جنبش مردمی الجزایر کجا می رود؟

ليندة طرودي پژوهشگر علوم سیاسی نویسنده مقاله زیر در الجزیره است که توسط آقای علی سرداری ترجمه شده است.
متن کامل این مقاله و توضیح مترجم به شرح زیر است:

جنبش مردمی الجزایر به کجا می رود؟

خانم ليندة طرودي دکترای علوم سیاسی دارد. او در این مقاله تمامی واژه ها وتیترها را با دقت به کار برده و روی آنها طبق رشته تخصصیش کار کرده است. او جامعه الجزیر را بسیار پیچیده و غیرشفاف می داند و قدرت را در دست مافیایی می داند که همواره با مردم بازی می کند وهر عملی را انجام می دهد برای این است که مردم را بیشتر چپاول کند.
هنگامی که تظاهرات در الجزایر آغاز شد پی گیر شدم تا به این نوشته رسیدم.متوجه شدم موقعیت کنونی کشورش را همرا ه با پرسشهای خوب بیان کرده است. به همین جهت ترجمه اش کردم.
در الجزایر، رژیم نظامی سعی دارد با یک سری تاکتیکها، حکومت را در دست خودش نگهدارد و از آن طرف جامعه هم می خواهد خواسته هایش را در سطح بسیار محدود مطرح کند. این روند سالیان طولانی است که در آن کشور ادامه دارد و تا کنون هم به جایی نرسیده است. می توان الجزایر را از نظر سیاسی با ایران مقایسه کرد چون آزادیهای غیر سیاسی بدون مشکل خاصی در آن کشور وجود دارد.

مقاله:

آیا جنبش مسالمت آمیزالجزایر اکنون به سمت دموکراسی درحال حرکت است؟ آیا ما در آستانه جمهوری دوم هستیم؟ تظاهراتی که روز جمعه، 22 فوریه 2019 رخ داد، به مثابه نقطه ای از پیچیدگیهایی قرار دارد که نباید آنرا با خوشبینی ویا بدبینی کلان مورد توجه قرار داد. مهم است در مرحله نخست بدانیم مردم چه می خواهند،در نتیجه دموکراسی دستاورد بیهوده ای نخواهد داشت چرا که بهترین شکل نظام حکومتی بد در مقابل بدتر است. به عبارت دیگر، هدف نهایی این است که ما از تونل فقر و عقب ماندگی بیرون بیاییم، خوب است افرادی باشند که اصول دموکراسی را با توجه به کاهش رشد اقتصادی، بیکاری و حاشیه راندن علنی جوانان تنظیم نمایند، پس آیا اکنون ما به آنچه نیاز داریم واقعا آزادی است؟
آیا آن چیزی که در الجزایر در حال رخ دادن است، با خواست مردمی و نشانه ای از میهن دوستی است؟ آیا این جنبش در ادامه همان حرکتهایی است که در بعضی کشورهای عربی در این چند سال گذشته اتفاق افتاده است ؟
آیا تجربه های گذشته عربها همراه با موفقیت بوده است ؟ وآیا چیزی برای یاد آوری از آنها وجود دارد ؟ از جانب دیگر اصلا این تحرکات باعث تخریب کشور و فرار از سرزمین مادری برای جستجوی اکسیژن ویک لقمه نان نشده است ؟ البته این حق مردم است که در جهت مبارزه برای کرامت انسانیشان باشند، از طرفی من آروزمندم که جوانان به این حد از آگاهی رسیده باشند تا کشورشان را به سوی تخریب سوق ندهند ، ویا زمینه ساز آن سیاستهای مخرب نیز نگردند، باز اینجا این پرسش مطرح می شود که آیا در جنبش کنونی جایگاه وسیعی برای آزادی بیان وجود خواهد داشت ؟ یا اینکه جریانات ضد دموکراسی حملات خود را آغاز خواهند کرد ، در چنین حالتی این مردم هستند که قربانی اولین و آخرین آن خواهند بود؟
ما در این تحلیل هرگز از توطئه سخن نخواهیم گفت، تنها دستهایی که میهن را تهدید می کنند آن دستهای داخلی هستند که برای سرقت در روز روشن امکان کافی ندارد مگر این که اقدام به تحریک توده های ساکت نمایند تا به هدف شوم خویش برسند. در صورت عملی شدن این توطئه ، پس آیا با آمدن مردم به خیابان فسادی که فراگیر شده از میان خواهد رفت؟ آیا این حق ماست که چیده مانمان را به تدریج بیش از حد توانمندیمان تنظیم کنیم؟
با توجه به مبارزات انتخاباتی فشرده این روزها، نامزدها برنامه هایی که موجب اشتیاق ما برای رفتن پای صندوق باشند از خود نشان ندادند، اما مشخص است که مردم ناجی کشوررا شناختند و شاید تخریب آن را شناسایی کرده اند. چه کسی می داند که سال های آینده شگفتیهایی در راه باشد ؟ آیا مشکل ما در شخص حاکم و قدرت فیزیکی و عقلی اوست؟ یا به برنامه های فوری و آینده اش بستگی دارد؟

همه ما در مورد وضعیت حال حاکم کنونی پرسش داریم که آیا او هنوز نفس می کشد یا اینکه برای مدتی است که زندگی راترک کرده ؟او که جعبه سیاه است و به طور معمول اسرار بی شمار وبی حسابی را همراه خودش حمل می کند. البته بحث از پاسخها آسان نخواهد بود. در ضمن باید توجه داشت که استفاده از این واژه در کشورهای ما بهای سنگینی دارد حتا به قیمت جان افراد پرسشگر تمام خواهد شد..
با این فرض که تظاهرات مسلمت آمیزی اتفاق افتاد، همه چیز به طور کامل پیش رفت ، در نتیجه ما به طور ناگهانی به صفوف کشورهای دموکراتیک منتقل شدیم؟ پس آیا ما بشارت دهند گان خوبی هستیم ویا منتظر شریم ؟ در حقیقت،به هیچ وجه به آرامش پیش از طوفان نباید اعتماد کرد، در نتیجه آماده شدن برای بحث و گفتگو، بسیاری از درها را باز می کند. یکی ا زمهمترین آنها پرداختن به موقعیت ارتش در الجزایراست. آیا ارتش الجزایرسناریو مصررا در این کشور تکرار خواهد کرد؟.
برخی ممکن است از چرایی این بحث پرسش کنند، اما پاسخ بسیار ساده است. زیرا هنوز ما به آزادی تظاهرات بدون دستگیری و یا مهار آن نرسیده ایم. بنابراین ما مجبور به پرسش هستیم. پس آیا بخش امنیتی کشور اکنون در صف مردم قرار دارد، پس آیا این سازمان امروز درکنار مخالفان قرار گرفته است؟ آیا سیاست در کشور ما بدون هیچ استثنایی پناهگاه همگان است ؟ از طرف دیگر اکنون مردم وارد خیابانها می شوند اما نیمی از آنها نمی دانند چرا آنها این کار را انجام می دهند. همیشه گله مندی و نارضایتی از وضع موجود هست که آنها را جا به جا نماید. هر کجا ما تجزیه و تحلیل کردیم، گرگ ها، روباه ها و خرگوش ها وجود دارند، نه جنگل ها، بلکه حیوانات بزرگتراز جنگل هستند. بنابراین شما باید اهداف را بشناسید. در ضمن حاکمان بدون همراهان و نزدیکان خود حرکت نمی کنند و هرم اقتدارگرایانه با ایده های خود که تجربه ای سرشار ازسالیان پیش و نسل های متمادی دارد به حیات خویش ادامه می دهد.
اکنون مردم الجزایر در کجای این جنبش قرار دارند؟ و تمامی مسئولین این وضعیت موجود کجا هستند؟ وچه کسی به اسم مردم سخن می گوید؟ از سوی دیگر همه در جستجوی جاه طلبی های خود و به دور از رضایت کلی مردم هستند. در حال حاضر هیچ رسانه ای نیست که چشم اندازهای مردم را بیان کند. از جانب دیگر مردم هدف ومقصد حاکم را نمی شناسند.اما او جعبه سیاه اش را روز به روز به پیچیدگیش می افزاید. از جانب دیگردر این روزهای انتخاباتی، دموکراتها شعارهای رضایت بخشی می دهند. با این تیترکه آزادی همراه ما زاده شده است وهیچ کسی نمی تواند بدون اراده ما آن را سلب نماید. پیش از همه چیز ریئس جمهور فرزند این میهن است و این ماییم که در هر دوره ریئس جمهور را بر می گزینیم.
انتخابات همواره در جریان است، ما نمی دانیم کدام یک از کاندیداها شایسته ترین هستند چون از آنها برنامه ای ندیدیم. در نتیجه فردای انتخابات پر از دروغ خواهد بود و ما هم دروغ های تبلیغات انتخابات را پوشش خواهیم داد و به صورت دلقک در برابر نتایج انتخابات قرار می گیریم. پس ما نه دمکراتیم ونه مستبد بلکه تنها تماشاگر و با کنترل تلویزیون مشغول عوض کردن کانالها هستیم. در ضمن ما آدمهای سرخورده وهراسناک از تجدید نظر در انتخابات هستیم.
اکنون سکوت یک راه حل نیست واز سوی دیگر فریاد هم یک دارو نیست. اینجا چیزی هست که ما به آن جاهل ونا آگاه هستیم؛ زیرا ما توده های مردمی هستیم که تنها هدف کاندیدا ها دستیابی به داشته های ماست..

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله