کرونا بر امورملک داری سیاسی جهان چه تاثیری می گذارد.
دولت های را بسوی نولیبرال می کشد؟ یا دولت های رفاه را قدرت می بخشد؟راست انزوا گرا رشد می دهد یا حمایت جهانی از هم را قدرتمند مبکند
بی گمان بعد از کرونا داستان و بحث ها در میان صاحبان اندیشه و نظر سیاسی هم بالا می گیرد و ابعاد می یابد.
کرونا نشان می دهد که امکانات دولت های در برابر این ویروس کافی نبوده است. در دو دهه گذشته دولت ها با خصوصی سازی از امکانات و خدمات بهداشتی و حمایتی کاسته اند شعار کوچک زبیا است نشان می دهد که در برابر ویروس کرونا کوچک زیبا نیست.
اروپای با دولت های رفاه که دو دهه طلائی 60 تا 80 م از بهداشت و امکانت عمومی قابل دسترس را ارائه می داد در دودهه اخیر به شدت به طرف کاستن سریع از خدامت دولت رفاه پرداهته است طوری که بحان این کاستن در ارائه خدامت عمومی در جریان بحران کرونا خود را نشان داد.
دولت رفاه که تزریق اجباری برخی از برنامه های سوسیالیستی به دولت لبیرال بود نشان از قدرت جامعه مدنی داشت که دولت های لبیرال خود را وادار به اتخاذ سیاست های رفاهی می کردند. این خدمات در دو دهه اخیر با کاهش وحشتناک روبرو بوده است که داستان جلیقه زردها در فرانسه از آن جمله از بروز نارضایتی از این کاهش امکانات بوده است.
اما سیاست میوه همگون به شکل طبیعی ندارد.
به تعبیر توماس پکتی که در کتاب سرمایه،سرمایه هیچ گاه حاضر به چشم پوشی از سود حداکثری نیست. پس برای گرفتن بخشی از حق عوامل دیگر تولید و کار، اراده و برنامه و کنش لازم است تا با صاحبان سرمایه به کشمکش بپردازیم.
کرونا می تواند به راست افراطی هم یاری رساند که مرزهای ملی را محکم کند . خطر مهاجران را عمده کند. کرونا می تواند با توجه به امکان رسانه ای راست در جهان ،کمک به بستن و قطع امکانات برای همه کشورهای فقیرتر کند.نوعی خود خواهی ملی را رقم زند.سود خواهی حداکثری سرمایه را تضمین کند.شاهد مثال ام در این مورد فریب رسانه ای در فرانسه رقم خورد. در مورد تاثیر ماسک رسانه ها با تبلیغات بر بی اثر بودن آن صحه ردن اما بعد روشن شد این فریب رسانه ای در مورد بی تاثیر بودن ماسک به دلیل فقدان ماسک کافی بوده و هم سود زا نبودن تولید ماسک، که بعد روشن شد که ماسک موثر است. هنوزقدرت رسانه ای در شکل دادن افکار عمومی بسیار تعیین کننده است.
اما کرونا می تواند به همت و برنامه نهاد های مدنی به دولت ها فشار بیاورد که امنیت مردم ابعاد جدیدی پیدا کرده است.حمله به محیط زیست باید متوقف شود همچنین وظیفه دولت تضمین سود حداکثری که فقط عده ای معدودی را منتفع کند نیست وظیفه دولت ایجاد تامین حداقلی امنیت و شغل و کار و رفاه برای همه شهروندان است.
یاداوری این ظیفه حکومت ها و دولت ها به حضور فعال مدنی و نهاد های مدنی در همه جا از جمله خیابان و هر نهاد ومکان سیاسی و هر جا که لازم است نیاز دارد تا صدای خود را با قدرت عملی به گوش حکومت ها و احزاب و سیاست مداران برسانند که آنان لااقل نماینده حداقلی همه مردم باشند. این گام مهم البته عملی است.اگر چه از نظر نگارنده کافی نیست. اما می شود به انجام نتیجه بخش آن امید داشت.
توجه کنیم که راست و راست افراطی تا یک دهه آینده در حال تاختن هستند آیا می شود با توجه به بحران کرونا جلوی تاختن آنان را سد کرد ، البته باید تلاش کرد.
عدم توجه محیط زیست ، رفاه عمومی، و عمده برنامه های سود محور نابود گر محیط زیست، بی توجهی به سرنوشت مردم دیگر جهان که فقیرند اما نیروی کار هستند، در جهانی که مرتبط است نشان می دهد که برنامه های راست و راست افراطی و نولبیرال ویران گر هستند.
اما شاید خام اندیشانه باشد که تصور کنیم که کرونا، فزون طلبی ادمیان قدرتمند را مهار می زند ولی شاید باعث شود که قدری این فراوان طلبی خود محورانه کند تر کند اما اصلی مسلم است که تا اراده های در برابر این ادمیان و سیستم ها نیستد مهاری حداقلی هم در کار نیست این اراده را هم عقلانیت خرد ورز و هم الهیات رهائی بخش می توانند ایجاد کنند.