محمد شریف ضمن شرح اخراجش از دانشگاه گفت

به هیچ انسان فاقد صلاحیت علمی، نمره قبولی ندادم

حکم اخراجم را دانشجویم امضا کرد که دو بار نمره قبولی به او نداده بودم!

محمد شریف وکیل پر آوازه و پاک دست  که سابقه ای درخشان در دفاع از حقوق بشر در ایران دارد در مصاحبه ای بار دیگر شرح دردناک اخراج اش از دانشگاه را مطرح ساخت.

این وکیل ملی و وطندوست اشاراتی نیز به وضعیت اسفبار کنونی  گزینش اساتید در دانشگاه های کشور دارد. وی در گفت و گویی با سایت بازتاب گفته است: اساتیدی بی ارتباط با رشته ها، با سابقه های بسیار کم و یا بدون سابقه تدریس و حتی در حالی که به تازگی مشغول تحصیل در مقطع دکترا شده اند، جذب هیئت علمی و جایگزین اساتید مجرب، باسواد و برجسته شده اند.

سایت بازتاب در مقدمه این خبردر رابطه با تصفیه اساتید دانشگاه نوشته است: پیگیری های تکمیلی خبرنگار بازتاب نشان می دهد این روند فراتر از سه چهار استاد برجسته است و شامل تعداد زیادی از اساتید در دانشکده های مختلف دانشگاه علامه می شود که هر یک به نحوی و یا بهانه ای با مقوله بازنشستگی اجباری، اخراج ، گرفته شدن دروس و ممنوعیت از تدریس مواجه شده اند واین امور به انحای مختلف به اجرا درآمده و تقریبا دانشکده ای در این میان از قلم نیفتاده است.

از سوی دیگر گویی دانشکده حقوق دانشگاه علامه بیشترین اساتید قربانی را در این میان داشته که تاکنون هم شکایت ها و اعتراضات آنان به جایی نرسیده است و این گونه که اساتید مطرح می کنند، تقریبا محال است به نتیجه ای مثبت دست یابند.

در ادامه این خبر مصاحبه با “محمد شریف” استاد برجسته حقوق و متخصص در حوزه حقوق عمومی و بین الملل آمده است. استادی که تعداد زیاد کتب، تالیفات، ترجمه ها و انتشار ده ها عنوان مقاله و پژوهش در نشریات معتبر علمی؛ پژوهشی دنیا، از وی شخصیتی شناخته شده ساخته است. این موارد شاخصه های لازم برای تدریس یک استاد است.

بازتاب در ادامه آورده است:وی می گوید، زمانی که وارد هیئت علمی شده، گروهی میزان برجستگی علمی استاد را تعیین می کردند و به برخی استادان دارای مدرک کارشناسی ارشد اجازه ورود و حضور در هیئت علمی می دادند. شریف هم با توجه به اینکه نفر هشتم کل کشور بوده و دانشجوی ممتاز کارشناسی ارشد شناخته شد، بلافاصله هم دکترا قبول شد، و با ارائه ترجمه ها و مقالات علمی زیاد توانست عضو هیئت علمی دانشکده شود و با این مدرک سالها تدریس کند.

رساله دکترای وی نتیجه حدود یک دهه آزمایش و تجربه بوده که مورد توجه محافل مختلف علمی قرار گرفته است.

وی در فروردین ماه 90 از دانشکده حقوق دانشگاه علامه اخراج شد و تاکنون اعتراضات او به نتیجه ای نرسیده است. دکتر شریف مراحل گزینش را طی کرده و به مدت 9 سال نیروی رسمی آزمایشی بود و طبق مقررات با توجه به سوابق، نیروی رسمی قطعی محسوب می شده و بر این اساس اخراج وی میسر نبوده است.اما با وجود تمامی این سوابق با دلیلی شگفت انگیز مهر اخراج بر حکم او ثبت شده است.

وی در تشریح روند اخراج خود می گوید: پیش از صدور حکم، چندین بار احضار می شدم و به سوالات مختلف پاسخ می دادم.پس از آن، ابتدا دروسم را از من گرفتند و در آخرین ترمی که در نیم فصل دوم در دانشکده حضور داشتم، دیگر درسی به من ارائه نشد. پس از تعطیلات عید نوروز که به دانشگاه مراجعه کردم، حکم اخراجم را به من دادند و حتی به بازنشستگی هم قناعت نکردند”.

محمد شریف ادامه می دهد:”در کمال تاسف حکم من توسط دانشجویی که خود به عنوان مدیر اداری دانشگاه هم فعالیت می کرد، به امضا رسیده بود که در دو مرحله از دروس من نمره قبولی دریافت نکرده بود و البته من او را در حد تصمیم گیری در امر اخراجم نمی دانم و تصمیم مربوط به فردی بالاتراز او بود”.

وی تاکید می کند، یکی از افتخارات من این است که در طول دو ونیم دهه تدریسم به هیچ انسان فاقد صلاحیت علمی، نمره قبولی ندادم.

این استاد حقوق بین الملل در مورد دو درس در مقطع ارشد با بیان ضرب المثل معروف ابتدا چاه را بکن سپس مناره را بدزد، عنوان می کند، “ظاهرا اینک مسئولان برعکس عمل کردند، زیرا برای اساسی ترین دروس هم استاد نداشتند. پس از آن از آنجا که من حقوق عمومی هم تدریس می کردم و مقالات متعددی در این زمینه داشتم، دو درسِ “حقوق ارتباطات” و “حقوق حرفه ای روزنامه نگاران” را جهت تدریس به من واگذار کردند. برای تدریس در دوره کارشناسی ارشد باید از قبل آمادگی ومطالعات قابل توجهی داشت تا هم بتوان دانشجوی این مقطع را به لحاظ علمی اقناع کرد و هم خود فرد تدریس کننده وجدان علمی آسوده ای پس از پایان تدریس داشته باشد. این مسئله باعث شد که نوشتن رساله دکترای من به تاخیر بیفتد و زمانی آماده شد که یک ماه و نیم به تاخیر افتاده بود”.

همین امر زمینه لازم برای برخورد را فراهم کرد. این در حالی است که دردانشگاه علامه حدود 40 نفر دانشجوی دکترا حضور دارند که بعضا بین 3 الی 4 سال در دفاع از رساله دکترا تاخیر داشتند. “به من تنها با یک و نیم ماه تاخیر،اجازه دفاع ندادند. در دوره ای که من حضور داشتم،4 دانشجوی دیگر هم بودند. از میان این 4 نفر تنها کسی که پیش دفاع را انجام داده بود، من بودم. در واقع زمانی که پیش دفاع انجام می شود، به اصطلاح، جلسه دفاع، جلسه ای تشریفاتی است و هیئت داوران بر اساس همان پیش دفاع تشخیص می دهند که این رساله قابل دفاع است یا خیر.از سویی دیگر، هیئت داوران در مورد موضوع رساله من پیش زمینه قبلی نداشت، زیرا دیدگاهی نو بود. اما به هر حال درهمین وضعیت مرا از انجام تشریفات دفاع محروم کردند”.

دکتر شریف در مورد اقدامی که پس از اخراج انجام داد،عنوان می کند:”پس از آن من به دیوان عدالت اداری و بخشی در وزارت علوم شکایت کردم که متاسفانه آقای منتظری در دیوان تاکنون هیچ رسیدگی ای به این پرونده نداشته است”.

گروه حقوق بین الملل دانشکده حقوق نیز در دو مصوبه تایید کرد که علت تاخیر دکتر شریف در دفاع، ارائه و تدریس دو درس برای نخستین بار در ایران توسط وی بوده است که ناچار شده تمام وقت خود را بر روی این تدریس بگذارد. اما این مسئله مورد پذیرش قرار نگرفت و باعث شد هم اجازه دفاع به وی ندهند و هم از دانشگاه اخراج شود.

وی معتقد است، زمانی که انسان های کوچک برای تصمیم گیری در خصوص افرادی که ادعای علمی دارند، گماشته می شوند، وضعیت از این بهتر نمی شود و تلاش می کنند شخصیت های علمی را همانند خودشان کوچک کنند، زمانی هم که موفق به این امر نمی شوند، انتقام می گیرند. “حداقل این است که من در کلاس هایی که خودم تدریس می کردم، مدعی بوده ام. مصداق این حرف من هم نظرسنجی هاییست که در طول سالیان، در دانشکده انجام می شده است که در این میان همیشه نفر اول و دوم بوده ام.اساسا مسائلی که در مورد من مطرح می شود، مصداقی در واقعیت ندارد”.

این استاد حقوق بین الملل، خاطر نشان می کند: “نکته دیگر اینکه در خصوص مطرح کردن مسائل بین المللی در سخنرانی ها و تدریس، موضع شخصی بنده با موضع نظام یکسان است و منافع ملی را در نظر گرفته ام. حتی نمی توان گفت که بر اساس خلاف این موضوع، چنین اتفاقی را برای من به وجود آوردند”.وی عنوان می کند، شاید بهانه این بوده که مثلا شریف درس حقوق اساسی را که کلاس های بسیار شلوغی هم داشت و از سایر دانشگاه ها هم برای شرکت در مباحث این کلاس حضور پیدا می کردند، آن گونه که آنها می خواهند، تدریس نمی کند و مشخص است که با سلیقه آقایان پیش نمی روم و بحث علمی خودم را مطرح می کنم. با این وجود می توان گفت مشکلشان این بوده که من این درس را مطابق میل آقایان تدریس نمی کردم، پس به چه دلیل سایر دروس من از جمله حقوق بین الملل را که همان مواضع نظام جمهوری اسلامی را بیان می کردم، از من گرفتند؟ برای آن دروس که دیگر چنین عذری وارد نبود.

دکتر شریف معتقد است صلاحیت استادی که در مقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی،کارشناسی ارشد و دکترا تدریس می کند، با سن و طول مدت خدمت و ازاین قبیل ملاکها سنجیده نمی شود. ”

در واقع شکوفایی علمی معیار تایید صلاحیت یک استاد برای تدریس در آموزش عالی یک کشور است. برای رد صلاحیت یک استاد نیز یک معیاروجود دارد و آن هم رکود علمی است.معیارهای این رکود علمی هم بر این اساس است که فلان استاد در طول چندین سال فعالیت علمی و تدریس، چند مقاله علمی پژوهشی و علمی ترویجی نوشته و در نشریات طبقه بندی شده وزارت علوم به چاپ رسانده است.چندین ترجمه یا تالیف کتاب داشته است. اینها دلایل تایید صلاحیت علمی یک استاد است.

برعکس این قضیه نیز صادق است و ممکن است استادی با استخدام رسمی چندین ساله در دانشگاه، شکوفایی علمی از خود بروز ندهد و فعالیت درست علمی نداشته باشد و این است که می تواند قابلیت طرح عدم صلاحیت علمی را داشته باشد”.

با تمام این تفاسیر وی اخراج خود از دانشگاه علامه را کاملا غیرقانونی می داند. وی با اظهار تاسف از اینکه حتی استاد خودش را که “رئیس کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد” و “مشاور وزارت امور خارجه”بوده و شخصیت ارزنده علمی دارد، به اجبار بازنشسته کرده اند، چون سنوات علمی او به سی سال رسیده، عنوان می کند، این اتفاق حیرت انگیز است و در هیچ جای دنیا با چنین شخصیتی این گونه برخورد نمی شود که با وی این گونه برخورد صورت گرفته و دانشگاه به یک باره از وجود چنین فردی خالی شده است. در واقع ایشان علاوه بر تدریس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، این سمت ها را نیز داشته است.

این استاد حقوق بین الملل می افزاید:” این دلیل نمی شود که چون 30 سال به پایان رسیده است، او باید بازنشسته شود، زمانی که او هنوز به میزان بالایی شکوفایی علمی دارد و انگیزه های مالی هم به هیچ عنوان مطرح نمی شود و فقط همان حقوق انتهای ماه را دریافت می کند، چرا نباید همچنان دانشجو را از وجود چنین استادی بهره مند کرد. در حالی که همین استاد با این میزان از درجه علمی می توانسته با مدرک کارشناسی در یکی ازپردرآمد ترین شغل ها یعنی وکالت، مشغول به کار شود، به جای آنکه این همه مشغول تالیف کتب و نوشتن مقاله و پژوهش و تدریس شود”.

وی با بیان مثالی از خودش در این زمینه می گوید:” سعی کردم بعد از اخراج از پروانه وکالتم استفاده کنم و در این زمینه مشغول شوم اما واقعا نمی توانم این کار را انجام دهم وآن را رها کردم. در واقع عشق استاد به تدریس است که او را به اینجا می کشاند. من 25 سال تمام با حقوق انتهای ماه زندگی کردم و به یک باره این حقوق قطع شد. اکنون هم درهیچ جا تدریس نمی کنم”.

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله