غربت روز کارگر در ایران

‍‍ دشمنان من، اگر مرا در چهرهٔ تک‌‌تک گرسنگانِ همه زمان‌ها بازنشناسند، زودتر مرده اند! « (ابوذر)

آن «نظام شورایی»‌ای که طالقانی بزرگ در صدر انقلاب برای آیندهٔ کشور آرزو می‌کرد چه نسبتی با وضع موجود شوراهای شهر و روستا دارد؟ آیا این از همان سنخ نسبتی نیست که میان «ارشاد حسینی» شریعتی با ساختمان کنونی «حسینیهٔ ارشاد» برقرار است؟ «شطِ» انقلاب (شریعتی-طالقانی) بجای آن‌که به دریای «نظام شورایی» و تحقق تثلیث آرمان‌های جهان‌روای «آزادی، برابری، عرفان» بریزد، به‌علت لایروبی نشدن مسیل‌ها پیش از انقلاب، گویی به سیلاب‌ منظم اقتصاد سیاسی «خصولتی» تبدیل شده است (همان سیاست اقتصادی به غلط موسوم به «نولیبرالی» که ربطش به نظم قانون‌بنیادِ لیبرال-دموکراسی‌ها، مشابه نسبت نظام شورایی طالقانی است با شهرداری‌ موجود، و یا ارشاد شریعتی با حسینیهٔ مسدودالباب فعلی!)

در آستانهٔ اول ماه مه، روز جهانی کارگر، ایران از نادر کشورهایی است که روز کار را جشن نمی‌گیرد و به احترام کارگران تعطیل رسمی اعلام نمی‌کند. وعجیب‌تر آن که ما ملت نسبت به این تصمیم اهانت بار غیرمردمی احساس شرم ملی نمی‌کنیم و به این هم مثل خیلی موارد دیگر عادت کرده‌ایم و دم بر نمی‌آریم!

و البته در نظامی که ریاست مجلس قانون‌گذاری‌اش رسما دولت‌مردان را از «سوسیالیسم» شریعتی برحذر می‌دارد، این نوع تصمیمات و سیاست‌گذاری‌ها هم نباید بعید بنماید. شریعتی اگر سوسیالیست بود و گزینش این نظام اقتصادی را با جهان بینی توحیدی خویش مناسب‌تر می‌یافت، آن را با صراحت بیان می‌کرد و به این انتخاب خود افتخار می‌کرد. اما نام نظام اقتصادی مطلوب آقایان کدامست؟ و چرا با صداقت اعلام نمی‌کنند که، برغم همهٔ دعاوی «مستضعف»پناهانهٔ ظاهری، به بی‌حساب-و-کتاب‌ترین شکل کاپیتالیسم موجود در جهان، باور دارند؟

کارگران و عموم مردم مولد و محروم کشور، اما برغم همهٔ ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها، خوشبختانه امروز بیش از پیش به مصالح خویش آگاهی یافته‌اند و از تلاش و مبارزه در راه احقاق حقوق نادیده‌گرفتهٔ خویش باز نایستاده‌اند. هم از اینرو، جشن کار و روز جهانی کارگر مبارک خواهد بود بر همهٔ اهل کار، رنج، زحمت، محرومیت و تولید، بارآوری، و شکوفایی، و همهٔ کنشگرانی که همچنان به آرمان توسعهٔ موزون و پایدار باور دارند و به امکان تغییر-و-تحول در راه ساخت جهانی بهتر و انسانی تر می‌اندیشند و در راه رسیدن به جامعه‌ای آزادتر، عادلانه‌تر، و معنوی‌تر می‌کوشند. زیرا به تعبیر نیما : «…و ز هر نواش، این نکته گشته فاش، کاین کهنه دستگاه، تغییر می‌کند!» (ناقوس)
جشن کار بر شما مبارک‌باد!

@Dr_ehsanshariati

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله