علی اکبر صالحی:

این که سند باغ قلهک گم شده به من مربوط نیست

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی  در واکنش به انتشار خبر گم شدن سند باغ قلهک گفت: این امور به مراجع ذی‌ربط خودش مربوط است.

علی اکبر صالحی  در گفت‌وگو با فارس در پاسخ به سوالی در مورد اخبار منتشر شده در مورد گم شدن سند باغ قلهک اظهار داشت:« این امور به من مربوط نمی‌شود.»

وی افزود: این امور به مراجع ذیربط خودش مربوط است.

پیش از این عبدالحسین حائری که بیش از 50 سال در کتابخانه مجلس شورای اسلامی کار تصحیح نسخ و متون خطی را برعهده داشته در سخنانی گفته بود: «انگلستان باغ قلهک را از دولت ایران اجاره کرده است ولی اعلام کردند که این ملک متعلق به آنهاست در صورتی که این ادعا صحت ندارد.»

وی اضافه کرد:« من سالها پیگیر سند مالکیت باغ قلهک که در آن ثابت می‌کرد این ملک متعلق به دولت ایران است، بودم اما متاسفانه من هرچه می‌گشتم به پاکتی که می‌دانستم سند داخل آن است، دست نیافتم.»

رئیس اسبق کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «در کتابخانه مجلس صندوق‌هایی وجود دارد که نسخ خیلی مهمی در آنها نگهداری می‌شود و یکی از چیزهایی که در این صندوق نگهداری می‌شد سند مالکیت باغ سفارت انگلیس به وسیله ایران بود.»

وی ادامه داد: «در این نکته شکی وجود ندارد که انگلستان در باغ قلهک مستاجر است اما در عین حال باید بگویم که این پاکت پیدا نشده ولی می‌دانم وجود دارد.»

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله