ابولفضل قدیانی باز هم با غیرقانونی خواندن دادگاه، در آن حاضر نشد

ابوافضل قدیانی عضو ارشد سازمان انقلاب اسلامی، پس آنکه اردیبهشت ماه سال جاری به زور و فریب به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب انتقال یافت و در آنجا صلاحیت دادگاه انقلاب و موضوع اتهامات مطروحه را به خود دادگاه و آقای خامنه ای برگرداند، روز یکشنبه دوازدهم شهریور نیز مجددا حاضر به حضور در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب نشد و آن را غیر قانونی خواند.

به گزارش کلمه، ابوالفضل قدیانی زندانی سیاسی در جواب مسوولان بند ۳۵۰ زندان اوین که شامگاه شنبه ۱۱ شهریور ماه به او اطلاع دادند تا روز بعد برای حضور در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برای ادای توضیحات و محاکمه با موضوع اتهام تبلیغ علیه نظام منتقل می شود، اعلام کرد دادگاه را برابر مواد قانونی اساسی غیر قانونی و برگزار کنندگان را مجرم می داند.

این مبارز و زندانی رژیم پهلوی در نامه خود خطاب به قاضی صلواتی نوشت از آنجا که بر خلاف قانون، رسیدگی به جرایم سیاسی بدون حضور هیات منصفه و در دادگاه ناصالح و نامشروع انجام می شود حاضر به شرکت در این دادگاه نخواهد شد.

ابوالفضل قدیانی به دلیل نگارش نامه ای خطاب به مردم ایران که در آن شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین مبلغ علیه نظام خوانده که مملکت را با از بین بردن اساس جمهوریت به صورت مطلقه و خودکامه اداره می کند مورد اتهام قرارگرفته است.

در دادگاه قبلی که در شعبه ۲۸ و با حضور اجباری این زندانی سیاسی برگزار شد، قدیانی دادگاه و روند رسیدگی را به محاکمه کشاند و اتهامات متعددی علیه رهبری و نهادهای شاکی (وزارت اطلاعات وشورای عالی امنیت ملی) مطرح کرد، با این وجود دادگاه وی را به تحمل حبس محکوم کرد.

این زندانی سیاسی که از آذرماه ۹۰ به طور غیرقانونی و بدون ابلاغ حکم مجازات در زندان نگهداری می شود، تاکنون به تحمل ۵ سال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده است و گشایش پرونده های جدیدش همچنان ادامه دارد.

ابوالفضل قدیانی دچار مشکلات جسمی فراوان است و مطابق نظر کمسیون پزشکی باید دوره درمان و نقاهت خود را خارج از زندان سپری کند، اما مقامات دادستانی به طور غیر قانونی از دادن مرخصی درمانی به وی خودداری می کنند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله