معاون فرهنگي سپاه:

برخورد با موسوی و کروبی از کیانوری سخت‌تر است

معاون فرهنگي سپاه گفت: «برخورد با امثال ميرحسين موسوي و كروبي با آن پيشينه مثبتي كه دارند از برخورد با كيانوري حزب توده سخت‌تر است.»

به گزارش «خبرگزاري دانشجو» از مشهد، حميدرضا مقدم‌فر روز سه شنبه در كارگروه تخصصي جنگ نرم بسيج اساتيد در دانشگاه علوم اسلامي رضوي با اشاره به شيوه‌هاي مواجهه با جريان‌هاي سياسي مخالف نظام در جمهوري اسلامي ايران گفت: «امام خميني (ره) در مواجهه و برخورد با جريانات سياسي مخالف، دو شيوه تساهل و مدارا و برخورد قاطع در زمان مقتضي را مدنظر داشتند كه همين شيوه‌ها، عينا به همراه جذب حداكثري و دفع حداقلي در روش برخورد مقام معظم رهبري با جريانات سياسي نيز مشاهده مي شود.»

وي با اشاره به تفاوت هاي دوران رهبري آیت الله خميني  و آقای خامنه ای  گفت: عده‌اي معتقدند مديريت مواجهه با گروه‌ها و جريانات متكثر در سال‌هاي اول انقلاب در مقايسه با دو دهه بعد از آن كار سخت تري بوده است، ولي نظريه ديگري وجود دارد كه معتقد است در دوران رهبري آيت الله خامنه‌اي شكل نويني از رويارويي جريانات مخالف با نظام اسلامي بوجود آمد كه پيچيدگي و چندلايه‌گي و نفاق نوع دوم و سوم در جريانات و گروه هاي سياسي كار را براي مديريت جامعه نسبت به دوران امام خميني به مراتب سخت‌تر كرده است.»

مديرعامل سابق خبرگزاري فارس تأكيد كرد: برخورد با امثال ميرحسين موسوي و كروبي با پيشينه مثبت، كه در رويارويي با مباني و اساس انقلاب اسلامي برآمدند از برخورد با شخصي مانند كيانوري حزب توده و مجاهدين خلق بسيار سخت‌تر است.

مقدم‌فر ضمن بازخواني اصول مواجهه و برخورد نظام اسلامي با جريانات مخالف و معاند سياسي طي سه دهه پس از انقلاب مدعی شد : استقبال از حضور جريانات و سلایق گوناگون سياسي در صحنه سياسي و پرهيز از تك صدايي كردن و حذف جريانات رقيب مهمترين اصول برخورد با جريانات سياسي بوده است.

وی سياست تساهل و مدارا با گروه‌هاي مخالف را يكي ديگر از راه‌هاي برخورد دانست و ضمن اشاره به برخي مواضع رهبر سابق و فعلی جمهوری اسلامی در مورد اين شيوه ادعا کرد : يكي از مهم‌ترين افشاگري‌هايی كه امام در مسير مدارا و تحمل با مخالفان داشت را مي‌توان از نامه رسانه‌اي نشده ايشان در مورد عزل آيت الله منتظري در تاريخ 6/1/68 دانست؛ وقتي نامه و مضمون آن نشان مي دهد امام در عين حالي كه بسياري از جريانات را مي‌شناختند و به انحراف و اعوجاج آنان واقف بودند با آنان مدارا مي كردند تا جريان عمومي جامعه به فهم عمومي رسيده، آنان را طرد كنند كه از جمله اينها شخص مهدي بازرگان، بني‌صدر و منتظري بودند.

وی  ادامه داد:‌ امام خميني و مقام معظم رهبري بر اساس اصول و دكترين خود همواره به جريانات و افراد مخالف ميدان مي‌دهند و مدارا مي‌كنند تا زماني كه آنان از خطوط قرمز انقلاب و اسلام عبور مي‌كنند، اينجا ديگر مدارا تمام مي‌شود، مثلا وقتي بازرگان در برابر اشغال لانه جاسوسي مي‌ايستد و بناي ارتباط با آمريكا دارد، موضع‌گيري امام متفاوت مي شود يا زماني كه در 30 خرداد مجاهدين خلق دست به اسلحه مي‌برند، ديگر تساهل در اصول امام جايي ندارد.

مقدم فر ضمن عنوان كردن مصاديق ديگر مواجهه با جريانات سياسي گفت: جلوگيري از راديكال شدن نيروها (جذب حداكثري و دفع حداقلي)، تحمل نكردن انحراف از اصل اسلام و ايجاد مزاحمت براي جامعه،‌ ايستادگي در مقابل عبور از آرمان‌هاي انقلاب و نقض قانون و استفاده حداقلي از قدرت سخت و مديريت نرم‌افزارانه اوضاع از ديگر موارد برخورد با جريانات سياسي است.

وی استفاده از پشتوانه مردمي را براي مقابله با جريانات راديكال مسئله مهمي دانست و بيان كرد: ‌امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري هميشه با تكيه بر مردم و مردمي كردن، مبارزه با انحرافات را در دستور كار داشتند و در واقع خود مردم جلوي امثال منافقين مي‌ايستادند.

معاون فرهنگي سپاه پاسداران ضمن بازخواني حوادث دو دهه اخير، ادامه داد : وقتي به هشت سال دوران حاكميت كارگزاران و روي كار آمدن طيف تكنوكرات مي‌رسيم مي بينيم با اينكه رهبر انقلاب اين مجموعه را كاملا مي شناسند، با آنها مدارا كرده حتي در دوران دوم خرداد 76 با اينكه طي هشت سال طيفي از عناصر ليبرال و منحرف عرصه اجرايي كشور را تصرف كردند به جز خطوط قرمز و حساسيت نسبت به آن، ايشان صبورانه اين طيف را تحمل مي‌كردند.

وی ايستادگي رهبر جمهوری اسلامی  در برابر كودتاي 18 تير را نيز يكي ديگر از موارد ايستادگي و مقاومت ايشان دانست و تصريح كرد: رهبر انقلاب با كمترين هزينه و با يك سخنراني در برابر فتنه و كودتاي 18 تير ايستادند و فتنه را خاموش كردند.

خاطرنشان می شود در طول سه دهه اخیر مخالفان جمهوری اسلامی به  بهانه های مخالف حذف شده اند. این روند باعث شده بسیاری از شخصیت ها و گروه های مختلفی که در تاسیس و تثبیت این نظام نقش داشتند حذف شوند. این حذف و طرد با کمک  سیستم سرکوب صورت گرفته  و از این طریق هزینه  فراوانی  به ایران تحمیل شده است.

مطالب مرتبط

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

مطالب پربازدید

مقاله