برقعی ، دقیقیان، حیدریان، شاکری و یوسفی اشکوری

محکوم کردن تیرباران یک زن در کابل

پنج روشنفکر ایرانی از طیف های مختلف فکری طی بیانیه حقوق بشری مشترکی خواهان محکومیت و پیگیری قضایی عاملان تیر باران وحشیانه یک زن افعانی در ملا عام شدند. در بخشی از این بیانیه آمده است : رعایت حقوق بشر، نرمهای انسانی، حکومت قانون، و احترام به قانون، مسائلی‌ هستند که نهادینه شدنشان برای جلوگیری از این مصیبتها نیاز به ارتقاء فرهنگ در جهت پذیرش رواداری است.

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار سایت ملی- مذهبی قرار گرفته به این شرح است:

خبر دو شنبه نهم جولای ۲۰۱۲(۱۹ تیر ماه ۱۳۹۱) توسط خبر گذاری “رویتر” مبنی بر تیرباران بانوی افغانی در ملأ عام، در شهرک “پروان”، در نزدیکی کابل پایتخت افغانستان و در روز روشن با حضور ده‌ها نفر؛ فاجعه هولناکی است که وجدان جهانیان ‌را به اعتراض و چاره جویی فرامی خواند. گزارش تصویری تکان دهنده، شلیک ۹ تیر توسط مأمور”طالبان” به سوی زنی‌ را در حالیکه مردانی با “هلهله شرم آور” به تماشا ایستاده اند، نشان میدهد.

ما به عنوان گروهی از روشنفکران ایرانی ‌مدافع حقوق بشر، ضمن محکوم کردن این عمل فجیع، خواستار پیدا کردن عاملان این جنایت، تعقیب و مجازات قانونی آنان و جلوگیری از تکرارهر‌ گونه تجاوز به حقوق انسان ها و به ویژه زنان به وسیله دولت و نهادهای قانونی و قضایی افغانستان هستیم.

انتظار داریم که به موازات تلاش مقامات افغانی و جامعه جهانی ‌در جلوگیری از این‌گونه جنایات که مرتب در این دیار به نام دین تکرار می شود؛ روشنفکران و علمای دینی، فعالان جامعه مدنی، کنش گران حقوق بشر و حقوق زنان؛ با هم، یک صدا، با پایبندی به حقوق بشر نقض آشکار مفاد اعلامیة جهانی‌حقوق بشر را محکوم سازند.

همصدأیی، همکاری و هماهنگی نحله‌های دینی و غیر دینی و عمل متحدانه ما در دفاع از کرامت انسانی ‌بویژه در خاورمیانه و ایران که بخش فربه فرهنگ حاکم بر سر زمین ما قرائتی سنتی و بنیادگرایانه از اسلام است، با تلطیف انسانی ‌و متکثر فرهنگ حاکم، نه فقط قدرت ما را در برابر گزند خوانش خشونت زا و خرافی بالا می برد، نه تنها زندگی‌بهتری برای همگان را نوید می دهد، بلکه تصویر بربریت مآب از فرهنگ همه ما در چشم جهانیان را، تغییر میدهد.

در بند ۵ اعلامیه جهانی‌حقوق بشر آمده است: “هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد”. در بند ۶ آمده: “هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود”. متأسفانه این جنایت یکی از نمونه های فراوانیست که نه متهم “شخص” شمرده می شود، نه اصلا دادگاهی و محکمه ای بر قرار می شود، و مقام انسانی‌ یک “زن” در اثر تحقیر و شکنجه “تنزّل” می یابد. و در نهایت با بی‌رحمی کامل، غیرانسانی‌‌ترین مجازات یعنی تیر باران را، آن هم در انظار عمومی،‌ بر او اعمال کرده و در نهایت پیکر این زن با شلیک نه گلوله در خاک می غلتد .

نیاز زمانة ما و صلاح جوامع خاورمیانه را در این می دانیم که دولتمردان، اساتید دانشگاهی، معلمان، علمای دین، و کنشگران مدنی این جوامع خواستار برقراری آموزش عمومی توده‌های مردم نسبت به اعلامیة جهانی حقوق بشرشوند تا یکایک شهروندان به حقوق انسان متمدن امروزی آشنا گردند. رعایت حقوق بشر، نرمهای انسانی، حکومت قانون، و احترام به قانون، مسائلی‌ هستند که نهادینه شدنشان برای جلوگیری از این مصیبتها نیاز به ارتقاء فرهنگ در جهت پذیرش رواداری است.

این رویدادهای اسفبار که چهره جوامع خاورمیانه را نزد جهانیان کریه و خشن جلوه می دهند، هشداری هستند برای این جوامع که اگر می خواهند از قافله تمدن، علم و تکنولوژی جهان امروز عقب نمانند و با جهان پیرامون خود همراه شوند، باید استانداردهای جهانی رفتار مدنی را رعایت کنند و خوانش‌های تنگ نظرانة خود به نام دین، خدا، قوم، فرهنگ، و یا خرافه‌های مسموم قرون گذشته را از اذهان خود بزدایند. ما عمیقا باور داریم که سند جهانی‌حقوق بشر و رعایت آن ارزشی جهان شمول دارد و تابعی از متغیر جغرافیایی نیست و تلاش در استقرار و رعایت آن در صدر دستور روز جوامع ما قرار دارد.

۳شنبه ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۱ خورشیدی، و برابر با ۱۰ جولای ۲۰۱۲ میلادی

محمد برقعی ، شیریندخت دقیقیان، محسن حیدریان، علی‌شاکری و حسن یوسفی اشکوری

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله