به نظر می رسد به نفع منافع ملی ایران است از هر گونه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا استقبال شود. هر گونه مسیر که برون رفت از وضعیت استهلاک ملی را فراهم کند به نفع ملت ایران است. بهتر است جمهوری اسلامی به پذیرش قطعنامه های سازمان ملل و توقف غنی سازی اورانیوم تن دهد و از طرف اپوزیسیون برای مذاکره با غرب تشویق شود. این اقدام می تواند بهانه را از کشورهای غربی برای حمله به ایران بگیرد. نوشیدن جام زهر هزینه ای به مراتب کمتری از افتادن ایران در ورطه نابودی دارد. وضعیت ایران در این مرحله حساس تر از قبل شده است. این پرونده روی دور تند افتاده است و هر چه زمان می گذرد عرصه بازی برای کنشگران معتدل مدنی و سیاسی ایران تنگ تر می شود و احتمال نظاره گری صرف و رصد فجایعی که در راه است بالا می رود.
تحریم های ایران به مرزی رسیده اند که اکنون کشورهای غربی نیز تاثیر آنها بر مردم عادی را انکار نمی کنند. دولت آمریکا قبلا از تحریم های هدفمند سخن می گفت و مدعی بود این تحریم ها بخش تحقیقاتی و صنعتی مرتبط با فعالیت های نظامی ایران را هدف قرار داده است. اما روند حوادث در حال حاضر به سمتی رفته است که آسیب به مردم ایران بر اثراین مجازات ها دیگر به عنوان یک تابو یا موضوعی که بتوان آن را پنهان یا انکار کرد مطرح نیست. آمریکا امروز معترف است که تحریم ها مردم ایران را تحت فشار قرار داده اند و باراک اوباما رئیس جمهور این کشور برای اینکه خود را در انتخابات این کشور در نقش یک مقام پیروز نشان دهد تاکید می کند درآمدهای نفتی ایران را به شدت کاهش داده است. دبیر کل سازکان ملل از اینکه تحریم ها بیشتر از پیش به مردم ایران آسیب بزنند ابراز نگرانی کرده است. در اتحادیه اروپا اخیرا تحریم های بی سابقه ای وضع شده است که می تواند اقتصاد ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهد. قبلا در اتحادیه اروپا به دلیل منافع اقتصادی ناشی از مراوده با ایران تابوی آسیب به مردم مطرح بود اما با وضع تحریم های جدید این تابو نیز شکسته شده است. تحریم واردات گاز از ایران، گرافیت ، توسعه دایره تحریم های مالی و تجاری در تصمیم اخیر کشورهای این اتحادیه نشان داد که اروپایی ها در تحریم های یکجانبه سرعت خود را افزایش داده اند.
واقعیات هزینه زا تحمیل شدند
واقعیت این است جمهوری اسلامی تلاش فراوانی کرد تا مانع از تحریم نفتی اتحادیه اروپا بشود.همچنانکه در گزارش نیویورک تایمز نیز مورد اشاره قرار گرفته بود سعید جلیلی مذاکره کننده جمهوری اسلامی در این پرونده در نشست مسکو اصرار می کند تحریم های نفتی اروپا علیه ایران وضع نشوند. اما این تلاش ها نتیجه ندادند زیرا از زمانی که مذاکرات ژنو در سال 1388 بر اثر بی تدبیری حاکمیت ایران و در موقعی که اوباما در موضع مذاکره بود، شکست خورد؛ پرونده هسته ای ایران دردور تندی قرار گرفت. به خصوص همزمان با این شکست تحرکات راست گرایان افراطی در اسرائیل نیز افزایش یافت و بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک توانستند با ایجاد فضای تبلیغاتی حول این محور که زمان در حال از دست رفتن است و ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم است غربی ها را به اتخاذ تدابیر سخت تر علیه تهران وادار کنند. با پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات کنگره آمریکا باراک اوباما مجبور بود برای اینکه از زیر بار اتهام سسستی در برابر ایران فرار کند با تصویب تحریم های شدید علیه تهران موافقت کند. بر این مبنا تحریم بانک مرکزی و تحریم نفت ایران هدف های اصلی غرب شدند به گونه ای که در همان روزهای نخستین که زمزمه هایی مبنی بر تحریم بانکی ایران طرح شده بود بهمنی رئیس فعلی بانک مرکزی از شرایطی شبیه به شعب ابی طالب سخن گفته بود، سخنانی که بلافاصله با مواضع رهبر جمهوری اسلامی پاسخ داده شد. آقای خامنه ای ضمن نکوهش هر گونه تسلیم در برابر اقدامات غرب وضعیت جمهوری اسلامی را با جنگ بدر مقایسه کرده بود.
بعد از گذشت 10ماه از وضع تحریم نفت علیه ایران بسیاری از واقعیات تحمیل شده اند. دولت ایران دیگر تحریم ها را نه تنها بی اثر نمی داند بلکه آنها را منشا بحران اخیر اقتصادی در کشور می داند. دولتی ها چند ماهی است که از رجزخوانی های گذشته خود دست برداشته و واقع بین شده اند، واقع بینی که هزینه های سنگینی بر ملت ایران تحمیل کرد. از طرف دیگر نیز بیت رهبری نیز واقعیت تاثیر تحریم ها را پذیرفته ولی موافق با اتخاذ تدابیری مانند اقتصاد مقاومتی است. اقتصادی که هر چند چارچوب های نظری و راهبردی آن نامشخص است اما اصلش را بر صرفه جویی گذاشته است. در ساختاری که رانت به وفور یافت می شود و مکانیسم های نظارتی در آن تعبیه نشده و در فرهنگی که مردم را به پول نفت عادت داده اند صحبت از این اقتصاد مقاومتی تا چه حد واقع بینانه است؟
اصولگرایان و اقتصاد بدون نفت؟
اکنون صدای تاثیر گذاری تحریم ها بر اقتصاد ایران از نهادهای بین المللی و یا صرفا از گروه های مخالف وضع موجود شنیده نمی شود. بلکه علی لاریجانی، محمد جواد باهنر، اسدالله عسگراولادی هر کدام از کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران خبر داده اند. وزیر نفت ایران هم هر چند گزارش های آژانس بین المللی انرژیِ اتمی مبنی بر کاهش روزانه یک میلیون و سیصد هزار بشکه در هر روز از فروش نفت ایران را تکذیب می کند اما او هم از اقتصاد بدون نفت خبر داده است. اقتصادی که مشخص نیست بر اساس چه طرحی قرار است اداره شود . او تهدید کرده با تشدید مشکلات برای فروش نفت ایران جمهوری اسلامی صادرات نفتی اش را قطع خواهد کرد.
سخن وزیر امور اقتصاد نیز در نوع خود جالب است. او نیز از احتمال قطع درآمدهای نفتی خبر داده اما در اظهار نظری عجیب گفته است کشور باید بر اساس مالیات های مردمی اداره شود. البته وزیر اقتصاد مشخص نکرده است در کشوری که بیکاری روز به روز افزون تر می شود و صنایع ورشکسته و تولید ملی بر اثر بحران مدیریت داخلی رو به ورشکسته شدن می رود چگونه می توان از مردم مالیات گرفت؟
واقعیت این است که بحران مدیریت در ایران به سال های اخیر محدود نمی شود و اقتصاد ایران از همان ابتدا با بحران مواجه شده بود. پیش خورکردن منابع ملی مانند نفت و گاز و واردات بی رویه کالاهای خارجی مدت هاست تولید ملی را با بحران مواجه کرده است اما درآمدهای نفتی می توانستند تا حدودی این بحران ها را پوشش دهند. قطع درآمدهای نفتی می تواند این بحران ها راعیان کند. این بحران در سال های حاکمیت دولت احمدی نژاد نمود بیشتری یافته است و وضعیت به مرز وخیمی رسیده است. کشور ایران در حال حاضر قدرت مقابله با اقتصاد بدون نفت را ندارد زیرا ساختارهای فاسد و رانتی اقتصاد کشور را تحت سلطه خود قرار داده و فرار از تبعات این ساختار مدت زمان طولانی را می طلبد. این تحریم ها بحران مدیریت ایران را نیز تشدید خواهند کرد.
استهلاک ملی مقدمه ای بر نابودی ملی
غربی ها در حال حاضر نیروی خود را بر استهلاک توان ملی ایران متمرکز کرده اند. این تحریم ها خشک و تر را با هم می سوزاند. خوب وبد ندارد، مسئله مسئله ایران است. نظام تولید و توزیع اقتصاد ایران بر اثر این تحریم ها به هم خورده است. تصور اینکه تا چند ماه آینده در ایران شرایط از اینکه هست پیچیده تر شود و حتی به اعتقاد برخی از اقتصاد دان ها صف های طولانی نان تشکیل شود چندان دور از انتظار نیست. ما در یک برنامه حساب شده که از سوی غرب پیاده شد در مسیر استهلاک ملی قرار گرفته ایم و در صورت تداوم این روند باید در انتظار نابودی ملی باشیم. در این وضعیت جامعه ایران منزوی تر از قبل خواهد شد، عصبیت ها افزایش خواهد یافت و تقدم منافع شخصی بر جمعی نیز بیشتر خواهد شد و احتمال بروز شورش های کور هم وجود خواهد داشت. شورش هایی که با مشت آهنین سرکوب خواهند شد.
واقعیت این است تنها راه برای فرار از این وضعیت توافق ایران و آمریکا است. بعد از تشدید این تحریم ها گزینه جنگ می تواند مطرح باشد. تحریم های فلج کننده اقتصاد ایران را نابود و بحران های اجتماعی را تعمیق می کند. ایران تضعیف شده طعمه خوبی برای کشورهای غربی خواهد شد. مسئولان جمهوری اسلامی تاریخ را به خوبی مطالعه نمی کنند نه تاریخ گذشته که همین تاریخ معاصر را بخوانند از تداوم این برنامه هسته ای دست خواهند کشید. راهبرد غربی ها برای کشورهایی که قصد دارند بر خلاف نظم جهانی جاه طلبی هایی را دنبال کنند نابودی توان ملی و وارد کردن ضربه نهایی یا وادار کردن آنها به دادن امتیازهای کلان است. آیا مسیری که صدام طی کرد و سرنوشتی که عراق به آن دچار شد عبرت آمور نیست؟ کشورهای غربی با لیبی قذافی چه برخوردی کردند؟ قذافی پس از تحمیل هزینه ای سنگین مجبور شد درهای نیروگاه های هسته ای اش را به روی غربی ها بازکند. این راهبرد برای کشورهای غربی پر از فایده است. زیرا با این کار کمر کشور هدف را می شکنند . این همان مرحله ای است که آن را استهلاک ملی می نامند.
باید از هر گونه توافق میان ایران و آمریکا استقبال کرد. تا الان نیز هزینه سنگینی به مردم ایران وارد شده است. کشور در سراشیبی بزرگی قرار گرفته است. این وضعیت احتمال دارد ازاین هم وخیم تر شود. متاسفانه ایران زمان را برای بازی برد-برد از دست داده است. مسئولان جمهوری اسلامی باید این پرسش را پاسخ دهند چه چشم اندازی نسبت به آینده دارند؟ با این وضعیت اقتصادی ایران تا چه زمانی توان مقابله دارند؟
به نظر می رسد در ماه های آینده تحریم ها علیه ایران شدیدتر خواهند شد و اختلافات سیاسی در کشور و بحران اقتصادی نیز تشدید خواهد شد. بعد از گزارش نیویورک تایمز در مورد توافق ایران و آمریکا برای گفت وگوی مستقیم امیدواری هایی ایجاد شد. هر چند این گزارش بلافاصله از سوی کاخ سفید رد شد اما معمولا گزارش هایی که این روزنامه منتشر می کند خالی از حقیقت نیست. به نظر می رسد تکذیب این دست از گزارش ها به خاطر حساسیت آنها و نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است.گفته می شود آقای خامنه ای به ورشکسته شدن اقتصاد کشورهای اروپایی در سال آینده دل بسته است تا اروپا زیر فشار تبعات این بحران مجبور به توافق با ایران شود. اینکه سال آینده برای اروپا سال سختی است درست است اما اینکه اروپا تحت فشارهای اقتصادی با ایران به توافق برسد با واقعیت سازگار نیست.
مسئولیت اخلاقی اپوزیسیون و حفظ ایران
به نفع منافع ملی ایران است از هر گونه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا استقبال شود. هر گونه مسیر که برون رفت از وضعیت استهلاک ملی را فراهم کند به نفع ملت ایران است. بهتر است جمهوری اسلامی به پذیرش قطعنامه های سازمان ملل و توقف غنی سازی اورانیوم تن دهد و از طرف اپوزیسیون برای مذاکره با غرب تشویق شود. این اقدام می تواند بهانه را از کشورهای غربی برای حمله به ایران بگیرد. نوشیدن جام زهر هزینه ای به مراتب کمتری از افتادن ایران در ورطه نابودی دارد. وضعیت ایران در این مرحله حساس تر از قبل شده است. این پرونده روی دور تند افتاده است و هر چه زمان می گذرد عرصه بازی برای کنشگران معتدل مدنی و سیاسی ایران تنگ تر می شود و احتمال نظاره گری صرف و رصد فجایعی که در راه است بالا می رود.
گروه های اپوزیسیون نیز بهتر است از هر گونه ادبیاتی که حاکمیت را در موضع گارد دفاعی قرار بدهد خودداری کنند. فیصله این پرونده به نفع همه ایرانی هاست. باید بر این پرونده نگاه ملی حاکم شود.می بایست از هر گونه اقدامی که حاکمیت را وادار به گرفتن گارد دفاعی کند خودداری شود. تشکیل کمپین صلح و آزادی که اخیرا از سوی چند تن از فعالان دیرپای ملی شکل گرفت اقدام درخورتحسینی است و این اقدامات از سوی نیروهای اپوزیسیون باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم در چاهی گرفتار شده ایم. همه باهم برای فراراز نابودی باید بر حسب جایگاه تعهد و توانمان عمل کنیم.
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاههای گوناگون است.