” زنده آنهایند که پیکار می کنند،آنها که جان و تنشان از عزمی راسخ آکنده است،آنها که از نشیب تند سرنوشتی بلند بالا می روند،آنها که اندیشمند به سوی هدفی عالی راه می سپارند یا وظیفهای مقدس دارند یا عشقی بزرگ. “
دکتر یدالله سحابی در سال 1284 خورشیدی در تهران چشم بر جهان گشود و با کولهباری از یک سده اندیشهورزی و تکاپوی صادقانه در چهارچوب اندیشه و عمل که نامش با علم و سیاست،اخلاق،فرهنگ و میهندوستی و ادب گره خورد که ایشان را در تراز انسانهای چند ساحتی قرار داده است. ” داریوش و پروانه فروهر از ایشان بعنوان تافته جدابافته پرمهر و با اخلاق یاد میکردند. “
دکتر سحابی انسانی بود خواستار حقوق، انساندوست، به کار گیرنده عقل نه جبر و معتقد به کثرت قومها،رنگها و در عین همبستگی ملی و اندیشه، ” بر این باور بود ایران میهن عزیزمان در چنین ساختار کثرت گرا در عین وحدت است که به تعادل،توسعه و عدالت میرسد. “
مجمل به بخشهایی از خدمات و فعالیتهای میهنی و فرهنگی این خدمتگزار راستین میهن میپردازم.
در جریان جنبش ملی شدن صنعت نفت بعنوان یکی از یاران نزدیک بزرگ مرد ایران دکتر مصدق مطرح شد. او به همراه یازده استاد دانشگاه شرکتی را به مدیریت مهندس مهدی بازرگان به نام یاد تاسیس کردند که به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت تا پایان دوره نخست وزیری فضلالله زاهدی از خدمت در دانشگاه محروم شد که با تعویض کابینه مجدداً به امر تدریس در دانشگاه در رشته زمین شناسی دعوت شد. به دعوت آیتالله رضا زنجانی دکتر سحابی این دانشمند زمینشناسی پای در زمین ناهموار سیاست نهاد و در شمار هموندان نهضت مقاومت ملی قرار گرفت.
در اواخر دهه 30 بدنبال بازشدن فضای سیاسی ابتدا به جبهه ملی دوم درآمد و پس از انحلال جبهه ملی دوم به جبهه ملی سوم که در بر گیرنده احزاب ( نهضت آزادی ایران، حزب ملت ایران، جامعه سوسیالیستها، حزب مردم ایران و … و شخصیتهای ملی بود درآمدند که با همه دشواریها و مخالفتهای دولت از سازماندهی،سرانجام اساسنامه جبهه ملی سوم در هفتم مردادماه 1344 به تصویب شورا رسید.
دکتر سحابی در مقطعی از زندگی سیاسی خود به همراه یاران و هماندیشان خود همچون مهندس بازرگان و آیتالله سید محمود طالقانی و … ” در سال 1340 خورشیدی اقدام به تاسیس نهضت آزادی ایران کردند. ” و بر فعالیتهای سیاسی خود افزودند ” که منجر به بازداشت ایشان و روانه زندان شدند و به 6 سال زندان محکوم شدند ” که بخاطر 37 سال خدمت فرهنگی ودانشگاهی محکومیت دکترسحابی به 4 سال کاهش یافت ولی در مجموع 7 سال از عمر خود را در زندانهای شاه گذراند.
به راستی این مرد بزرگ علم،سیاست و اخلاق نیز که از مصادیق این بیان پرنغز جانباخته راه استقلال میهن شیخ محمد خیابانی است که میگفت : ” او اولاد قرن حاضر بود و عاق قرن خود نشد.”
شادروان دکتر یدالله سحابی به راستی اینگونه زیست که در وداعش بسیاری گریستند.
” دکتر سحابی نادانی را بنیادین ترین درد جامعه میدانست زیرا به این باور رسیده بود که در ناآگاهی و نادانی،نه آزادگان،نه انساندوستان بلکه خودکامگان نظیر چنگیز،مغول،اسکندرو … ولی این بار نه با شمشیر و نیزه که با گلوله،چوبهدار،تانک و توپ،بمبهای شیمیایی و میکروبی و … انتظار ما را خواهند کشید.
در هنگامیکه دوران محکومیت در زندان را تحمل میکرد از خبر درگذشت دکتر مصدق مطلع شد.
با استفاده از مرخصی از زندان خارج و خود را به قلعه احمدآباد رساند تا در آئین وداع و خاکسپاری حضور داشته باشد. داستان این مراسم از زبان داریوش فروهر اینگونه بازگو شده است :
” دکتر یدالله سحابی انسانی مهربان و سرشار از مهر بود. آنروز در احمدآباد در 14 اسفند 1345 شمار اندکی از یاران و بستگان اجازه حضور یافته بودند تا با پیشوای ملی شدن صنعت نفت وداع کنند. حاضران در آن جمع آیتالله سیدرضا زنجانی،دکتر یدالله سحابی،مهندس حسیبی،داریوش فروهر و … که به هر یک انجام وظیفهای سپرده شده بود. دکتر سحابی به شست و شوی و غسل پیکر مصدق،مهندس حسیبی و داریوش فروهر به آماده سازی آرامگاه در یکی از اتاقها مشغول بودند و آیتالله رضا زنجانی بر پیکر دکتر مصدق نماز گذاردند. مراسم خاکسپاری به پایان رسید. دست طبیعت و گردش روزگار چنان گشت که در مراسم تشییع پیکرهای پروانه و داریوش فروهر با انبوه جمعیت در میدان بهارستان دکتر سحابی بر آنان نماز گذاردند.
دکتر سحابی با حکم دکتر مصدق از پایهگذاران بخش اکتشاف و استخراج شرکت نفت شد.
در دولت موقت وزیر مشاور و از پیشگامان علم زمینشناسی در ایران و عضو شورای انقلاب و به ریاست سنی دوره اول مجلس شورای اسلامی برگزیده شد.
ایشان فرزندان برجسته و دانشمند و مبارزی به جامعه تحویل دادند که چون پدر بزرگوارشان خدمتگذار میهن و ملت و ادامهدهنده راه پدر که همانا راه راستی،درستی وفای بهعهد،صداقت عشق به میهن بود را برگزیدند.
از آثار باقی مانده ایشان به کتاب خلقت انسان در قرآن، زمین شناسی عمومی،زمین شناسی ایران،قرآن و تکامل،تبیین جهان و … به میتوان اشاره کرد.
” و امروز که بیست سال از درگذشت دکتر سحابی میگذرد و بزرگمردی این چنین ” از میان ما رفتهاست، ملت یکی از فرزندان شایسته و خدمتگذارش و ایران یکی از سرمایههای اندیشمندش را وداع گفته است. او چنان با مهر و انسانمدارانه زیست که از مصادیق بارز سروده عالیجناب عرفی بود که:
” چنان زی که پس از مرگ مسلمانت به زمزم شوید و کافر بسوزاند “
یادش گرامی باد!