تحلیل رضاخاتمی از احتمال خروج نام مجاهدین خلق ایران از لیست سیاه آمریکا:

لکه ای که بر دامن آمریکا باقی خواهد ماند

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان«صلح، دموکراسی و وظایف امریکا و اروپا» به قلم محمدرضا خاتمی نوشت:

اتفاقی هم که در روزهای گذشته روی داد و از منظر پایبندی دولت‌های غربی به صلح و دموکراسی، می‌توان آن را مورد انتقاد قرار داد، مساله خارج کردن «منافقین» از لیست گروه‌های تروریست، توسط دولت امریکاست. چون این گروه اصولا یک جریان مرده سیاسی است و در پیشگاه مردم ایران، به علت سابقه بسیار سیاهی که از خود برجای گذاشته‌اند، کوچک‌ترین اعتباری ندارند و تنها هنر آنها گرفتن پول از دولت‌های مختلف و خرج کردن برای نیروهایش در کمپ‌های اروپا و امریکا و دیگر مناطق دنیاست. این گروه نه نیرویی است که توان نظامی داشته باشد و نه توان اداره امور اجرایی کشور را دارد و یک جریان مرده است که جز تبلیغات هیچ حیات دیگری ندارد.

*اما متاسفانه دولت امریکا با خارج کردن نام این جریان از لیست گروه‌های تروریستی، مرتکب اشتباه بزرگی شد و کاری کرد که ادعای پایبندی به دموکراسی و آزادی را نزد این دولت زیر سوال می‌برد. این کار دولت امریکا نشان از این دارد که آنها به غیر از منافع خود، به مسائل دیگر اهمیت نمی‌دهند و در شرایط فعلی چون با دولت ایران مخالفند و می‌خواهند دولت ایران را تحت فشار قرار دهند، پس از هر کس و ناکسی حاضرند حمایت کنند. حقیقت این است که هدف از این اقدام بیش از آنکه به رسمیت شناختن منافقین باشد، اعمال «فشار» بر دولت ایران است. اما دولتمردان امریکایی مرتکب اشتباه بزرگی شدند، چراکه با این کار با دولت ایران مقابله نکردند، بلکه خودشان را در برابر ملت ایران هم قرار دادند. به نظر می‌رسد اگر دولتمردان امریکایی به سرعت چاره‌یی برای این مشکل نیاندیشند، از لحاظ وجهه‌شان در افکار عمومی جهان و به ویژه در افکار عمومی ایران، دچار مشکل خواهند شد.

*در حالی که در دوران اصلاحات و با به کار‌گیری سیاست‌های دولت اصلاحات، بیشترین فشارها در جهان بر روی این گروه تروریستی اعمال می‌شد. اما حالا چطور شده است که آنها از آن موقعیت به موقعیت فعلی رسیده‌اند؟ شاید بخش عمده‌یی از این تغییر وضعیت منافقین در جامعه جهانی، ناشی از سیاست‌های نادرست خارجی دولت ایران در سال‌های اخیر باشد. اما در صورت پذیرفتن همه این مسائل باز هم چیزی از مسوولیت دولت امریکا کاسته نخواهد شد، چراکه این گروه در تمام دنیا به عنوان گروهی تروریستی شناخته شده و تروریست بودن آنها هم تنها به معنای کشتن مسوولان و مقامات نیست، بلکه مردم کوچه و بازار را هم هدف خود قرار داده است. با این توصیف به نظر می‌رسد اقدام اخیر امریکا، لکه‌یی خواهد بود که اگر آن را به سرعت جبران نکنند، بر دامن امریکایی‌ها باقی خواهد ماند و در آینده نمی‌توانند آن را توجیه کنند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله