واکنش کیهان به نامه احمدی‌نژاد درباره اختیارات رئیس جمهور

مقدمه قانون شکنی و آنارشیسم است

روزنامه کیهان در سرمقاله خود با اشاره به نامه اخیر رئیس جمهور به رئیس قوه قضاییه نوشت: این چندمین بار است که حیثیت حقوقی و احترام جایگاه ریاست جمهوری، هزینه ایجاد حاشیه امن برای متهمان احضار شده یا حکم گرفته می شود. به لحاظ حقوقی موضوع فراتری در میان است که قانون اساسی، حکم روشنی درباره آن دارد ضمن اینکه موضع مفسر قانون اساسی (شورای نگهبان قانون اساسی) نیز تنها نظر معتبر درباره مواقع اختلاف نظر دستگاه هاست.

 به گزارش بازتاب،طبق اصل 57 قانون اساسی قوای سه گانه مستقل از یکدیگرند و زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت اعمال می گردند. در بازنگری سال 68 به طور مشخص این عبارت از اصل مذکور حذف گردید؛ «ارتباط میان آنها ]قوا[ به وسیله رئیس جمهور برقرار می گردد» تا شائبه ای در زمینه تزاحم و تداخل کار قوا پیش نیاید. همچنین در بازنگری اصل 113 که رئیس جمهور را عالی ترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری و مسئول اجرای قانون اساسی می داند، عبارت «تنظیم روابط قوای سه گانه» به عنوان مسئولیت رئیس جمهور حذف گردید».

بدین ترتیب روشن است اینکه رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است و درباره آن باید سوگند یاد کند، به مفهوم مسئولیت و تکلیف ساقط نشدنی در حوزه اختیارات وی در قوه مجریه است و منطقا نمی توان به نحوی اجتهاد مقابل نص کرد که منجر به نقض استقلال قوا و در واقع نقض و دور زدن قانون اساسی شود. بی اعتنایی به اصول قانون یا نظر فیصله بخش شورای نگهبان قانون اساسی، مقدمه قانون شکنی و آنارشیسم است و منطقا کسی مجاز نیست به اسم اجرای قانون آن را نقض کند. آخر این خط در صورت تداوم به همان جا منجر می شود که جریان مصطلح به فتنه طی 3 سال گذشته پیمودند و به موازات نقض مبانی اسلامی و جمهوریتی نظام، مدعی اجرای بدون تنازل قانون اساسی شدند! یعنی حکایت همان فرخنده پی یی که می گفت از حمام می آمد اما زانوانش چیز دیگری را دلالت می کرد. فتنه گران چنین حال و روزی دارند و نباید حتی گرد آلودگی های آنان هم به دامن دولت خدمتگزار بنشیند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله