اگر هدی صابر بود…

هدی صابر اگر بود شصت ساله بود‌. احتمالا با شور خاصش سازمان مردم نهادش را در سیستان و بلوچستان مدیریت میکرد و از کارآفرینی برای مردم فراموش شده آن دیار لذت میبرد.
اگر بود به خوزستان و لرستان سفر میکرد تا کلاسهای درسش را بدون امکانات حکومتی برگزار کند. حسینیه ارشاد یا جای دیگر “باب بگشا” و “تاریخ معاصرش” را برگزار میکرد و نهادسازان را برای روایت تجربه شان در مبارزه با فقر و اعتیاد به جمع شاگردانش میبرد. در خیابانهای جنوب تهران با کارتن خوابها مینشست و گفتگو می کرد . به خانواده زندانیان سیاسی بدون توجه به گرایش سیاسیشان سر میزد تا اندکی از غم دوریشان بکاهد، در مورد سازمان های مردم نهاد چه در قالب سنتی و چه مدرنش پژوهش می کرد، با استواری خاصش علیه فساد و غارت منابع ملی هشدار می داد و اعتراض میکرد،نسبت به وابستگی به قدرت خارجی و حفظ استقلال در مقام نیروی ملی تلنگر می زد، ” وطن مصدق سحابی” اش را می کاوید و در اوج ناامیدی و در جمع ناامیدان با کنش و منشش، امید می داد.
اگر بود بن بست معنایش را از دست میداد چرا که برای چریک مدنی هر نقطه از ایران و هر مساله از مردم محل تلاش و عرق ریختن است. به قول خودش پاشنه ورکشیده بود،آماده کمک به پایینی ها، به نادیده شدگان به تحقیر شدگان ، …
اگر بود به روشنی فردای ایران اعتقاد داشت، اگر بود حال همه ما بهتر بود….

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله