برای من نجفی یکی از موفق ترین مدیران جمهوری اسلامی بود برای همین بعد از بزرگان اصلاحات او کاندیدای اصلی برای تصاحب پست ریاست جمهوری بود. از بُعد سیاسی این حادثه تلخ بگذریم این حادثه بیشتر از هر چیز نمایانگر ضعف ما در مقام انسان است. هیچ کس از ما ادعا ندارد که در زندگی اش بی خطا بوده. انسانشناسی قرآن بر مبنای موجودی شتابکار ، تحت وسوسه های سنگین ، تشنه هوس، سرکش، ناسپاس و مشتاق استیلا بر دیگران استوار شده.
تاکید بیش از حد قرآن بر بازگشت، توسل به خدا به عنوان نیرویی فراتر از همه قدرتهای مادی بر این مبنای ضعف انسان است. خطاب مکرر خدا به مخاطبش مبنی بر اینکه به چه چیزت اینقدر غره شده ای و یادآوری شکل گیری ما از نطفه ای که به جوانی میرسد و در پیری متوقف میشود بر اساس همین آموزه است که مرز میان عزت و ذلت، گاه آنقدر باریک است که جز حیرت نمی آفریند. خدا میگوید شما خطا زیاد میکنید اما هر بار به سویم بازگردید. مرا یاد کنید تا از فقرتان در برابر من بی نیاز غافل نشوید.توحید نه صرفا اعتراف لفظی نسبت به یگانگی خدا، که مهار همه معشوقه هایی است که می تواند جای او را بگیرند. این معشوقه یا انسان است یا قدرت یا شهوت و شهرت یا ثروت. بت ها آن مجسمه های سنگی که ابراهیم و محمد شکستند همه استعاره هایی از وسوسه هایی سختند که ما از فطرت نخستینمان دور میکنند.
رابطه خدا به عنوان بی نیاز و ما به عنوان همیشه “در نیاز”،بر اساس آموزش است. پروردگار همان آموزگاری است که ما را به سرنوشتی سخت هشدار داده . عشق خدا به بنده اش اینجا نمایان میشود که او از هلاک شدن انسانیت زیر تیغ برّان وسوسه ها، غصه میخورد و بر این مبناست که میگوید از رگ گردن به شما نزدیکترم: به بحران خوردید صدایم کنید به ندایتان پاسخ می دهم. انسانشناسی خدا در قرآن، حرکت یک موجود ساده به سمت و سوی موجودی پیچیده و چند لایه است. برای همین همیشه خواستار بازگشت بنده اش به همان سادگی نخستین است. تاکید او بر سبک زندگی هم ناشی از شناخت این پیچیدگی است.
داستان تلخ محمدعلی نجفی و” میترا استاد” نشانه است. همچنانکه که تک تک ما نشانه هایی از واقعیت هستی هستیم. چونکه ما در جهان نشانه ها زیست میکنیم.اینکه چگونه فردی که میتوانست رئیس جمهور کشوری شود به قاتل همسرش تبدیل شد به ما میگوید مراقب باشیم که واقعیت پیچیده تر و چند لایه تر از فهم ماست. مهم ترین خواسته ها از خدا شاید اینها باشند:
فراتر از ظرفیتمان بر شانه هایمان بار مگذار
فرصت بازگشت را در اختیارمان قرار داده.
ما را به حال خودمان وامگذار .
مهم تر از همه اینکه عاقبت مان را خیر کن.