بهروز برومند

یادی ازیک دوست و دغدغه هایش برای ایران! یادمان چهارمین سالگرد درگذشت محمد بسته‌نگار

با زنده یاد سرور محمد بسته نگاردرکوشش های دانشجوئی در دانشگاه تهران در سال 1339 خورشیدی ازنزدیک آشنا شدم سروربسته نگار نمونه ای آموزنده ازایران‌دوستی، آزادیخواهی و مبارزه با ستم و وابستگی بودند.آنچه پیوند من را با ایشان روز افزون می نمود دلبستگی هر دو ما به راه پیشوای درگذشته ملت ایران زنده یاد دکتر محمد مصدق بود.

درسال های پایانی زندگی کوتاه سرور بسته نگار بیمار من بودند و در دوسال آخر نزدیک سه باردر هفته من و ایشان یکدیگر را دیده و با مهربانی بسیار با هم به گفتگو می نشستیم. در روزهای نخستی که برای بررسی و درمان نزد من آمدند یک از دوستان ایشان بمن گفت اگر نیازی باشد می تواند زنده یاد بسته نگار را به کشورهای غربی ببرد. سرور بسته نگار بی درنگ بر آشفته شدند و به دوستی که می خواست برای درمان ایشان را بیرون از ایران ببرد گفتند این پیشنهاد شما با آموزه زنده یاد دکتر مصدق رهبر همه ما همخوانی ندارد و من از دکتر مصدق آموخته که ام که هر امکانی که درون کشور برای درمان هم میهنان من وجود دارد به آن بسنده کنم.پس از آن همواره کوشش می نمودند تا با به کاربستن رهنمود های من از درد و رنج خود بکاهند.

اگر در روند بیماری کم توان هم بودند همواره نگران:”منافع ملی،تمامیت ارضی وامنیت عمومی برای جلوگیری ازسقوط ایران درورطه تنش های داخلی و منازعات بین المللی”بودند و این نگرانی دربخشی ازبیانیه ایشان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال1396 خورشیدی آمده است.گذشته از آن بیانیه همواره به هنگام گفتگو پیرامون برخورد با دیگر کشور به پیروی از سیاست موازنه منفی دکتر مصدق هوادار آن بودند که ما باید نگران آینده ملت ایران بوده و بدانیم که نباید در دسته بندی های هواداران شرق یا غرب وارد شویم بویژه از اینکه جمهوری اسلامی با روس ها علی رغم آنکه از دیرباز دشمن ایران بوده اند و خدارا نیز مانند ایرانیان نمی شناختند همراه هستند.

چندین بار هنگامی درباره عهدنامه گلستان و ترکمانچای سخن به می آمد با اندوه از جدا شدن آن بخش ها ازایران سخن می گفتند و آن را نشانه آن می دانستند که ایران نباید روسیه را دوست خود بداند.و بسیاراز سیاست های دولت در نزدیکی روز افزون با دولت های روسیه و چین نگران بوده و نزدیکی بیش از حد را چه با شرق و چه با غرب با آموزه های دکتر مصدق هماهنگ نمی دانستند.مبارزه سرور بسته نگار برای آزادی و آبادی ایران پیگیر و بی امان بود و زندان و فشار های زیاد و بیماری ایشان را از پیمودن راه درست برای آزادی و آبادی ایران نا امید نمی نمود.شنوائی خود را در اثر شکنجه ساواک با برخورد ضربه با جسم سخت به گوش از دست داده بودند.

با آنکه بیماری از توان ایشان کاسته بود بگونه ای خستگی ناپذیر در همه کوشش های ملی و برای آزادی و ناوابستگی ایران همراه همیشگی بودند. تا هنگامی که هر 14 اسفند در سالروز بزرگداشت دکتر مصدق در احمد آباد مردم گرد هم می امدند. سرور بسته نگار پیشگام بودند و کتابچه بسیار ارزنده ای از سخنان آموزگار بزرگ خود زنده یاد حضرت آیت الله طالقانی در نخستین گرد هم آئی میلیونی مردم در 14 اسفند ماه سال 1357خورشیدی منتشرنمود کتاب ارزشمند” مصدق و حاکمیت ملت “سرور بسته نگار کاری است کارستان که روز به روز ارزش آن نمایان تر میگردد سرور بسته نگار بسیار می کوشیدند تا گروه های ملی را در کارزار مبارزه هماهنگ نموده، از برخورد های ناپسند پیشگیری نمایند. شیوه های تفرقه افکنانه دشمنان آزادی و ملت را بخوبی می شناختند و کوشش می نمودند تا با فاش نمودن آن دسیسه ها از برخورد های زیان بار پیشگیری بنمایند.

آسمانی شدن این مبارز نستوه آسیب بسیاربزرگی برای نهضت ملی ایران و کاستی چشمگیری برای نهضت ملی ایران بوده است .

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله