نقشۀ اسرائیل با بلندی‌های اشغالی جولان!

جیسون گرینبلات نمایندۀ ویژۀ دولت آمریکا نقشه‌ای جدید از اسرائیل منتشر کرده است که بلندی‌های اشغالی جولان را هم در بر می‌گیرد!
گویی بلندی‌های جولان بخشی از ارث پدری ترامپ بوده که او به اسرائیل بخشیده است! این بخشش البته چیزی را در روی زمین تغییر نمی‌دهد چرا که اگر اسرائیل سرانجام روزی بخواهد با هر دولتی در سوریه به توافق صلح دست یابد، جز از طریق بازپس دادن جولان امکانپذیر نخواهد بود.
با این حساب، تصمیم آمریکا در مورد شناسایی بلندی‌های جولان به عنوان بخشی از خاک اسرائیل، احتمالاً حرکتی در جهت فشار به دولت سوریه برای فاصله گرفتن از ایران و حزب‌الله و ورود آن به مذاکرات صلح با اسرائیل است بخصوص اینکه ترامپ حضور نیروهای ایران و حزب‌الله در جولان را بهانۀ تصمیم خود قرار داده است.
در هر صورت، تصمیم ترامپ در مورد بلندی‌های جولان فارغ از انگیزۀ واقعی او، نوعی چالش علنی با قواعد بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل است و از همین رو، بسیاری بر این نظراند که طرح صلح او برای پایان دادن به منازعۀ بین اسرائیل و فلسطینی‌ها نیز از همین قاعده پیروی خواهد کرد.
من هم البته بر این باورم که معاملۀ قرن ترامپ، کاملاً منطبق با قطعنامه‌های شورای امنیت نخواهد بود، اما در عین حال، دست او را برای پیشنهاد هر طرح بی محتوا و مضحکی نیز باز نمی‌دانم. در خاورمیانه واقعیاتی است که ترامپ و امثال او نمی‌توانند آنها را نادیده بگیرند. به عبارت دیگر، مشکلِ عینی و ملموس پدیدۀ اشغالگری در کرانۀ باختری، جدی‌تر از آن است که کسی بتواند آن را نادیده بگیرد چه برسد به اینکه بخواهد آن را تثبیت کند! به همین علت هیچ طرح صلحی، بدون پایان دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطینی از طرف اسرائیل، کمترین شانس موفقیتی ندارد. آیا ترامپ و اعضای تیم تدوین کنندۀ معاملۀ قرن، این نکته بدیهی را نمی‌دانند؟ اگر نمی‌دانند که باید راهی تیمارستان شوند! اما اگر می‌دانند ولی به آن اعتنایی ندارند، که در آن صورت به جای استقرار صلح در پی تداوم آشوب دائمی در خاورمیانه‌اند!
به هر حال، هر گونه طرح صلح نامتوازنی نوعی شلیک به پای خود آمریکاست!

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

مطالب مرتبط

ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه


در سال‌های اخیر، نظم بین‌الملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونه‌ای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. نه تنها ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفه‌ی پاسداری از این ارزش‌ها را داشتند، به شدت مورد بی‌اعتمادی و تردید قرار گرفته‌اند.

جمال کنج*

وقتی آن حسابرسی فرا برسد، مورخان مسیر را ردیابی خواهند کرد که نشان می‌دهد چگونه قوی‌ترین ملت روی زمین اجازه داده است قدرت نظامی و سیاست خارجی‌اش برای خدمت به یک کشور خارجی برون‌سپاری شود

مطالب پربازدید

مقاله