گزارش اختصاصی سایت ملی مذهبی

ایران روی مرز باریک سیل و خشکسالی


چطور بی توجهی به محیط زیست، ایران را در مسیر سیل هایی که پیامد خشکسالی است، قرار داد؟

بنا بر تجزیه و تحلیل سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، بیش از یک میلیون نفر در پنج سال گذشته در پیامدهای ناشی از خشکسالی، طوفان، سیل و گرمای شدید جان باخته‌اند.این سازمان وابسته به سازمان ملل متحد در ژنو اعلام کرد، طبق بررسی داده‌های سال‌های۱۹۷۰ تا ۲۰۱۹ میلادی، ۶۵۰هزار نفر جان خود را بر اثر خشکسالی از دست داده‌اند .نزدیک به ۵۸۰هزار نفر نیز قربانی طوفان‌ شده‌اند. سیل‌ نیز جان تقریبا ۵۹هزار کودک، زن و مرد را گرفته است. علاوه بر این، گرمای بیش از حد ۵۶هزار نفر دیگر را به کام مرگ کشیده است.طبق این بررسی، طوفان و سیل به ترتیب با وارد آوردن ۴۴۰ و ۱۰۰ میلیارد یورو بیش‌ترین خسارت را در میان سوانح طبیعی به بار آورده‌اند.
پرضررترین حادثه غیرمترقبه طبیعی در ۵۰ سال گذشته در اروپا مربوط به سیل‌ رودخانه‌های آلمان در سال ۲۰۰۲ می‌شود؛ به‌ویژه سیل رودخانه البه (Elbe). رویدادهای بعد از سال ۲۰۱۹ هنوز ثبت نشده است.
این امار اما تنها متعلق به جهان نیست و ایران یکی از بحرانی تریم وضعیت ها را با حرکت روی لبه سیل و خشکسالی توامان دارد.

کدام یک ویرانگرتر است، سیل و سیلاب یا ویرانی خشکسالی؟!

دبیر انجمن آب‌شناسی ایران اخیرا اعلام کرده است که از ۶۰۹ دشت کشور بیش از ۴۰۰ دشت در حالت بحرانی قرار دارند؛ «به مرور ظواهر فرونشست زمین در این دشت‌ها در حال نمایان شدن است و عموما خسارات ناشی از فرونشست زمین در دشت‌ها قابل جبران نیست. اگر به تاسیسات احداث شده در دشت در زمان فرونشست غیرهمسان خسارت وارد شود باید این تاسیسات تخریب و مجددا احداث شود، در بسیاری از نقاط کشور با این تبعات مواجه هستیم».
همین مساله یعنی خشکسالی و فرسایش خاک در واقع نقطه اغازین حرکت کشور به سمت ویرانی است که سیلاب ها می توانند در آن ایجاد کنند.
آمار خسارت های سیل در بیشتر نقاط کشور اسفبار است. خسارت سیل در «شیروان»؛ ٢۶٩ میلیارد تومان، در «تالش»؛ ۱٧۰ میلیارد تومان، در «هرسین»؛ بیش از ٩ میلیارد تومان برآورد شده است و این آمار تنها چند نمونه از مناطقی است که در یک سال اخیر از بارش‌های میانه فصل پاییز آسیب دیده‌اند، آسیبی که به دلیل بناها و سازه‌هایی با زیر ساخت ضعیف و تعداد بالای کانون‌های جمعیتی در مناطق سیل خیز بر مدارِ صعود قرار دارد و برنامه ریزی برای رفع این معایب، گویا چندان هم دغدغه مسئولان نیست! لازم به ذکر است که به ادعای مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، خسارت سیل به کشور سالانه بین ۱۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان است!

حادثه‌ای که بی تاثیر از عوامل طبیعی و اقلیمی مانند چند دهه خشکسالی و اشتباه مسئولین در نابودی جنگل‌ها، احداث سدهای بسیار و اختصاص بستر مسیل‌ها و رودخانه‌ها برای ایجاد پروژه های عمرانی و کشاورزی و نفتی نیز نیست. سرزمین ایران متاثر از شرایط اقلیمی خشک و نیمه‌خشک حاکم بر آن همواره در ردیف مناطق با درجه خطرپذیری بالا به لحاظ سیل‌های مخرب، تقسیم‌بندی می‌شود. سهم بارندگی ایران، چیزی کمتر از یک‌سوم میانگین دنیاست. توزیع زمانی و مکانی بارش‌ها در ایران نیز به نسبت نواحی دیگر مانند نواحی معتدل از تناسب زیادی برخوردار نیست و این ها بخش کوچکی از دلایل خطرپذیری ایران نسبت به سیلاب است. روندی که سال گذشته اکثر نقاط ایران را در کام خود کشید و امسال نیز بخشی از شهرهای جنوبی ایران را متاثر کرد.

 سیلاب ویرانگر 98 و بحرانی که ادامه دارد

آخرین و عظیم‌ترین سیلابی که در حافظه تاریخی‌ ایرانی ها جا خوش کرده است مربوط به سال ۹۸ است. در سیلاب این سال ٢۵٩ شهر و ۵۱۴٨ روستا زیر ضرب قرار گرفتند و به گزارش وزارت بهداشت و درمان وقت، صدها نفر کشته، بیش از هزاران نفر مجروح و حدود ٣۰۰ هزار نفر آواره شده‌اند. همچنین حدود یک ‌میلیون هکتار زمین زیر کشت دچار سیل شدند که حدود ۵۵ درصد از آن بیش از ۶۰ درصد آسیب دید.
همچنین حدود ٢۵۰ هزار هکتار از محصولات کشاورزی و حدود ۱۵۰ هزار هکتار باغ از بین رفت. از طرفی بیش از ۶ هزار واحد مرغداری و حدود ۱۰۰ واحد پرورش ماهی هم دچار خسارت شدند. همچنین حدود ۱۵۰ هزار واحد مسکونی در شهر و روستا دچار آسیب شد که ۵۰ هزار واحد نیازمند ساخت مجدد بود و خبری از آن ها در دست نیست. همچنین بیش از ۱۴ هزار کیلومتر از راه‌های اصلی، فرعی و روستایی در بیش از ۶٨۰۰ نقطه، دچار آسیب شد. ۱۰ هزار و ٩۰۰ ابنیه فنی (مانند پل‌ها و آبروها) آسیب دید و ٧٢۵ پل کاملا تخریب شد. اما این تمام ماجرا نیست و باید هشدار داد که سیل، بحران ناتمامِ این مرز و بوم است که باید نسبت به آن هشیار بود.

بحران سیل پیامد بحران بزرگ تر خشکسالی

حال برای درک فاجعه زیست محیطی که در راه است باید به این نکته توجه کرد که ۱۴ میلیون هکتار جنگل، ۸۰ میلیون هکتار مرتع، بیش از ۳۰ میلیون هکتار اراضی در معرض بیابانی شدن و ۲ میلیون هکتار عرصه‌های درختچه‌زار و بیشه‌زار در کشور وجود دارد که مجموع این اکوسیستم‌ها که حدود ۸۰ درصد از اراضی کشور را شامل می‌َشود و در حوزه وظایف سازمان جنگل‌ها قرار دارند.
همچنین حدود ۱۲۵ میلیون هکتار از عرصه‌های کشور تحت تاثیر فرسایش آبی و بیش از ۳۰ میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی است. بسیاری از دشت‌ها با بیلان منفی فرونشست زمین، کاهش سفره‌های آب زیرزمینی مواجه شده‌اند و مشکلات دیگری همچون آسیب به جنگل‌های زاگرس، وجود دام در مراتع و بهره‌برداری‌های طولانی مدت از جنگل‌های هیرکانی، منابع طبیعی را در معرض خطر قرار داده است. در این میان بیش از ۸۶۵۰ روستا و ۴۵۰ شهر در معرض سیلاب‌ها قرار دارند. گرد و غبار و سیلاب‌ها علاوه بر فرسایش خاک حاصلخیز، بسیاری از زیرساخت‌ها، سکونتگاه‌ها و اراضی کشاورزی را هم در معرض خطر قرار می‌دهند و مجموعه این عوامل باعث عدم امنیت زیستی، غذایی و ملی می‌شود.

علل وقوع سیل های اخیر

نبود سند جامع برنامه که بتواند با شناخت علل و عوامل موثر بر بروز حوادث طبیعی و پیامدهای منتج از آن تاثیر بگذارد در کنار توجه نکردن به تعامل و ارتباط طبیعی مناطق مختلف کشور و تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی سبب شده، چرخه حوادث غیر مترقبه طبیعی چون سیل همواره در کشور تکرار شود. اگرچه ایران به دلیل ویژگی های جغرافیایی، اقلیمی و ریخت شناسی منابع آب و خاک در تاریخ طولانی خود به عنوان یک سرزمین نیمه خشک در بخش عمده ای از فلات ایران شناخه شده است، اما از سوی دیگر به علت تنوع سرزمینی و اقلیمی و نیز شرایط حاکم بر شیوه توسعه جاری و حاکم، در همین دوران همواره با بروز حوادث متعدد طبیعی، به ویژه طغیان و جریان نا به هنگام آب های سطحی در بسیاری از مناطق کشور، صرف نظر از شرایط متنوع جغرافیایی خود در چالش بوده که از مهم ترین دلایل آن ها می توان به افت شدید سطح ایستایی آب های زیر زمینی، فرو نشست زمین، بروز پدیده فرو چاله ها، ناپایداری و فرسایش خاک و به ویژه گسیل ذرات ناپایدار خاک از مناطق مستعد فرسایش پذیری و یا همان توفان های گرد و غباری اشاره کرد.

توجه نکردن به ظرفیت های مهم تالاب های کشور

توجه نکردن به ظرفیت مهم‌ترین تالاب‌های کشور به عنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سر ریز آب رودخانه‌ها و روان آب‌های سطحی در کشور (تالاب های هورالعظیم، شادگان، بامدژ، بختگان و… ) در سالیان گذشته علاوه بر تاثیر بر تشدید سیلاب‌ها منجر به کاهش پهنه آبی تالاب‌ها و افزایش سطح در معرض فرسایش و گسیل ریزگردها شده است.

تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی

تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی موجب شکنندگی بافت خاک و ناپایداری بافت خاک شده و هم موجب کاهش قدرت و توان پذیری مازاد آب‌های ناشی از بارش به دلیل وجود موانع فیزیکی و مستحدثات سر راهی شده است. از جمله مصادیق این امر، احداث جاده‌های متعدد توسط وزارت نفت پیشین و نیروهای نظامی در تالاب هور العظیم است که یکپارچگی تالاب را از بین برده و امکان رهاسازی آب را در تالاب دچار مشکل کردند. همچنین تغییرات زیاد در ورودی رودخانه کرخه به تالاب هورالعظیم باعث مسدود شدن این ورودی‌ها و پس زدن آب به شهرها و مزارع کشاورزی شد.از دیگر مصادیق این امر استقرار سکوهای نفتی در داخل تالاب هورالعظیم بدون توجه به اینکه محدوده تالاب باید به صورت طبیعی حاوی آب باشد. احداث رستوران و سازه‌های متعدد تفریحی به همراه ویلاسازی در حاشیه کارون و دز در شهرهای دزفول و اهواز و ساحل سازی بدون مطالعه موجب عرض کم رودخانه و دست اندازی گسترده به بستر و حریم این رودخانه‌ها شده که منجر به خسارت به سایرین و همچنین تخریب و حتی از بین رفتن ساکنان این ساخت و سازهای غیر قانونی شد. احداث پرورش ماهی و کشاورزی در بستر رودخانه‌ها یا حریم مستقیم آن‌ها نیز از دیگر مصادیقی است که منجر به افزایش خسارت های اقتصادی و اجتماعی شده است.

تغییر شرایط پوشش گیاهی

تغییر ریخت‌شناسی و شرایط پوشش گیاهی با افزایش غیر منطقی پهنه‌های تخصیصی به کشاورزی و دامداری متمرکز و به ویژه در مناطق اداری خاک‌های سبک ناپایدار و در شیب‌های زیاد که علاوه بر کاهش ظرفیت خاک‌ها در جذب، به دام اندازی و نفوذ طبیعی آب به سفره‌های آب زیر زمینی، از یک سو موجب کاهش زمان آب دوی ( حرکت آب در سطح زمین) و در نتیجه کاهش زمان مورد نیاز برای تجمیع آب‌ها در پایین دست و خط القعرها شده است. از مصادیق این امر چرای بی رویه دام و کنترل نکردن بهره‌برداری از مراتع و اجرا نکردن طرح‌های تجمیع عشایر است که آسیب شدید به پوشش گیاهی مناطق جنگلی حوضه زاگرس و جلگه‌ای وارد کرده است.از دیگر مصادیق این امر جنگل‌های دز و کرخه است که یکی از بزرگترین اکوسیستم‌های طبیعی جنگلی است که سال‌ها به دلیل خشکسالی و احداث سد کرخه و توسعه کشاورزی حقابه آن‌ها قطع شده و موجب خشک شدن بخشی از این جنگل‌ها شده است.

اما شاید بتوان خطاب به وزارت نیرو گفت که صیانت از جنگل‌ها، مراتع و آبخیزها و همچنین حریم رودخانه اگر به عنوان یک اقدام مستمر در دستور کار وزارت نیرو و دیگر دستگاه‌های مسئول قرار گیرد و اصلاح سامانه تامین آب شرب شهری و روستایی در شرایط افزایش رقوم و سیلابی شدن منابع آب‌های سطحی در شهرهای متکی به آب نیز مورد توجه قرار بگیرد، شاید بتوان خطر همیشگی مربوط به سیلاب را تا حدی سرشکن و اذهان عمومی را آرام کرد. ضمن اینکه وزیر محترم از تمرکز و تشویق خود نسبت به سدسازی اندکی فاصله بگیرند؛ این مهم ترین درس در سرشکن کردن خطر سیل در کشوری سیل‌خیز است!

مطالب مرتبط

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

به بهانه هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل

۸۰ سال پیش در چنین روزی سازمان ملل با امضای منشور ملل متحد تأسیس شد. در مقر این سازمان در نیویورک، این مناسبت در نشست ویژه مجمع عمومی جشن گرفته می‌شود. با این حال، بسیاری سازمان ملل را گرفتار بحرانی ارزشی می‌بینند

مطالب پربازدید

مقاله