تقی رحمانی

رومینا قتل عصبیتی (ناموسی) کی ها همه مقصرند؟ کی ها موثرند؟

قتل دختری 14 ساله در شهری کوچک که ابعاد متفاوتی برای بررسی دارد.

منافع، تعصب مذهبی، سنت عرفی،روحیه تند پدری تحقیر شده در جامعه ای کوچک جنایتی را رقم زده است که بخشی از افکار عمومی را جریحه دار کرده است و هم بخشی را طلب کار.اما افکار را متوجه خود کرده است.

ازدواج دختر 14 ساله درست نیست. این عرف جهانی است اما در شریعت اشکال ندارد. این ازدواج کودک همسری به حساب می آید اگر این ازدواج صورت می گرفت برخی از مدافعان امروز رومینا این ازدواج را محکوم می کردند.

ابعاد این رابطه ان سان هم رمانتیک نیست.در شهری کوچک که روحانیت بر طبل تفاوت شیعه و سنی می زند این اصراربر مخالفت پدر تا قبل از جنایت طبیعی نشان می دهد.چرا که رابطه فامیلی را تحت شعاع قرار می دهد.

سنت عرفی یا عصبیت باعث شده اطرافیان فشار روانی برپدر وارد کنند که با تنبیه شود.در فیلم خانه پدری عمو دختر بعد از قتل بردارزاده اش دست بردارش را به نشان عصبیت خانواده گی می بوسد که توانسته دخترش رابکشد.

در سخنان خواهر بهمن دوست رومینا این نکته است که یکی از اقوام رومینا به پدر اومی گفته اگر تو دخترت را نمی کشی ، زن و بچه من را نگه دارد تا من بکشم و زندان بروم.

اما روایت این است که رومینا در حقیقت به دلیل فشار خانوادگی بلکه به دنبال بزرگتری مهربان با یا پدر – همسر توامان با هم بوده است.شرایط خانودگی برایش قابل تحمل نبوده است.

باید توجه داشت که اگر این جنایت صورت نمی گرفت این فضا ساخته نمی شود. پلیس چاره ای به جز تحویل دختر به خانواده نداشته است.مگر پلیس چقدر دارای تجربه است تازه رومینا را تازه به کجا تحویل دهد. مگرمکان های مناسبی برای این نگه داری وجود ندارد؟

بسیاری از مواد قانون مجازات اسلامی عادلانه نیست انصاف هم در ان وجود ندارد مطابق شرایط زمانه .تغییر قانون لازم است باید موجی همیشه برای تغییر این فقوانین وجود داشته باشد.اما تغییر قانون مانع عدم تکرار این جنایت ها نیست .عوامل زیادی بید مرد توجه قرار گیرد تا چنین قتل هایی رخ ندهد.

توجه کنیم که بچه 14 ساله درهر شکل با هر قانونی تحت تکفل پدر یا مادر است.عصبیت در زمانی که اوج بگیرد فرد عصبی به قانون توجه نمی کند بسیاری از افراد حتی مواد قانونی را نمی دانند.

اما مهم تر از تغییر قانون، تغییر فرهنگی و تغییر نگاه به مسئله است

این قتل بعد از مدتی فراموش می شود اما امثال پروین بختیار نژاد و هم فیلم خانه پدری و اقداماتی از این قبیل مسئله را مورد موشکافی قرار می دهند.

کتاب فاجعه خاموش ، قتل های ناموسی تلاش می کند که این جنایت ها را در ابعاد فرهنگی و قانونی و دینی و روانکاوانه در جامعه بشکافد. نویسنده یک سال با مسافرت در شهرهای ایران کاوش کرده است و بعد مسئله در برابر متخصصان اعم از روان کاو و وکیل و اسلام شناس و جامعه شناس در این مورد به بحث نشسته است که فتح بابی است برای موشکاف چنین جنایت هایی خاموشی که دیگر علنی گشته است.

این روال باید ادامه یابد.فضای مجازی در این مسیر می تواند کمک باشد.

فراموش نکنیم جریانی هم وجود دارد که شیپور را از در گشاد می زند و شعار سختگرانه نسبت به کنترل زنان و جامعه می دهد. این ها هم در فضای مجازی هستند و جو می سازند.

کار کارشناسانه هم لازم است تا در وقت مقتضی برای تغییر قوانین و هم مناسبات افکار عمومی را قانع کرد.

کتاب بختیار نژاد در این مسیر است.که باید با کار های از این قیبل فضای تغییرقوانین و رفتارها قدرتمند شود.

مثلا تصور کنید که کتاب و فیلم و گفتگو و موج مجازی همراه با در خواست تغییر قانون بر این مدار برود که خانواده و نزدیکان با چه فرهنگی می توانستند مانع شوند که پدر دست به قتل نزد.

پلیس چه کار باید می کرد؟ جامعه چه وظیفه ای دارد؟ حکومت باید چه نهاد های را تعبیه کند؟تا چنین قتل های اتفاق نیفتد.

اما می توان نگران بود که عکس العمل به جنایت در بخشی از افکار عمومی جامعه که خواهان تغییر هستند نگران کننده است.

عده ای از اشد مجازات پدر می گویند همین افراد در مواقع دیگر با اعدام مخالف هستند؟

این روحیه انتقامی در حالت فوق العاده است که خطرناک است.

اگر قانون اجازه قتل به پدر را ساده گرفته است باید اجازه قتل را ملغی کرد نه این که به دیگران هم اجازه داد یا فضا را خشن تر کرد .

اگر کودک همسری اگر نادرست است باید ان را در هر شرایطی نادرست خواند.

در شرایط احساسی کنترل و انصاف مهم است.

امثال پروین بختیار نژاد و دیگران ما را به راه حل های اصولی فرامی خوانند.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله