فهمی از سیاست آمریکا

صاحب نظران بسیاری به حق از ادامه بحث هایی سیاسی ای که نتیجه عملی ندارد خسته شده اند 

زبان بریده به کنجی نشسته صم وبکم     به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم       

ولی اگر ما خود را اهل تحقیق ونطر بدانیم، این مباحث برای روشن ذهن خودمان بسیار مفید است، هرچند کاربرد عملی نداشته باشد به عبارتی یک اندیشکده یا اطاق فکری. اما لارمه آن هم آن است که آماده باشم به نظراتی که خارج از چهارچوبه فکری عقیدتی ما است هم توجه کنیم .و این البته برای ما که همه سالهای زیادی در میدان عمل و نظر بوده ایم ،و ذهنمان شکل گرفته است بسیار مشکل  است 

با این مقدمه نظر من آن است که ما باید دررابطه با آمریکا عامل ایدئولوژی را جدی بگیریم به ویژه در این سالها. بدون در نظر گرفتن آن مباحث ما نه به روز است و نه راهی عملی را پیشنهاد می دهد. دولت کنونی  آمریکا بسیار ائدئولوژیک تر از دولت بوش و نئوکان ها است . این که اقتصاد سیاست آمریکا را تعیین می کند یک نظریه قدیمی است ،که یخشی از واقعیت را بیان می کند، ولی شواهد ذیل خلاف آن را نشان می دهد

 

۱- سیاست آمریکا در رابطه با اسرائیل و طرح صلح گوشنر، که محوراصلی و تعیین کننده سیاست امروز آمریکا در خاورمیانه است ، چه توجیه اقتصادی دارد .اگر سیاسی است که حمایت از اسرائیل همیشه سیاست این کشوربوده وسالها است که یکی از مصوبات قانونی کشور است .  پس چرا در این رابطه ترامپ کارهایی می کند که هیچ یک از دولت های پیش از او  نمی کردند. ّحش وسیعی از کرانه خاوری را ولخرجی می کند و از فلسطینیان می گیرد و به اسرائیل می بخشد. اورشلیم را پای تخت اسرائیل می کند کارهایی که به شدت از سوی تمام کشورهای جهان و سازمان ملل محکوم شده است.

۲- چرا او این همه تظاهر  به مذهبی بودن می کند. و در جریان حرکت وسیع ضد نژادپرستی اخیر، با حمایت گارد به جلو کلیسا میرود ، تا با کتاب مقدس در دست عکس بگیرد. کاری که مذهبی ترین رئیس جمهور آمریکا ، جرج دبلیو بوش ، که در وقت نهار بیشتر کارمندان کاخ سفید در جلسه کتاب مقدس خوانی حاضر می شدند،نمی کرد، وسنت سکولار بودن حکومت را خدشه دار نمی کرد

۳- چرا در مورد نفوذ نئو کان  ها در دولت بوش جهان پر شد، ولی از این که هشت عضو کابینه ترامپ رسما جزو اوانجلیکن ها هستند، سخن چندانی گفته نمی شود . کسانی چون  پمپئو که می گوید همیشه کتاب مقدس روی میزش باز است، و از آن راهنمایی می خواهد سخنی که آگر آقای ظریف بگوید فردایش تمام رسانه ها به مسخره می گیرند.خانم بتسی وزیر آموزش وپرورشش تمام تلاشش را می کند تا مدارس خصوصی جای مدارس عمومی را بگیرد. مدارسی  که در آنها بشود تعلیمات مسیحیت را تدریس کرد  آقای پنس معاون او مذهبی سر سختی است .رئیس جمهور بدنبال سخن رهبران بزرگ اوانجلیکن‌هابه خبرنگاران می گوید من برگزیده خداوند هستم. ادعایی که جتی  خامنه ای هم نمی کند، یا ظریف در رابطه با قرآن

۴- چرا بزرگترین بحث بر سر شرایط انتخاب قاضی دیوان عالی کشور موضع او بر سر سقط جنین است . چرا 300 قاضی فدرال ،که شغلشان مدام االعمر است ، بیشترشان فارغ التصیل داتشگاه های اوانجلیکن ها هستند وبسیاریشان از نظر علمی واجد شرایط لازم نبودند.

۵- چرا یکی از دلایل بزرگی که برای جلوگیری ورود مهاجران از مرزهای جنوبی وساختن دیوار در آنجا  ارائه می کنند، برای جلوگیری از ورود مسلمانان ،که همه هم تروریست وداعشی هستند می باشد. در حالی مسلمانی از آن مرز به امریکانمی آید

۶- چرا دولت ترامپ برخلاف سیاست حزب جمهوری خواه، یکی یکی از سازمان های بین المللی بیرون می اید،وبسیاری از قرار دادهایی که در دادگاههای بین المللی ثبت شده لغو می کند از جمله قرار داد برجام با امضای پنج کشور بزرگ جهان و تصویب سازمان ملل . وخانم نیکی هیلی  نماینده پیشین آمریکا در سازمان مللل می گوید این سازمان محل دیکتاتورها ی مفت خور نمک نشناس  است، که پول آمریکا را می گیرند و علیه نظر  آن رای می دهند. و ازخدمات بزرگ ترامپ ترور سردار قاسم سلیمانی است  

۷ چرا این اطلاعات نادرست  شایع شده که این طبقات محروم هستند که حامی و فدایی ترامپ هستند.چون  بسیاری از تحصیلکرده های مرفه هم از او حمایت می کنند .کسانی که تی پارتی را شکل دادند، و یاغیان درونی حزب جمهوری خواه بودند . سیاستمدارانی که متحد اوانجلیکن ها  بودند، و حال هم طرفدار ترامپ یاغی هستند.

۸- چرا ترامپ ازامضای قانون برابری زن و مرد خودداری میکند . در حالی که یک سال پیش بالاخره ویرجینا هم سی وهشتمین ایالتی بود که آن را تصویب کرد وتعداد لازم برای آن  که با امضای رئیس جمهور این حکم دیوان عالی کشور قانون سراسر کشور بشود به دست آمد.

۹– چرا بزرگترین اشکال برای پذیرش قانون بیمه همگانی معروف به بیمه اوباما را چنین اعلام می کنند  که طبق آن دولت مخارج سقط جنین را مثل هر معالجه پزشکی دیگرمی پردازد .

 

طرح این مطالب در این نوشتار نه بخاطر معرفی مسیحیان دست راستی و نفوذ آنان در دولت ترامپ است ، که آنها را جداگانه در هشت مقاله به تفصیل آورده ام، بلکه توجه به دو نکته در رابطه ایران و امریکا و تحلیل های ما در این رابطه است.

 

الف : موارد فوق نشانگر آن است که بسیاری از عملکرد آمریکا در منطقه، و دررابطه با ایران ، ایدئولوژیک است. و این ایدئولوژی مسیحیان دست راستی است که هسته اصلی سیاست های ترامپ ارا شکل می دهد .از جمله تمام ده مورد فوق سالها است خواسته آنان بوده است و ترامپ با اجرای آنها برای رضایت آنان را جلب می کند.

از جمله در رابطه  دررابطه ایران  مسئله اسرائیل مطرح است.  حمایت بی قید وشرط از آن حتی اگر خلاف مصالح خود آمریکا باشد. ایران برای بر قراری رابطه معقول با آمریکاچه می تواند بکند، چون کلید این در دست اسرائیل است ، کشوری که دههابرابر جمهوری اسلامی ایدئولوژیک است، و همه کس و همه چیز را فدای رسیدن به مقصد خود، که برقراری کشور یهودی بدون مرزاست می کند.  سیاستی که از اول پیدایش خود داشته است، و می دانسته که به این هدف نمی رسد مگر ابر قدرتی چون آمریکا را وسیله کند،  ودر این راه هم موفق شده است.  

نتانیاهو پیش از همه، حتی پیش از بسیاری از سیاستمداران آمریکا متوجه قدرت یابی اوانجلیکن ها شده بود، و زیرکانه در قماری حتی دموکرات ها را، که حامی سنتی و اصلی اسرائیل  بودند، برای کسب حمایت این نیروی رو به رشد فروخت ، و حال ترامپ در دست او است . از سویی اسرائیل هیچ قدرت رقیبی را در خاورمیان نمی پذیرد.  و همین باعث خشم شاه هم بود. این خشمش را در چندین مصاحبه ابراز کرده بود. شاهی که خود از ایادی آمریکا بود، و از سوی آن ژندارم منطقه لقب گرفته بود.  جای تعجب نیست اگر این برخورد با جمهوری اسلامی، که مطیع آمریکا نیست ،ده ها برابر بیشتر شود . اسرائیل در رابطه با ایران هیچ حالتی را نمی پذیرد، جز قدرت دست دومی بودن آن . واین که که اصلا منتقد اسرائیل نباشد، حتی در حد شعار .

آگر این تحلیل را بپذ یریم آن وقت مرتبا تکرار نمی کنیم راه نجات ما دست برداشتن از سیاست “اسرائیل ستیزی” است. زیرا این اسرائیل است که هیچ ایرانی را نمی پذیرد، مگر ایران ضعیف ، و اگر نه مطیع حداقل  خفه و ناظر بی تفاوت . این سیاست ربطی به آن ندارد که چه نوع حکومتی دولت را در آن کشور به دست بگیرد، زیرا ایدئولوژیش اجازه نمی دهد که هیچ سازمان و رهبر سیاسیش جز این عمل کند، و این را در چندین دهه نشان داده است . لذا سیاست او ربطی به شعارهای ضد اسرائیلی ایران، و حمایت آن ازحزب الله و حماس و بشار اسد ندارد.

این نظر را یا باید نشان داد که نادرست است، یا اگر درست است باید جسارت داشت و بر خلاف جو ساخته شده آن رامطرح کرد و چوبش را هم خورد. ولی از آن جا که ما منافع ایران را می خواهیم ،و این حقیقت را نمی توان انکار کرد که در نزاع با آمریکا شانس بردی نداریم، مگر مثل نظریه پردازان سیاسی ونظامی ایران خیالبافی کنیم . خوب بر ما است اگر واقعا به منافع ایران می اندیشیم  راهی برای برون شد از این بن بست پیدا کنیم، نه آن که خوش خیالانه مرتبا تکرار کنیم ایران باید دست از اسرائیل ستیزی بر دارد .مثل آن که اگر دست بردارد اسرائیل هم از سیاست هایش در مورد ایران دست بر خواهد داشت 

 

ب:  چرا این نکته مهم ایدئولوژیک بودن سیاست آمریکا در این زمان ،وسهم بزرگ آن مسیحیان دست راستی درآن به ویژه در  دولت ترامپ مورد توجه قرار نمی گیرد . به ویژه برای ما ایرانیان که تمام سرنوشت رابطه ما با آمریکا بستگی به درک این مهم دارد . جالب تر آن که  اهمیت نقش مسحیان دست راستی حتی از چشم اروپائی ها نیز پنهان مانده است    . زیرا مطالعات  ما برمبنای جهان بینی ماووجه غالب آن است . دردنیا ما شکافی عظیم به وسعت دریاها میان نیروهای مذهبی و عرفی است. گویی اهالی دو سیاره در درون یک کشور زیست می کنند ،که زبان یکدیگر را نمی فهمند.  از اروپائیان جز این نمی توان انتظار داشت ،که جامعه در سطح کلی سکولار است. در آمریکا این فاصله گرفتن از دین بسیارکمتر است ،ولی در این جا هم به دلایل زیاد، رسانه ها صلاح خود نمی دانند که به آن بپردازند. 

 اما جای شگفتی است چرا نیروهای عرفی ایرانیان که شاهد و در گیر حکومت دینی هستند، هنوز مثل پیش از انقلاب غرق در تحلیل های خودشان هستند. مثلا هنوز هم از شیوه سازمان دهی وبسیج نیروهای دینی نا آگاهند، یااین که چه گونه  اینان هنوز هم  این همه مومن وجانباز وفدایی در سراسر منطقه دارند .این که نیروهای دینی این اندازه از فهم بخش عرفی ودرست تر غیر دینی کشور عاجز هستند .به چه دلیل با غرب در تضاد بنیانی هستند و، علیه منافع خودشان عمل می کنند. ساده انگاری است اگر بگوئیم اینان عقل و فهم ندارند، به جای آن که متوجه شویم آنان چه گونه می اندیشند . برای جواب به خودمان مراجعه کنیم چه گونه بود که   پیش از انقلاب هیچ یک ازسیاسیون و صاحب نظران ما متوجه رشد و گسترش نهادهای مذهبی نشدند. و چرا هنوز بسیاری خمینی را پدیده ناشناخته ای میدانند که بی بی سی خلق کرد، یا حاصل تصمیم کنفرانس گوادلوپ بود.  بهمین سبب هنوز فکر می کنند می شود مثل اتقللاب 57 مردم را به خیابان آورد و حکومت را سرنگون کرد. 

 

مطالب مرتبط

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه


در سال‌های اخیر، نظم بین‌الملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونه‌ای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. نه تنها ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفه‌ی پاسداری از این ارزش‌ها را داشتند، به شدت مورد بی‌اعتمادی و تردید قرار گرفته‌اند.

مطالب پربازدید

مقاله