مجید الهامی

تقوا در اجتماع مهندس سحابی

در ذیل سخنان و البته درس نوشته های مهندس سحابی است که نشانه های واقعی از یک انسان اجتماعی و جامعه مدنی متعهد و متخصص را ترسیم می کند. بنظر راقم این توصیه ها برای هر شخصی که بخواهد وارد اجتماع سیاسی شود بهترین مدل حرکت و فعالیت اجتماعی و سیاسی است.

مهندس سحابی می گوید:  در جامعه‌های واقعی، همه افراد مساوی نیستند؛ تفاوت فکری، سلیقه‌ای، اخلاقی، استعدادهای بسیاری دارند. ولی روی این تفاوت‌ها تکیه کردن و بهانه‌ای برای تفرقه و جدایی جستن، این شرک است. پس ارتباط و همزیستی و مسالمت و تحمل یکدیگر کردن از موارد تقوایی است که سعادت جامعه را تضمین می‌کند، و درهای برکات آسمانی و زمینی را به روی جامعه باز می‌کند. ما این خصلت‌های جمعی که موجب وحدت و پیوند قلوب مردمان می‌شوند، اینها را تقوای اجتماعی می‌نامیم. اینها خصائلی از مؤمنین هستند که در قرآن با لغت متقین در آیات آمده‌اند و چون کارکرد اجتماعی دارند، ما آنها را تقوای اجتماعی می‌نامیم.

مورد دومی که قرآن روی آن بسیار تأکید دارد، تعهد و پای‌بندی به قراردادها و پایداری بر سر وفای به عهد یا پای‌بندی به تعهدات است؛ که از این جهت در سختی‌ها و تنگی‌ها یا گشایش‌های زندگی آدمی پایدارند. حتی اگر حوادث یا اتفاقاتی خارجی چون جنگ یا حوادث طبیعی پیش بیاید باز بر عهد همزیستی و همدلی وفادار هستند. در سوره بقره آیه ۱۷۷ می‌فرماید: (لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل‌المشرق و المغرب…) از نظر خدا و قرآن خوبی آن نیست که رویتان را به سوی مشرق و مغرب بگردانید (در حین نماز) (ولکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر… والملائکه و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی لقربی والیتامی و المساکین و ابن السبیل و فی‌الرقاب و اقام الصلوه و آتی‌الزکات)، لیکن خوبی آن است که ایمان به خدا و قیامت و… و فرشتگان و کتب آسمانی و انبیاء بیاورید و اموال مورد علاقه و دلبستگی خود را به نزدیکان و یتیمان و فقیران و در راه‌ماندگان و اسیران بدهید و نماز به پا دارید و زکوه تقدیم نمایید و بعد می‌گوید: (و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی‌الباساء و الضراء و حین الاس اولئک‌الذین صدقوا و اولئک هم‌المتقون) و آنهایی که چون عهد و پیمانی ببندند بدان وفادار باشند و آنهایی که در سختی و تنگی‌ها به هنگام جنگ تحمل و پایداری دارند (سختی‌ها و بلایا، همه گرفتاری‌های اجتماعی و طبیعی) هستند. اینها نمونه‌هایی از اخلاق و خصلت‌ها هستند که کارکرد اجتماعی دارند و موجب گشایش و بارش برکات از آسمان و زمین می‌شوند. اینها هم از موارد و مصادیق تقوای اجتماعی هستند.

در سوره آل‌عمران آیه ۷۶ می‌فرماید: (بلی، من اوفی بعهده و اتقی فان‌الله یحب‌المتقین) آری، هر کس که به عهدش وفادار باشد و خویشتندار بمانند، خداوند این گونه متقین را دوست می‌دارد. و از آنجا که خداوند، مالک زمین و آسمان و مدیر و مدبر همه امور و اشیاء و جهان هستی است، لذا هر کس و هر عملی را که خدا آن را دوست دارد، مرادف با این است که تمام قوای طبیعت و جهان انسان‌ها، همراه با درخواست اویند. این چنین فردی اگر یک قدم به سوی خدمت به دیگران بردارد، آثار و پیامدها و بازتاب‌های آن چندبرابر عمل خیری است که او انجام داده است (من جاء بالحسنه فله عشر امثالها) (انعام / ۱۶۰) باز در همان سوره آل‌عمران آیه ۷۷ می‌فرماید (ان‌الذین یشترون بعهدالله و ایمانهم ثمنا قلیلا اولئک لاخلاق لهم فی‌الاخره و لایکلمهم‌الله و لاینظر الیهم یوم‌القیامه و لایزکیهم و لهم‌عذاب‌الیم) آنها که قراردادهای بین خود و خدا و بین خودشان را، ارزان می‌فروشند (یعنی کلاه شرعی می‌گذارند) هیچ نصیبی در آخرت ندارند و خدا با ایشان سخن نمی‌گوید و حتی به آنها نگاه هم نمی‌کند و تزکیه‌شان نمی‌نماید و عذاب دردناکی بر آنها اعمال می‌شود.

در جای دیگر میگوید (انفال/۵۵و۵۶) «ان شرالدواب عندالله الذین کفروا فهم لایؤمنون. والذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم من کل مره و هم لایتقون) شرورترین حیوانات در نزد خدا کسانی هستند که حقایق را می‌پوشانند و ایمان نمی‌آورند و آنهایی که با آنها عهد و پیمانی می‌بندی و سپس عهد خود را نقض می‌کنند و پرهیزی نمی‌ورزند. معلوم می‌شود که علامت و معیار انسان بودن و حیوان نبودن، همانا پای‌بندی به عهد و پیمان‌ها است. پس پای‌بندی به عهد و پیمان چه مقام والایی در جامعه دارد و تا چه اندازه در سعادت و سلامت جامعه تأثیرگذار است؟!

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله