردم یا تکیه به بخش‌هایی از سپاه یا مردمی که در سفرهای استانی برای خودش دست و پا کرده دارد هنوز حداقل برای بنده روشن نیست.

من حدس نمی‌زنم که نیروهای غالبی در اختیار او باشد ولی شاید بتواند طوری سازماندهی بکند که هزینه این حذف را برای رهبری و نظام غیرقابل تحمل کند.

به نظر می‌رسد آنچه که احمدی‌نژاد از رهبری در زیر بغل دارد و نیز مصالح آقای خامنه‌ای و بیت رهبری مجموعا تعادل نیرویی را به وجود آورده که احمدی‌نژاد تاکنون توانسته هم دوام بیاورد و هم خواسته‌های خودش را پیش ببرد.

این افشاگری که البته ما نمی‌دانیم چیست باید چیزی باشد که آقای خامنه‌ای ترجیح می‌دهد حتی با توهین به او و زیر سوال رفتن واضح موقعیت رهبری‌اش هزینه این افشاگری را نپردازد. در حقیقت این راز سر به مهر چیزی است که هزینه آن بسیار بیشتر از هزینه مطالبی است که احمدی‌نژاد در همایش جایگاه قوه مجریه گفت. در حقیقت این مطالب اگر افشاگری نیست اما کمتر از آن هم نیست.

او علنا می‌گوید بر حسب همه قوانین انتخاباتی دنیا، در نظامی که رئیس‌جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود او نماینده مستقیم مردم است نه رهبری که با رای مجلس خبرگان انتخاب می‌شود . این صحبت را درباره مجلس هم می‌کند و می‌گوید مجلس حداکثر سی درصد آرای مردم را دارد و آرای رئیس جمهور بسیار بیشتر است، بنابراین رئیس‌جمهور بر مجلس هم تفوق دارد. اگر این حرفها افشاگری نیست اثر سیاسی‌اش کمتر از افشاگری هم نیست.

اثر سیاسی این حرفها این است که شخص اول مملکت من هستم و رهبر جمهوری اسلامی نیست. وقتی رهبر جمهوری اسلامی در مقابل چنین بیان واضحی سکوت کند و نتواند از عهده احمدی‌نژاد برآید (البته باید منتظر بود و در روزهای آینده عکس‌العمل ایشان را دید) نشانگر این است که احمدی‌نژاد آنچه را که در نهان دارد هزینه فاش کردنش بسیار بیشتر از کاری است که اکنون می‌کند و همین کاری هم که اکنون می‌کند کاری است که بسیار برای رهبر پرهزینه است.

من دیگر برای آقای خامنه‌ای آن قدرت فائقه و تعیین‌کننده را نمی‌بینم. اگر به نفع اوست که باقیمانده این دوره از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد آرام بگذرد، قطعا به نفع احمدی‌نژاد اگر بنای حذف او و یارانش پس از ریاست‌جمهوری‌اش را داشته باشند، نیست و درگیری را نه مثل دوره بنی‌صدر که با ابتکار عمل حزب جمهوری اسلامی صورت گرفت؛ این بار این درگیری به وسیله او و دوستانش ایجاد خواهد شد و در صورتی که بخواهند او و دوستانش را حذف کنند هزینه کار را بسیار بالا می‌برد و زیاد می‌کند. پس باید منتظر حوادث باشیم و ببینیم اولا مبارزات جدی انتخاباتی که اکنون پیش افتاده چقدر در هفته‌های آینده شدید خواهد بود و ثانیا تم و مضمون انتخاباتی چه خواهد بود.

به نظر من تم انتخاباتی به مذاکرات بی‌پرده با غرب منتقل خواهد شد و رقابت دو جناح بر سر اینکه کدامشان چه پیشنهادهایی می‌دهند و چگونه این موضوع را در صحنه داخلی می‌فروشند و همچنین درگیری بر سر اینکه جایگاه چه شخصی در نزد مردم به عنوان نماینده جمهوری اسلامی تثبیت شده است و افشاگری راجع به یکدیگر و راجع به جنایت‌هایی که قبلا صورت گرفته است. همه اینها ممکن است ابعاد تازه‌ای به خود بگیرد و کار را به جایی بکشاند که گذار آرام از آن حتی اگر ترجیح آقای خامنه‌ای باشد ترجیح اصول‌گرایان نزدیک به ایشان نباشد. بنابراین حدس من این است که ما روزهای پرالتهابی را در پیش رو خواهیم داشت.

سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه‌های گوناگون است.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله