کمال اطهاری

آموزه‌های سحابی

عزت‌الله سحابی از زمره‌ی معدود پیش‌کسوتان سیاسی ایران است که تاثیری تعیین‌کننده بر روشنفکران و جنبش‌های جامعه‌ی مدنی در دوران حاضر در فکر و عمل داشته‌اند. برای  من نیز که امکان همکاری فکری نزدیک با ایشان را در چارچوب نشریه‌ی ایران فردا داشتم، جایی بسیار ممتاز بخصوص از لحاظ منش و رویکرد سیاسی داشته است. آیین بزرگداشت ایشان فرصتی است که مروری بر آموزه‌های فکری و سیاسی سحابی داشته باشیم که راهنمایی ارزنده برای به‌ثمر نشستن جنبش‌های امروز ایران هستند. برای تفسیر راهبردهایی که از آموزه‌های سحابی برمی‌آید، من از رویکرد گرامشی بهره گرفته‌ام.

▪️ یک، بی‌شک سحابی روشنفكر ارگانيك جامعه‌ی ایران برای دستیابی به توسعه بود. روشنفكران ارگانيك می‌کوشد به جامعه آگاهي همگون در زمينه هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي در جهت تکامل اجتماعی ببخشند. قصد آنها هم‌گون و هم‌راستاسازیِ اراده‌هاي فردي ناهمگون مردم در جهت توسعه است. آنها باید با زمینه‌سازی برای تحول اخلاقی و فکری، اراده جمعیِ ملی_ مردمی را در جهت تحقق شکلی والاتر از تمدن سازمان دهند. این مهم میسر نمی‌شود مگر با تدوین مدل اجتماعی شایسته‌ی جهان امروز، و سحابی هوشمندانه با انتشار نشریه ایران فردا و دعوت از تحریریه‌ای دارای گرایش‌های متفاوت، نه در قالب تنگ یک حزب، می‌کوشید روشنفکران جامعه‌ی مدنی را در جهت تدوین یک برنامه‌ی حداقل برای تحقق آزادی، عدالت و توسعه در ایران هم‌راستا سازد.

 دو، تقدم امر ملی بر مذهبی نزد سحابی آموزه‌ای اساسی است. «ملی» یعنی منتسب بودن به محدوده‌ای جفرافیایی که مرز آن در طول تاریخ شکل گرفته، و خرد جمعی و پیوندهایی‌ استوار (سرمایه‌های اجتماعی و نمادین) پدید آورده که  مجموعه‌ای از مردم (از اقوام و زبان‌های گوناگون) حاضراند با یک زبان ملی گفتگو کنند، و با هم فعالیتی مشترک در چارچوب نهادی واحد در جهت توسعه و بهروزی همگان داشته باشند. در واقع شرط لازم برای کوشش همگانی برای برپایی یک مدل یا نظام نهادی نوین، همین پیوند ملی است. فارغ از این که مردم به چه مذهبی اعتقاد داشته یا نداشته باشند. از همین‌رو سحابی به اصلاح‌طلبان انتقادی مهم داشت که شما منافع نظام را بر منافع ملی ارجح می‌دانید، اما کوششی بی‌فایده می‌کنید، چون جناح حاکم که نظام را بنا بر منافع خوبش تعریف نموده، به‌هیچ رو این اطاعت شما را نمی‌پذیرد و خواهان حذف کامل شما است.  این تقدم امر ملی را از زاویه‌ی دیگری نیز می‌توان باز کرد، و آن تقدم تضاد داخلی بر خارجی برای پیمودن مسیر تکامل اجتماعی است. ازین‌رو هیچ گرایش سیاسی از ایدئولوژی مذهبی گرفته تا انترناسیونالیسم کارگری نمی‌تواند بر امر ملی تقدم یابد.

▪️ سه، اصلاح‌طلبی سحابی برای حفظ نظام نبود؛ وی عمیقا معتقد بود که مردم باید تصمیم بگیرند که با یک نظام چه کنند. وی با تسلیم‌طلبی به نام اصلاح‌طلبی همان‌قدر مخالف بود که با برخورد‌های اراده‌گرایانه. اگر بخواهیم به زبان گرامشی آموزه‌ی سحابی را بیان کنیم، هر فعالیت رهایی‌بخشی باید از عقل سلیم (common sense) مردم حرکت کند و وظیفه‌ی روشنفکر ارگانیک تبدیل عقل سلیم به عقل ممیز (good sense) یا تشخیص سره از ناسره توسط مردم است. همه‌ی حرکات اجتماعی و سیاسی روشنفکران ارگانیک باید در همین جهت باشد. با این رویکرد بود که گرامشی جنگ مواضع را به‌جای دوگانه‌ی انقلاب یا اصلاح مطرح نمود. جنگ مواضع یعنی این که به‌جای اکتفا به مقابله به لیبرالیزم جهانی، یا اکتفا به تحریم انتخابات، و یا نفی بی‌کفایتی حکومت؛ روشنفکران برای حل مسائل جامعه، از سکونتگاه‌های غیررسمی گرفته، تا تغییرات اقلیمی، و تحقق اقتصاد دانش‌بنیان و… دارای برنامه باشند. در این صورت است که رفرم فکری و اخلاقی در جامعه رخ می‌دهد و اراده جمعیِ ملی_ مردمی برای ایجاد جامعه‌ی نوین وحدت می‌یابد.

چهار، بر همین اساس سحابی شخصیتی جبهه‌اندیش بود، خصلتی نادر نزد سیاسیون ایران. سرمایه‌ی معنوی بی‌بدیل سحابی، جبهه‌اندیشی او براساس برنامه‌ای سوسیال دموکراتیک بود که بتواند نمایندگان طبقات اصلی جامعه را در برگیرد و در جهت توسعه هم‌راستا سازد.  وی معتقد بود ابتدا باید تشکیل جبهه‌ی وسیع فکری از جریانات موجود برای انباشت «سرمایه‌ی معنوی» یا دانش توسعه داد، تا براساس آن تشکیل جبهه‌ی سیاسی برای تحقق برنامه میسر شود. ازین‌رو به من ماموریت داد تا پیش‌نویسی به عنوان «کارپایه‌ی تحقق آزادی و عدالت در ایران» را تهیه کنم، اما متاسفانه خود مجال دیدن ویرایش نهایی آن، و ما مجال بهره‌مندی مستقیم از سرمایه‌ی معنوی او را نیافتیم. این کارپایه مدتی است که بطور محدود انتشار یافته و مورد بحث و نقد قرار گرفته است؛ امید که این بحث و نقد فراگیرتر گردد، جای توافق‌های مقطعی برای صدور یک بیانیه را بگیرد، و به تدوین یک برنامه‌ی جامع بدیل برای تشکیل یک جبهه‌ی سیاسی یا بلوک تاریخی بینجامد، تا راه تکامل اجتماعی ایران کوتاه‌تر، کم‌رنج‌تر و نیز مطمئن‌تر گردد.

مطالب مرتبط

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

مطالب پربازدید

مقاله