إبراهيم نوار | مترجم علی سرداری

اکنون نیاز به یک ” تدوین عصر” جدید است

محمد عابد الجابری قبلاً تمایل خود را برای بازسازی همه جانبه اندیشه عرب با هدف آغاز یک “عصر تدوین ” جدید – به معنی خروج از شیوه مرسوم پرداختن به مسائل رنسانس جهان عرب در قرن نوزدهم –  ابراز کرده بود. منظور جابری از این نظر چیست؟
چه چیزی آن را اگر نه استراتژیک اما مهم در بینش فکری او می کند؟
خودش در این خصوص می گوید:
تحولات و دگرگونی هایی که جهان در سال های اخیر شاهد آن بوده است، از جمله خود جهان عرب، برای آینده ما اهمیت بسیار دارد . تحولاتی که سنت «عصر تدوین شاهد آن بوده، رابطه ما  با گذشته ما را متعادل می نماید، و اکنون در”عصر تدوین” رنسانس برای امروز ما لازم است. (محمد عابد الجابری، “نقطه دیدگاه”، مرکز مطالعات وحدت عرب، 2015، ص.
ملاحظه می کنیم که جابری به دو دوره یا دو مرحله از تدوین در تاریخ فرهنگ عرب اشاره کرده است، و هر یک از آنها را به داده های عصری که آن را پدید آورده مرتبط می داند. دوره نخست از نظر تاریخی با دوره اول عباسی مطابقت دارد ، که شاهد یک پروسه تدوین فرهنگی بنیادی بوده و جابری به تحلیل منشأ، عناصر و مفاهیم آن پرداخته است.
بنابراین، این نخستین فرآیند تدوین با طرح «مبانی» تفکر فقهی و کلامی و سپس «اصول دیگر» که به حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره کشیده شد، آغاز گردید. پس از آن در همان چارچوبی که سبک زندگی اجتماعی بر اساس آن اصول ساخته شده بود بر اساس اجتهاد ادامه یافت.
اما در مورد دوره دوم تدوین،  که با عصر رنسانس عربی آغاز شد،  شاهد یک فرآیند فرهنگی تدوین جدید بر اساس تاویل و اقتباس از فرهنگ مدرن و معاصر غرب بوده که هدف آن استفاده از آن برای تولد دوباره و رنسانس در جهان عرب بود. این موضوع به انباشت “دارایی”  مدرن کمک کرد که به دنبال جبران کاستی اصول سنت و شکل دادن وجایگزینی برای آنها ست. توگویی یک گسست فکری با ارجاع به ناتوانی عصر تدوین سنت در تلاش برای از بین بردن قدرت فکری آن بوجود امد.
بنابراین، اندیشه معاصر عرب در حال تجربه مبارزه بین دو مرجع بود:
یکی متعلق به گذشته است و دیگری به آینده نگاه می کند، مبارزه ای که دید را تار کرد و جنبش را فلج نمود.  چیزی که نیاز به یک دوره تدوین جدید را می طلبد. جابری ما را دعوت می کند تا از طریق یک کار خلاقانه و جمعی آن را بازبگشائیم و در مجموع از مرحله مصرف صرف فراتر رفته و به تولید برسیم.  زیرا به نظر او ما هنوز محصول جدید را تولید نمی کنیم، بلکه از بیان نظر خود راضی هستیم. در مورد آنچه مصرف می کنیم در همین زمینه می‌گوید: «من معتقدم که اکنون وظیفه حکم می‌کند که به آغاز مرحله تولید، مرحله عبور از نقد… مرحله خلاقیت برای لحظه پیوند با میراث ما، مرحله شناسایی راه‌حل‌ها. برای  مشکلات…از جمله راه حل های نظری و ایدئولوژیک» فکر کنیم (محمد عابد الجابری، «مواقف»). انتشارات مراکشی، شماره 19، 2003، ص70).
نیاز فوری به یک دوره تدوین جدید وجود دارد که چشم انداز را روشن کند و در عین حال کمک کند تا یک بار برای همیشه با دیدهای قدیمی که ذهن را به غل و زنجیر می کشد و عمل را مخدوش می کند تسویه حساب کنیم.
این لحظه پیوند سخت و تلخ است، اما بسیار مهم است، زیرا به این پرسش غایب پاسخ می دهد:
چگونه از عصرتدوین سنت جدا شویم تا دوباره و به شیوه ای جدید با آن ارتباط برقرار کنیم و این روند، را نمی توان با اقدامات روبنایی ساخت. بلکه لازم است دوباره زمینه های ان را با خوانش سنت در پرتو رویکردها و مفاهیم، با هدف تبلور فضای فکری معاصری که افق را به روی پرسش های جدید می گشاید برای خود فراهم کنیم. تحقیقاتی که به چارچوب بندی توافقات و اختلافات ما کمک می کند.
به همین دلیل است که با توجه به آنچه که در عرصه فکری و سیاسی عرب از درگیری‌های لجام گسیخته روی داده و هنوز هم در حال وقوع است، در دیدگاه فکری الجابری، اگر نگوییم جایگاهی استراتژیک ولی اهمیت زیادی دارد.  گاه به تأثیرات خشونت‌آمیز و مخربی که جامعه و دولت را تضعیف می‌کند و از هم پاشیدگی بافت اجتماعی می‌گریزد، همانطور که در «رویدادهای دهه گذشته» مشاهد آن بود. از دیدگاه الجابری ضرورت وجود یک دیدگاه فکری به عنوان چارچوب مرجع جدیدی که ما برای توافق و یا مخالفت باید به آن باز گردیم در بین همه کسانی که خواهان تغییر در جهان عرب ما هستند، وجود دارد . زیرا هیچ اقدام مشترکی بدون این دیدگاه که حداقل سطح را برای درک آن تعیین می کند اثربخش نیست. . بنابراین نیاز مبرم به یک دوره کار تدوین جدید بر روی روشن ساختن بینش و تسویه حساب برای همیشه با دیدهای قدیمی که عقل را به غل و زنجیر می کشد و عمل را مخدوش می کند داریم.
———————-
منبع: العربی الجدید

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله