مصطفی تاجزاده:

هیچ‌کس هم‌اکنون نمی‌تواند از معیارهای دوگانه دفاع کند

مصطفی تاجزاده معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی که دو سال است در قرنطینه سپاه محبوس است در یادداشتی با بیان اینکه هر کس مکتب خود را بهانه نفی حقوق دیگران بداند فرقه است و فرقه ای عمل می کند تصریح کرده است: اگر طرفداران آقای مصباح خود را فرقه نمی دانند، باید بگویند آیا حقوقی که برای خود قائلند، برای مخالفین خود و صاحبان دیگر مکاتب هم به رسمیت می شناسند یا خیر.

به گزارش کلمه، این زندانی جنبش سبز و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت با نفی هر گونه اقدام فردی و اظهار نظر برای شرکت در انتخابات در شرایط فعلی، ضمن اینکه هیچ قدمی برای برگزاری انتخابات آزاد برداشته نشده، که با استفاده از نام اصلاح طلبان توسط هر کسی با هر منطق و استدلالی انجام شود، شعار انتخاباتی خود را به شرح زیر بیان کرد: «ما در انتخابات آزاد شرکت خواهیم کرد حتی اگر یک زندانی سیاسی آزاد نشود و در انتصابات شرکت نخواهیم کرد حتی اگر همه زندانیان سیاسی آزاد شوند».

لازم به ذکر است اخیرا رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور نامه ای با موضوع انتخابات ریاست جمهوری خطاب به رهبری نوشته بود که در هجوم مأموران امنیتی و تفتیش بند او به همراه یادداشت های دیگرش ضبط شده است که به اعتقاد وی دستور بازرسی بند و ضبط یادداشت های شخصی و نامه هایش توسط مجتبی خامنه ای صادر شده است.

تاجزاده همچنین همزمان با انتشار این یادداشت، در آخرین اظهار نظر خود درباره انتخابات، با نفی هر گونه اقدام فردی و اظهار نظر برای شرکت در انتخابات در شرایط فعلی، ضمن تاکید بر اینکه هیچ قدمی برای برگزاری انتخابات آزاد برداشته نشده، که با استفاده از نام اصلاح طلبان توسط هر کسی با هر منطق و استدلالی انجام شود، شعار انتخاباتی خود را به شرح زیر بیان کرد: «ما در انتخابات آزاد شرکت خواهیم کرد حتی اگر یک زندانی سیاسی آزاد نشود و در انتصابات شرکت نخواهیم کرد حتی اگر همه زندانیان سیاسی آزاد شوند.»

متن کامل یادداشت تاجزاده به شرح زیر است:

پیش تر توضیح داده بودم که وقتی پیروان هر مکتبی معتقدند دینشان و اعتقاداتشان بهترین و جامع ترین است، بین آدم ها از این جهت فرقی نیست. یک مکتب وقتی به فرقه تبدیل می شود که نه تنها خود را «حق» و تنها «فرقه ناجیه» می داند، بلکه به دلیل حق بودن و نجات یافته بودن در روز قیامت، حقوق مخالفین و غیرخودی ها را نفی می کند و به جریان بسته ای تبدیل می شود که واجد معیارهای دوگانه است. یعنی حقوقی که برای خود می خواهد برای دیگران قائل نیست و محدودیتی که برای دیگران می خواهد برای خود نمی خواند.

هر کسی در هر پوششی مکتب خود را بهانه نفی حقوق دیگران بداند، فرقه است و فرقه ای عمل می کند. و هر میزان این حقوق را بیشتر نفی کند، بسته تر و خشک تر خواهد شد. معمولا این گونه است که طرفداران این فرق نقاط ضعف خود را نمی بینند و برای خود مصونیت آهنین قائلند و ازسوی دیگر هیچ نقطه مثبتی در غیر فرقه خود نمی بینند و درست مقابل قرآن عمل می کنند که ملاک را «حق» می داند حتی اگر این حق به ضرر انسان و خویشان و هم قبیله ای ها و کسانی باشد که به آن ها تعلق خاطر دارد. قرآن تأکیدش بر داوری براساس حق است نه فرقه که این امر را بارها و بارها مود تأکید قرار داده است. اگر طرفداران آقای مصباح خود را فرقه نمی دانند، باید بگویند آیا حقوقی که برای خود قائلند، برای مخالفین خود و صاحبان دیگر مکاتب هم به رسمیت می شناسند یا خیر و بدانند که هرچه کمتر مخالفان خود را به رسمیت بشناسند، فرقه ترند! پس به جای انکار فرقه بودن خود بگویند که به حقوق مردم وفادارند یا خیر.

در دوره ما امکان به کار بستن معیارهای دوگانه وجود داشت. اما اینک در عصر ماهواره و اینترنت، معیارهای دوگانه به سرعت افشا می شود و هیچ کس نمی تواند از آن دفاع کند چرا که بلافاصله منعکس می شود و سؤال پیش می آید که اگر حق است چرا برای همه نیست. از سوی دیگر بیشترین انتقاد به غرب این است که چرا بعضی جاها محدودیت می گذارد و بعضی جاها نمی گذارد برای نمونه در مورد هولوکاست و توهین به مقدسات! البته اگر ما در وضعیت خوبی به سر می بردیم، شاید می توانستیم محور یک حرکت جهانی بشویم برای گرفتن مصوبه ای از سازمان ملل که توهین به اعتقادات و باورهای هر ملتی ممنوع شود. البته با تصریح بر به رسمیت شناختن حق انتقاد.

متاسفانه چون ما خود نقض کننده حقوق بشر هستیم نمی توانیم پیشنهاد دهنده چنین مصوبه ای باشیم. اما اگر کشورهای متأثر از بهار عربی و حتی عربستان کمک کنند شاید بتوان به دنبال گرفتن چنین مصوبه ای رفت که حداقل به لحاظ اخلاقی این گونه توهین ها و جسارت ها به اعتقادات مردم محکوم شود. مانند مصوبه ای که اسرائیل پس از سخنان بی پایه آقای احمدی نژاد درباره هولوکاست گرفت. مصوبه ای که پیش از آن توسط کشورهای عربی با آن مخالفت می شد اما نفی این حادثه تاریخی توسط احمدی نژاد باعث شد که به اتفاق آراء، حتی با رأی موافق کوبا و ونزوئلا تصویب شود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله