هر دو نامزد در آمریکا برخورد یکسانی با ایران دارند

به نظر من این انتخابات در رابطه با ایران هیچ تاثیری نمی‌گذارد و تغییری ایجاد نمی‌کند. علت آن این است که در امریکا وجه اشتراک همه از چپ‌ترین تا راست‌ترین گرایشات این است که ایران را باید چنان تحت فشار گذاشت که به زانو درآید.

در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا شاید این بی‌سابقه باشد که انتخاباتی این قدر نتیجه‌اش به هم نزدیک باشد. حتی در زمان بوش هم اینطور نبود . مهمترین مسئله این است که این انتخابات، در تاریخ امریکا بیش از پیش، جنبه ایدئولوژیکی پیدا کرده و واقعا فراتر از مسائل اقتصادی رفته است.

دو نوع نگاه به جهانی که هر کدام از این دو حزب (جمهوری‌خواه و دموکرات) دارند، جنبه ایدئولوژیک این مسئله را بیشتر کرده است. در تاریخ امریکا در 20 – 30 سال اخیر این جنبه پر رنگ تر شده و الان شدت فراوانی یافته است؛ به طوری که این دو حزب چنان از هم فاصله گرفته‌اند که امکان تفاهم و آشتی بین آن‌ها کم است و هر کدام در خط خود خیلی محکم ایستاده‌ اند و نیروهای مستقل نقش بسیار کوچکی دارند. این خصیصه ویژگی مهم این انتخابات است. اما این انتخابات و نتیجه آن چه تاثیری در رابطه با ایران می‌گذارد ؟

به نظر من این انتخابات در رابطه با ایران هیچ تاثیری نمی‌گذارد و تغییری ایجاد نمی‌کند. علت آن این است که در امریکا وجه اشتراک همه از چپ‌ترین تا راست‌ترین گرایشات این است که ایران را باید چنان تحت فشار گذاشت که به زانو درآید.

ایدئولوژی‌ای هم که الان به نام «دین» در ایران مطرح است و می‌خواهد در مقابل امریکا بایستد ، باید شکسته شود. همانطوری که هر ایدئولوژی آلترناتیو دیگری مثل کمونیسم یا ناسیونالیسم هم باید دچار همین شکست می شد، این ایدئولوژی هم باید به هر ترتیب شکسته شود و در دنیا جا بیفتد تنها ایدئولوژی که کارآیی دارد، ایدئولوژی غربی است.

در این انتخابات وجه اشتراک همه رقبا همین است. تفاوت آنها در شکل‌شان است. یکی خشونت بیشتری به کار می‌برد و دیگری با پنبه سر می‌برد.

پس اینکه می‌گویم تاثیری در وضعیت ایران ندارد و وضعیت، حداقل برای ایران، با صورت گرفتن این انتخابات فارغ از هر نتیجه‌ای که داشته باشد تغییری ایجاد نمی‌کند برای این است که تمام آنها در قبال ایران یک سیاست دارند و آن به زانو درآوردن ایران است. حال، سیاست اوباما را من سیاست نمدمالی می‌نامم که نرم‌نرمک بلایی به سر ایران می‌آورد که بوش نمی‌کرد. همین الان هم کاری که اوباما کرده بیشتر از آن است که اگر جمهوری‌‌خواهان بر سر کار بودند انجام می‌دادند. از این پس هم بلاهای بیشتری بر سر ایران خواهند آورد. تنها در مورد جمهوری‌خواهان بیم آن بود که بخواهند جنگ افروزی بکنند که به نظر می‌رسد این کار نشدنی است.

نه تنها در ایران بلکه در امریکا هم کسی جنگ نمی‌خواهد. برای اینکه الان تجربه عراق و افغانستان وجود دارد و سیاست امریکا هم در قبال جنگ عوض شده و امریکا هم خواستار درگیری و جنگ به ویژه با ایران نیست. بنابراین آقای رامنی هم که بیاید کار دیگری نمی‌تواند بکند که اوباما نکرده باشد.

آقای اوباما در راه محاصره اقتصادی، ایجاد آشوب در ایران و درگیر کردن ایران تا حدی پیشروی کرده است که کسی جلوتر از آن نمی‌تواند برود . آقای رامنی یا حزب جمهوری‌خواه تنها کاری که می‌کند سروصدای بیشتر نسبت به حزب دموکرات یا آقای اوباماست، والا عملا کاربیشتری نمی‌کند. بنابراین برای آینده ایران هر کدام از این دو که بر سر کار باشند فرقی نمی‌کند چرا که سیاست شان درعمل یکی است.

آن ها هردو بر محاصره اقتصادی ایران خواهند افزود و پیوسته برای ایران دردسر ایجاد خواهند کرد . یکی از مواردی که روی آن کار خواهند کرد نیروهای اقلیت ترک است . (جالب است که نماینده و ناظر ویژه سازمان ملل در امرحقوق بشر در ایران یعنی  احمد شهید نیز تحت تاثیر بخش افراطی لابی ترک های ایران قانع شد در گزارش اش از ملت ترک و حق آن ها برای خودمختاری دفاع کند که مایه تاسف است.) و یا فعال شدن روی مسئله مجاهدین و یا آلترناتیوسازی در خارج و کنفرانس های‌ گوناگونی که ما شاهدش هستیم. کسی کاری بیش از این نمی‌تواند بکند.

دوران جنگ که بخواهند حمله نظامی بکنند برای هر دو حزب تمام شده است. جمهوری خواه ها هم کاری که اوباما با سوریه و لیبی کرد را ادامه می‌دهند، چون که برای امریکا سود بیشتری دارد. یعنی نیروهای ناراضی را پیدا کردن وازطریق آن ها شکاف ایجاد کردن در ساخت قدرت در سوریه و بزرگ کردن تدریجی این شکاف. البته خشونت در مقایسه با دوران بوش کمتر خواهد بود. و  به هر حال دوران بوش را دیگر پس از این نخواهیم داشت.

آقای اوباما همه جا به دنبال تسلط قدرت امریکاست. یادمان باشد آمریکایی ها آمریکا را کشور برتر دنیا می‌دانند و می‌خواهند. این فرهنگ امریکاست. کسانی که با فرهنگ امریکا آشنا هستند می‌دانند امریکایی صبح که از خواب بلند می‌شود فکر می‌کند بهترین و غنی‌ترین است. نام بانک‌ها هم در امریکا نشات گرفته از این فرهنگ است: بانک شماره یک امریکا، بهترین در امریکا و… یعنی آمریکا را بهترین و برترین می‌دانند. این فرهنگ در نامگ ذاری حتی بانک های شان هم دیده می‌شود.

ایرادی هم که اخیرا به آقای اوباما می‌گیرند این است که چرا در بن‌قاضی متوجه نبودی و تندروی نکردی و نرم برخورد کردی. او هم مجبور می‌شود چه بخواهد و چه نخواهد تندتر برود. به هر حال آمریکا به دنبال افزایش قدرتو نفوذ خود است. در مورد خاورمیانه هم هر دو حزب همین سیاست را پیش می‌برند. تنها تفاوت بین آنها، زبان شان است.

امریکا الان هم رویای ابرقدرت بودن را دارد . به آن باور دارد و به آن مسیر هم خواهد رفت. اگرآقای اوباما خشونت صریحی که دولت بوش داشت را فاقد است اما آن توسعه‌طلبی را کاملا دارد.

 سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه‌های گوناگون است.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله