گزارش اختصاصی سایت ملی مذهبی

مهاجرت از ایران ، قصه نفس کشیدن در کشور مقصد و حیات در مبدا

آمارهای سالنامه رصدخانه مهاجرت ایران، سهم مهاجران ایرانی از کل جمعیت ایران از نرخ ۱/۴۵ درصد در سال ۱۹۹۰ میلادی به نرخ ۲/۲۹ درصد در سال ۲۰۱۹  اعلام کرده است. مدیر رصدخانه مهاجرت ایران می‌گوید دلیل افزای مهاجرت، مسائل و چالش‌های اقتصادی است. براساس آمارهای سالنامه رصدخانه مهاجرت ایران، سهم مهاجران ایرانی از کل جمعیت ایران از نرخ ۱/۴۵ درصد در سال ۱۹۹۰ میلادی به نرخ ۲/۲۹ درصد در سال ۲۰۱۹ رسیده است.

ایران با ضریب مهاجرت ۱۵درصدی نخبه ها، در میان ۶۱ کشور در حال توسعه حالا در رتبه اول قرار گرفته است. بر این اساس می‌توان تخمین زد طی دهه‌های اخیر چند واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانی‌ها صرفاً به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده است.

افزایش مهاجرت و بحران هجرت نخبگان

مدت هاست که بسیاری از کارشناسان و دلسوزان کشور نسبت به مهاجرت سرمایه‌های انسانی از ایران هشدار می‌دهند. این مساله اگرچه در مقاطعی توجه مسئولان امر را به خود جلب کرده -تا جایی که حتی برای بازگرداندن مهاجران به ایران تلاش شده- اما به نظر می‌رسد همچنان می‌توان مهاجرت نخبگان را یکی از عوامل تهدید آینده ایران دانست.
چه آن‌که بسیاری از متخصصان، نسبت به کاهش شدید ضریب هوشی افراد در ایران به دلیل مهاجرت نیز هشدار داده و معتقدند این مساله در دراز مدت، ذخیرۀ ژنتیکی کشور را فقیر می‌کند و در نسل‌های آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به «نسل‌های آینده» با اختلال مواجه می‌شود.
برخی از آمارهای معتبر بین‌المللی حاکی از آن است که ایران با ضریب مهاجرت ۱۵ درصدی نخبگان، در میان ۶۱ کشور در حال توسعه در رتبۀ اول قرار دارد. بر این اساس می‌توان تخمین زد که طی دهه‌های اخیر چند واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانی‌ها صرفاً به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده است. مهاجرتِ بدون بازگشت نخبگان ما، اثری بسیار مخرب بر توسعۀ ایران می‌گذارد. بدیهی است که بخشی از بار توسعه و پیشرفت بر دوش آن ها است.
دکتر«علیرضا شریفی یزدی»، جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه در همین رابطه به فراز می گوید که :«یکی از دلایل کاهش ضریب هوشی کشور مهاجرت است، اما با توجه به اقتصاد کشور، نباید عامل «تغذیه» را نادیده و مشکلات بیولوژیک را نادیده گرفت. اما بله؛ می‌توان گفت مهمترین دلیل کاهش ضریب هوشی کشور، به‌ویژه در دوهه اخیر و از سال 84 به این سو، شیوه اداره کشور است که موجب شده بخش قابل توجهی از نخبگان ما از کشور خارج شوند. براساس آمار، بین 4 تا 6 میلیون نفر یعنی حدود ده درصد جمعیت ما، از کشور خارج شده‌اند، اغلب این افراد، کسانی هستند که از IQ بالایی برخوردارند وطبیعی است که با رفتن این افراد، خزانه ژنی IQ  بالا در کشور، دچار مشکل شده است.از این جهت کشور ما در دهه‌های آینده با خطراتی مواجه خواهد شد.»

مهاجرت بدون بازگشت خطری برای هر کشوری

مهاجرت بدون بازگشت نخبگان، علاوه بر این که موجب کاهش میانگین ضریب هوشی نسل امروز و فردای ایران می‌شود، کشور را از یکی از پیش‌نیازهای توسعه‌یافتگی–یعنی نیروی انسانی نخبه- نیز تهی می‌کند.
بسیاری از این افراد، کسانی هستند که توان حلّ پیچیده‌ترین مشکلات ایران را دارا بوده و می‌توانستند مسئولیت راهبردی کشور در وضعیت‌های بحرانی را بر عهده بگیرند؛ اما حالا شهروند کشور دیگری هستند و مسئولیت اصلی‌شان خدمت به جایی است که در آنجا سُکنی گزیده‌اند.

قضاوت سخت آدم های مهاجر
شاید خیلی‌ها، مهاجران را به راحتی قضاوت کنند و حتی آن ها را به «بی‌غیرتی» و «وطن‌فروشی» نیز متهم کنند؛ اما از پرتاب کردنِ این واژه‌ها به سوی آن ها، آبی برای ایران گرم نمی‌شود!مساله مهاجرت از ایران به تعداد محدودی از افراد ختم نمی‌شود که بتوان آن را تا این حد ساده کرد و پُشت این واژه‌ها سنگر گرفت.
در زمانه‌ای که ماندن در وطن و ساختنِ آن، «حقیقت» است، مهاجرت اما «واقعیت»؛ چه باید کرد؟!
کسی که وطن و هموطن خود را دوست داشته باشد، قطعاً مثل آن دختر خانم در شبکۀ افق، برای حلّ این مساله به گفتن این جملۀ زهرآلود خطر نمی‌کند که «اگر کسی اعتقاد ما را ندارد جمع کند از ایران برود!» برای این مساله یک راه حلّ بلندمدت و میان‌مدّت باید داشت.
راه حلّ بلندمدت مشخص است: فراهم کردن شرایط به گونه‌ای که اولین فکری که به ذهن نخبگان کشور می‌رسد، مهاجرت از ایران نباشد! راه‌ حلّ میانه اما این است که از ظرفیت مهاجران پرشمار ایرانی در خارج کشور بهره ببریم. این مهم که ایرانیان -با وجود اینکه از نظر کمی و کیفی در سطح قابل قبول و طبقات عمدتاً بالایی در بسیاری از کشورهای جهان حضور دارند اما هنوز نتوانسته‌اند در آنجا تشکّل‌های قوی و تاثیرگذار برای خود داشته باشند، می‌تواند موضوع پژوهش‌های دانشگاهی در ایران شود. امری که دولت ایران نیز می‌تواند از آن بهره‌مند شود

ماندن دلیل میخواهد و نه مهاجرت

دکتر علیرضا شریفی مقدم در همین رابطه مهاجرت به «فراز» می گوید که «برای افزایش مهاجرت،دو دلیل عمده و اصلی اوجود دارد ؛ اول جاذبه مقصد و دوم دافعه مبداء. بخش اعظم مهاجرت که در ایران صورت می‌گیرد، به دلیل جاذبه مقصد نیست، بلکه دلیل عمده آن دافعه مبداء است؛ این دافعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و آموزشی دیده می‌شود. بر این اساس، عوامل اصلی که در کشور ما، موجب مهاجرت شده، در دوران‌های مختلف متفاوت بوده است. در اوایل انقلاب بیشترین دلیل مهاجرت، وابستگی به رژیم سابق و مسائلی از این دست بود. در موج دوم، اقشار متوسط شروع به مهاجرت کردند که ما اوج آن‌را در سال 88 داشتیم. در دهه 90، مهمترین عامل مهاجرت، ابتدا ناشی از مشکلات اقتصادی است و در درجه دوم ناشی از عوامل اجتماعی. امروز آن‌چه در بحث مهاجرت جوانان و میانسالان ما بسیار موثر است عدم احساس امنیت اقتصادی است.»
امروزه بسیاری از کشور‌های توسعه‌نیافته جهان، لابی‌های قدرتمندی از مهاجران خود در کشورهای دیگر دارند که نقش قابل توجهی را برای پیشبرد اهداف ملی سرزمین مادری خویش بر عهدۀ گرفته‌اند. حتی برخی از کشورها نهادهای رسمی برای بهره‌مندی از «دیاسپورا» یا «جوامع دور از وطن» خود در کشورهای دیگر دارند. می‌توان با نخبگان دلسوز مهاجرت‌کرده از ایران ارتباط گرفت و آنها را تشویق کرد به فعالیت برای تشکیلِ تشکل‌هایی با حضور ایرانیان.

مهاجر هستند اما ایرانی می مانند

فراموش نکنیم بسیاری از هموطنانی که به هر دلیلی جلای وطن کرده و از ایران برای همیشه مهاجرت کرده‌اند، صرفاً ایران را ترک کرده‌اند؛ اما همچنان «ایرانی» مانده‌اند و چه بسا از بسیاری از کسانی که در ایران مانده و داعیۀ ایران‌دوستی دارند، ایران‌دوست‌تر باشند!
یک جامعه‌شناس مشهور آلمانی در این زمینه می‌گوید:«از علاقۀ مهاجران ایرانی به میهن شان در شگفتم. حتی اگر نتوانند یا نخواهند در زمان حیاتشان به ایران بروند بسیار وصیت می‌کنند پس از مرگ در خاک ایران به خاک سپرده شوند. بیشتر مهاجران ایرانی به سنت‌های میهن خویش پایدارند و در عین اینکه زبان و فرهنگ کشور میزبان را می‌آموزند اما در آن ذوب نمی‌شوند و فرهنگ و زبان پارسی را پاس می‌دارند. بر عکسِ بسیاری از مهاجران آفریقایی که حتی سعی می‌کنند رنگ پوست خود را هم تغییر بدهند! و درواقع دیگر نه آفریقایی هستند و نه اروپایی می‌شوند. اما ایرانی‌ها، «ایرانی» می‌مانند.»
غلامرضا امامی نویسنده و مترجم نام آشنا نیز در مورد این که مهاجران ایرانی چگونه «ایرانی» می‌مانند، می‌گوید:«مهاجران ایرانی در هر کجا که باشند و به هر انگیزهای که مهاجرت کرده باشند، دل در شادی‌ها، غم‌ها و رنج‌های هموطنانشان دارند. خواب‌های‌شان ورویاهای‌شان ایرانی است، غذاهای‌شان ایرانی، رسوم و سنت‌شان ایرانی، زندگی‌شان ایرانی، نام فرزندان‌شان ایرانی و سورها و سوگ‌هایشان ایرانی است. در دوردست‌ها و نزدیکی‌ها می‌بالند که ایرانی هستند، حتی اگر سختی‌ها فراوان باشد و دلتنگی‌ها بی‌شمار. نوای مخملی بَنان آرام‌شان می‌سازد و سرود ای ایران برپای‌شان می‌دارد.»
پس حالا که کار چندانی برای حل «مساله مهاجرت» ایرانیان نمی‌شود، دست‌کم ظرفیت «مهاجران ایرانی» را دریابیم!

مطالب مرتبط

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

مطالب پربازدید

مقاله