متن نهم: رویارویی با پدیده سلفی‌گری فکری و پیامدهای آن

مطالعه ای در کتاب″ملخص المشروع الإصلاحي″

پدیده سلفی‌گری ـ که منحصر به سلفی‌گری اهل سنت نیست، بلکه شامل سلفی‌گری شیعی نیز می‌شود ـ معمولاً فضایی خفقان‌آور پدید می‌آورد که علم در آن مجال تنفس ندارد.

اگر اکنون نگاهی به وضعیت علمی خود، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه بیندازیم، مشاهده می‌کنیم که بسیاری از گوشه‌وکنار این نهادها گرفتار نوعی سلفی‌گری خفقان آور؛ چه در عرصه علمی و چه در سطح مدیریتی هستند

از همین رو، با توجه به شیوع محسوس این وضعیت در هر دو محیط علمی ـ اعم از سلفی‌گری تاریخی اهل سنت و سلفی‌گری نوظهور شیعی ـ می‌توانیم به صورت کلی و با لحاظ تفاوت‌ها و درجات سلفی‌گری، این نتیجه را بگیریم که ما به‌طور کلی در چارچوبی از سلفی‌گری خفقان آور در اندیشه دینی به سر می‌بریم.

این سلفی‌گری با تکیه بر نوعی قداست ساختگی، انواع دستورها و نهی‌ها را بر ما تحمیل می‌کند و فشاری روانی ایجاد می‌نماید که ما را به سمت انفجاری خطرناک سوق می‌دهد. از همین‌رو، ما دعوت به بازگشت به اسلامِ قرآن می‌کنیم، تا امت اسلامی را از یک انفجار احتمالی ـ با پیامدهایی جبران‌ناپذیر ـ محافظت کنیم.

کمترین پیامد چنین انفجاری، ایجاد حالتی از یأس عمیق در درون امت است، چه رسد به وضعیت ملموس و محسوس گریز عمومی از دین و دینداری، تا آنجا که مساجد از نمازگزاران خود تهی شده اند؛ امری که برخی عمداً نادیده می‌گیرند، چرا که فراتر از نوک بینی خود را نمی‌بینند، یا بهتر است بگوییم: نمی‌خواهند ببینند!

البته شایان ذکر است که در عین دعوت به رهایی از سلطه سنت‌گرایی، ما توصیه به ترک میراث سلف نیز نمیکنیم. تفاوت است میان مطالعه و پیگیری آن میراث با التزام و محدود شدن به آن. از این‌رو ما خواهان خوانش انتقادی و عینی این میراث هستیم؛ میراثی که بزرگان ما رضوان‌الله‌ علیهم، از خود به جای نهاده‌اند.

(از «اسلامِ حدیث محور » به «اسلامِ قرآن محور »، خلاصه پروژه اصلاحی، محور هفتم، صفحات ۱۰۹ ـ ۱۱۰)

مطالعه ای در کتاب ″ملخص مشروع الإصلاحي″
متن هشتم: ایمن‌سازی مکتب در برابر دشمنان

ما هنگامی که انتقاداتی به ابن‌تیمیه وارد کردیم، این کار را از طریق میراث روایی او انجام دادیم؛ به این معنا که ساختار فکری او را از راه ابطال میراث روایی‌اش فرو ریختیم، زیرا در آن میراث، جعل، دروغ و فریب بسیاری وجود دارد. یکی از ثمرات نقد آن میراث روایی، فروپاشی فکر و بنای فکری ابن‌تیمیه بود. بر این اساس، اگر در میراث روایی ما نیز چنین روایت‌های سست و نادرستی ـ یا حتی بخشی از آن‌ها ـ وجود داشته باشد، در این صورت، هر کسی که ابزار نقد را به‌خوبی بشناسد، می‌تواند نقدهای تندی بر ما وارد کرده و تلاش کند مکتب اهل‌بیت را تضعیف نماید. از این رو، ما با وارد کردن نقدهایی به میراث روایی خود، در پی آن بودیم که این میراث را از آن آفات پاکسازی کرده و سلاح را از دست دشمنان بگیریم. در نتیجه، هیچ‌کس، حتی اگر در علم به بالاترین درجات رسیده باشد، دیگر نمی‌تواند با آن سلاح با ما مقابله کند و در برابر روش نقدی ما که در آن به جای اسلامِ حدیث‌محور، اسلامِ قرآن‌محور را برمی‌گزینیم، کاملاً ناتوان خواهد ماند.

زیرا او دیگر نمی‌تواند با روایتی که مخالف قرآن است با ما احتجاج کند، چون طبق روش ما، آن روایت اساساً مردود است و اصلاً موضوعیت و اعتبار ندارد. و اگر بخواهد با روایتی که موافق قرآن است با ما احتجاج کند، خود را از اعتبار انداخته است؛ زیرا در این صورت، منبع حجیت، خود قرآن است، نه روایت. و این مطلب کاملاً روشن است.

من إسلام محورية الحديث إلى إسلام محورية القرآن، ملخص المشروع الإصلاحي، المحور السابع، صفحة: ۱۰۴-۱۰۵
مطالعه ای در کتاب «ملخص المشروع الإصلاحی»

🔹متن ششم: تأمین نیازها و مقتضیات فکری پیروان مکتب

🔸هیچ مجتهدی ـ هر اندازه از نبوغ و توانمندی عقلی و علمی برخوردار باشد ـ قادر نیست با آرای فقهی و نظریات خود، قرون پس از خویش را تا هزاران یا حتی صدها سال پوشش دهد؛ چرا که موضوعات دستخوش دگرگونی می‌گردند و پدیده‌های نوظهور پیوسته در حال بروز هستند. این امر، برخاسته از ذات زندگی بشر است که بر پایه تحوّل، نوآوری و پویایی عقل انسانی بنا شده است.

پیش‌تر، راز تجدید شریعت‌های الهی را بررسی کرده‌ایم؛ حال آنکه سخن در اینجا پیرامون اجتهادات بشری است که ماهیتاً با خطا و تغییر در گذر زمان همراه‌اند.

بر این اساس، بشریت در هر مرحله‌ای از حیات خود، نیازمند پاسخ‌گویی به نیازها و مقتضیات جدید است؛ حتی دیگر شرایع الهی نیز به‌ تنهایی نمی‌توانند برای تمامی دوران‌ها، برنامه‌ای ثابت و بدون تغییر ارائه دهند. اما شریعت خاتم[اسلام]، با بهره‌مندی از ظرفیت و پویایی گسترده‌ای که در آن تعبیه شده است، توانسته است طراوت و کارآمدی خود را حفظ کند؛ و این امر تنها به واسطه وجود پیامبر اکرم (ص) محقق نشد، بلکه با نصب دوازده امام معصوم (ع) استمرار یافت، تا شریعت الهی توان پاسخ‌گویی به نیازهای بشر را تا هنگامه‌ای که خداوند متعال زمین و آنچه را بر آن است به ارث ببرد، دارا باشد.

اکنون که دست بشر از وجود معصومِ قادر به ارائه راه‌حل‌های جامع برای مقتضیات هر عصر، کوتاه است و به جای او، اجتهاد بشری جایگزین گردیده، طبیعی است که این اجتهاد، با وجود آثار و برکات ارزنده‌اش، با ناکامی‌ها و نارسایی‌های جدی مواجه شود و نتواند به تمامی نیازهای نوپدید بشر پاسخ دهد. از همین رو، در حوزه نظریه‌پردازی اسلامی، به‌ویژه در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، و حتی تربیتی، کاستی‌ها و خلأهای چشم‌گیری به چشم می‌خورد.

چه بسا این فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع): که «فرزندان خود را به آداب و شیوه‌های زندگی خودتان مجبور نسازید؛ چراکه آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند»، اشاره به همین حقیقت دارد. فرایند تربیت همواره در حال دگرگونی است و نمی‌توان هر نسل را، حتی در زمینه‌های نسبتاً ثابت تربیتی، به تبعیت کامل از میراث نسل‌های گذشته واداشت؛ چه رسد به عرصه‌هایی که پویایی و تغییر در آن‌ها بسیار بیشتر است.

💠من إسلام محورية الحديث إلى إسلام محورية القرآن، ملخص المشروع الإصلاحي، المحور السابع، صفحة: ۱۰۲-۱۰۳

مطالب مرتبط

انجمن‌ها با ابراز تأسف و محکو‌م‌کردن تجاوزگران،

زنده‌باد به خودمان! رفتاری که این روزهای بعد از حملات به تهران و شهرهای دیگرمان داشتیم، واقعا بهتر و منطقی‌تر از آنی بود که انتظار داشتیم. رفتاری خردمندانه و مدنی و... . رفتاری صمیمی همراه با مهر و صبوری. زنان و مردان از کوچک و بزرگ، در گرو‌ه‌های مجازی درخشیدند و روحیه پرستاری و محبت خود را در مقابل بلای جنگ و تخریب و خون‌ریزی به همه سرایت دادند.

ثبيت و افزايش اين سرمايه ايجاد شده در گروی تغيير رفتار عمومي حاكميت است

اكنون ما در اين مقطع نيازمند افزايش سريع و جدي قدرت ملي خود هستيم كه بسيار فراتر از بحث جنگ‌افزار و توان نظامي است. مجموعه حاكميت بايد با درايت و تدبيري سريع، رويكردي متفاوت نسبت به جامعه را در پيش بگيرد و از اين مسير امتياز تقويت قدرت ملي را براي مقاطع و مخاطرات احتمالي دريافت كند. خلاصه اينكه ما در اين جنگ هم به واسطه فعاليت‌هاي گسترده خيانتكارانه زنگ خطر ادامه رويكرد عمومي فعلي را شنيديم و هم با رفتار متين عامه مردم پيام ضرورت اعتماد و اطمينان به اين جامعه را دريافت کردیم.

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است

شرایط خطیر، نیازمند تصمیم‌های بزرگ است و تصمیم‌های بزرگ نیز نیازمند تغییر پارادایم‌ها و نگرش‌ها. با اعلام آتش‌بس و خاتمه موقت د‌رگیری‌ها، لازم است حرکت در مسیر تغییر نگرش و گفتمان، چه در داخل و در نسبت با افراد و جریان‌های وطن‌دوست و چه در خارج و در نسبت با کشورها و نهادهای بین‌المللی معقول و صلح‌طلب آغاز شود.

مطالب پربازدید

مقاله