امروزه ما به عنوان پیروان هابیل و حسین چگونه باید عمل کنیم؟ آیا بر پایی تکایا و راه اندازی هیئات سینه زنی و گریه و زاری تنها وظیفه ما در قبال آن خونهای به ناحق ریخته است؟
باسمه تعالی
تاریخ جهان پر است از خونهای به ناحق ریخته. اولین خون پاکی که بر زمین ریخته شد خون هابیل پسر آدم به دست آشنایی بیگانه و برادری نا برادر به نام قابیل بود. هابیل مردی پایبند به ارزشها بود و هیچگاه قدمی واپس نگذاشت و قابیل دامن به خون برادری آلود که درکش نمیکرد، و این بود راز اولین خونی که در تاریخ بر خاک ریخته شد.
و از آن به بعد همیشه تاریخ را در حال تکرار دیدهایم که خون پاک و مطهر اباعبدالله و ۷۲ تن از یارانش نمونهای از آن است. در فرازهایی از زیارات حسین (ع) میخوانیم: «السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره و الوتر الموتور» . چرا به امام حسین ـ علیه السّلام ـ ثارالله میگویند و چه کسی این لقب را به ایشان داده است؟
“ثار” در لغت هم به معنی خون آمده است و هم به معنی طلب و انتقام گرفتن از خون کسی که به دست دیگران کشته شده است… ثارالله: یعنی (طلب دمه الله) کسی که خدا طالب خون اوست و خداوند انتقام از قاتلین او خواهد گرفت. و یکی دیگر از معانی آن یعنی کسی که خود و خویشاوندان و خاندانش هم در راه خدا کشته شود.
و کلمه «موتور» به معنای کشته شدن در راه خدا و کشته شدهای که ازخونش انتقام نگرفته باشند، بلکه فقط خداوند است که انتقام خونش را از قاتلین میگیرد. در این صورت معنای ثارالله، خونی است که صاحب و ولی دم آن خداوند است. چنان که در بحث قتل عمد و غیر آن به اولیاء دم تعبیر میکنند. چون خون حسین در نهایت درجه اخلاص برای حفظ قرآن و تمامیت اسلام ریخته شده و لذا این شهیدان خدائی هستند. ومنتقم خون آنها نیز باید خداوند باشد حسینی که میفرماید: «انّما خرجتُ لطلب الاصلاح فی امّةِ جدّی، اُرید اَن آمر بالمعروف و أنهی عنی المنکر» همانا، قیام من برای اصلاح امّت جدم رسول خدا(ص) است، عمدهترین هدف قیام را امام حسین(ع) ، امر به معروف و نهی از منکر بیان فرمود. آیا حسینی که چنین میفرماید، و حسینی که دست پرورده خانواده وحی است، مستوجب کشته شدن خود و یاران و اسارت خانواده بود؟ آنهم توسط حکومتی که خود را اسلامی میخواند.
و اما امروزه ما به عنوان پیروان هابیل و حسین چگونه باید عمل کنیم؟ آیا بر پایی تکایا و راه اندازی هیئات سینه زنی و گریه و زاری تنها وظیفه ما در قبال آن خونهای به ناحق ریخته است؟
در این مراسم زنجیر زنی چقدربه پاره کردن زنجیر اسارت و بندگی غیر خدا، که حسین کشته آن است، میاندیشیم؟
آنقدری که به سینه میزنیم تا جای انگشتانمان بر سینه نقش میبندد آیا به شرح صدری که از آموزههای حسین است میاندیشیم؟
آیا احسان و اطعامی که در ظهر عاشورا و تاسوعا میشود هشدار وتلنگری میشود برای اطعام همه مساکین درهمه روزها تا دیگر کسی سر گرسنه بر زمین ننهد؟
آیا در هنگام اقامه نماز ظهر عاشورا تصمیم میگیریم که برپادارنده واقعی نماز باشیم که در باره آن قرآن میفرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَر» ؟
آیا بعد از این مراسم پلو خوری، به فکر عمل و انتقال پیام امام حسین هستیم که فرمود: «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعادَ فکونوا احراراً فی دنیا کم»؟ آیا با آبروی کسی بازی نمیکنیم؟ آیا اگر قدرتمندیم آزادی و آسایش کسی را سلب نمیکنیم؟ و یا دست زور بر سر کسی نمیزنیم؟ و یا نان کسی را قطع نمیکنیم؟ و یا اگر… و اگر هم گاهی چنین کردیم شهامت اقرار و اعتراف و گاهاً عذرخواهی و جبران را داریم یاسعی در پنهان کردن واقعیتها و نفاق و دورویی داریم؟
آیا بعد از عاشورا دیگر از ظلمی که در جامعه میشود قولاً و عملاً ابراز انزجارمیکنیم؟
آیا بعد از عاشورا درمقابل خونهای به ناحق ریخته شده واکنشی نشان میدهیم؟
آیا از ظلمی که به زندانیان سیاسی شده و میشود، که جرمی جز امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت و حاکمان ندارند میاندیشیم؟ آیا به کودکان آنها که ظالمانه از مادر جدا شدهاند فکر میکنیم؟ آیا برای همسران جوانی که ناعادلانه بین آنها فاصله انداختهایم نگرانیم؟
آیا به ستار بهشتی مظلوم و خانواده بی پناهش فکر میکنیم؟ کسی که بدون دادگاه و محاکمه حتی صوری، زیر مشت و لگد بازجویان خودسر و غیر پاسخگو، و به نا حق خونش را ریختند و به شهادت رسید. آیا مسببین اینگونه خونها نمیترسند از اینکه منتقم آن خداست؟
خدای رحمان جان بخش در سوره مائده آیه 32 می فرماید: ” مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ” ” هر كس كسى را جز به قصاص قتل يا [به كيفر] فسادى در زمين بكشد چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است “
اما خطیب بهاصطلاح توانا و البته خودی در بالای منبر پیامبر میگوید: «خون به ناحق ریخته شده یک نفر با آبروی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست که برخی این آبرو و عزت را در دنیا لکهدار کردند».
آيا بعد از عاشورا ميتوان شنید و در مقابل آن ساکت نشست كه فردی زنداني که (در حال گذراندن محکومیتش است) را به دلیل انجام وظیفه شرعی وشهادت به حقی كه داده و طبق آيه 283 سوره بقره عمل کرده ( و وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ و لاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ” ” و بايد از خداوند كه پروردگار اوست، پروا كنید. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد داناست” در عوض تشویق، به كيفرش بیفزایند؟
آری این گونه مراسمات بهانهای است تا بندهای به سوی خالق خویش رود و محب بودن امام حسین(ع) را عملاً به عرصه ظهور برساند و آن را وسیلهای سازد برای رسیدن به خدا و یا بهتر بگویم برای متصف شدن به صفات خدایی، همانند رحم و انصاف و ایثار و گذشت و صدق و عدل و انصاف.
و بههوش باشیم که تمام این فرصتها برای آن است که ما به یاد بیاوریم که برای چه پا به این دنیا نهادهایم و گامهایمان در این زندگی باید به کدام طرف باشد: راه حسینی یا راه یزیدی؟ به امید هدایتهای بیشتر خداوند کریم و رحیم.
زهرا ربانی املشی – 1/9/1390
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاههای گوناگون است.