بستن تنگه هرمز؟

اميد است كه نسبت به اين مسئله مطالعه دقيق‌تري انجام شود تا با داده‌هاي اطلاعاتي ـ امنيتي غيرراهبردي و يا نادرست، جريان باخت ـ باخت حمله به سفارت انگليس تكرار نشود و انگليسِ به‌واقع منفور، انگليسِ به‌ظاهر مظلوم تلقي نشود. به نظر مي‌رسد راه برون‌رفت از اين گزاره‌هاي دردناك به‌گونه ديگري است

از آنجا كه نشريه در مورد مسائل راهبردي ايران قلم مي‌زند بر آنيم تا مسئله مهم بستن تنگه‌ هرمز را در اين شرايط حساس بررسي كنيم. همان‌طور كه مي‌دانيد مقام رهبري آيت‌الله خامنه‌اي و فرماندهان نظامي چند بار بدين مضمون گفته‌اند كه اگر نگذارند ما نفتمان را صادر كنيم ما هم اجازه نمي‌‌دهيم كه نفت ديگران صادر شود. مي‌دانيم كه ابرقدرت‌ امريكا و اسراييل و قدرت‌هاي تابعه ترفندي به كار برده‌اند كه شركت‌ها و كشورها از ما نفت نخرند و يا بانك مركزي را تحريم كنند. گرچه جناب بهمني رئيس بانك مركزي گفتند تحريم‌هاي اقتصادي از جنگ فيزيكي خطرناك‌تر است (كه البته شايد همين‌طور باشد)، اما ملاحظه مي‌شود كه اين كشورهاي نامبرده با ترفندهاي خاصي توطئه‌اي را طراحي كردند كه مشمول گفته مقام رهبري نمي‌شود؛ بدين معنا كه جلوي صادرات نفت ما را نمي‌گيرند، بلكه يا نفت را نمي‌خرند و يا بانك مركزي را تحريم مي‌كنند.

مبادا مسئولين، فرماندهان نظامي و سرمقاله‌نويسان بين «جلوگيري از صادرات» و «نخريدن نفت» و «تحريم بانك مركزي» فرق نگذارند و درنتيجه ما را در دامي بيندازند كه شروع‌كننده جنگ معرفي شويم و مظلوميت ما را ملكوك و مخدوش كنند، چرا كه تاكنون براساس گزارش‌هاي آژانس بين‌‌المللي انرژي اتمي و سازمان‌هاي اطلاعاتي امريكا هيچ‌گونه شواهدي كه ايران دست‌اندركار تهيه بمب اتمي باشد ندارند، آنچه داريم دستيابي به تكنولوژي اتمي است كه كاملاً قانوني است و از حقوق مسلم ما به‌شمار مي‌رود. بنابراين مظلوميت ما مشخص بوده و نبايد در بستر بستن تنگه هرمز قرار گيريم كه 35 درصد تجارت جهاني از آن مي‌گذرد تا بدين‌سان دنيا را عليه ما بسيج كنند.

مرحوم تيمسار ظهيرنژاد در روزهاي اول مهر 1359 در پي اشغال ايران توسط عراق گفت ما تنگه هرمز را مي‌بنديم. نقل قولي از مهندس ميثمي در شماره 69 نشريه چشم‌انداز ايران، باعنوان «ارزيابي تجربه دفاع مقدس» منتشر شده كه در زير مي‌آيد:

«من در اينجا مثالي از دوران شهيد رجايي مي‌آورم؛ كسي شك نداشت كه او فردي مؤمن، انقلابي و اصيل بود، و هم در نهضت‌آزادي بود و هم مجاهدين، و زير شكنجه‌هاي ساواك مقاومت جانانه‌اي كرده بود و حتي اسم من را كه با او كار مي‌كردم نگفته بود. او مي‌توانست همه سازمان را لو بدهد، ولي خيلي مقاومت كرد. جنگ در دوران نخست‌وزيري ايشان شروع شد كه ناگهان متوجه شديم يكي از ژنرال‌هاي ارتش در روزنامه اعلام كرده كه «ما تنگه هرمز را به روي كشتي‌ها و نفتكش‌ها مي‌بنديم» و… اتفاقاً اين ژنرال مرد خوبي هم بود. در آن زمان دفتر آقاي رجايي در خيابان اكباتان، آموزش و پرورش سابق بود. من و يكي از دوستانم شبانه از ايشان وقت گرفتيم و به دفتر ايشان رفتيم و گفتيم: «اين چه صحبتي است كه يك مقام ارشد نظامي كرده است. ما با جناح جنگ‌طلب امريكايي و صهيونيسم طرف هستيم و آنها به ما حمله مي‌كنند و اگر با نفتي‌ها هم درگير شويم با جناح تجاري اروپا درگير شده‌ايم. بستن تنگه هرمز كه شوخي نيست». آقاي رجايي گفتند: «مثلاً چه مي‌شود؟» گفتم: «در بندرعباس نيروي نظامي پياده مي‌كنند و با چهار استان اشغالي كه داريم، وارد خليج‌فارس و بندرعباس هم مي‌شوند و آنجا را ميليتاريزه مي‌كنند. آنجا هم كه كم‌جمعيت است.» گفتند: «مردم با چنگ و دندان مقابله مي‌كنند.» گفتم: «آخر ما در چند جبهه مي‌توانيم بجنگيم؟» گفتند: «اگر اينها به بندرعباس حمله كنند، تازه معلوم مي‌شود كه انقلاب اصيل است.» گفتم: «مگر شما در اصالت انقلاب شكي داشته‌ايد، آخر اين چه كاري است؟»

فرداي آن روز اولين بيانيه دولت رجايي صادر شد كه در آن گفته شده بود ما امنيت تنگه هرمز را حفظ مي‌كنيم. اين، اصلاح صحبت آن امير نظامي بود، به عبارت ديگر بينشي كه دشمنان را از هم جدا و محدود و سپس حذف كند و يكي يكي با آنها برخورد كند، وجود نداشت. فكر مي‌كردند اگر دشمن بيشتري به ما حمله كند، انقلاب ما اصيل‌تر است و خلاصه آن انقلاب‌باوري كه معتقد بود ما انقلاب اصيلي داشته‌ايم وجود نداشت.»

اميد است كه نسبت به اين مسئله مطالعه دقيق‌تري انجام شود تا با داده‌هاي اطلاعاتي ـ امنيتي غيرراهبردي و يا نادرست، جريان باخت ـ باخت حمله به سفارت انگليس تكرار نشود و انگليسِ به‌واقع منفور، انگليسِ به‌ظاهر مظلوم تلقي نشود. به نظر مي‌رسد راه برون‌رفت از اين گزاره‌هاي دردناك به‌گونه ديگري است، كه مطلب مستقلي را مي‌طلبد.

منبع: چشم‌انداز ایران

سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه‌های گوناگون است.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله