در ۸ مارس ۱۸۵۷ زنان کارگر کارگاههای پارچهبافی در نیویورک آمریکا به خیابان ریختند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. در ۱۹۰۷ به مناسبت پنجاهمین سالگشت این رویداد زنان کارگر دست به بزرگداشت آن زده که مورد سرکوب قرار گرفت.
در ۱۹۰۹ نخستین مراسم روز زن در نیویورک توسط حزب سوسیالیست برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» در سال ۱۹۰۸ سازمان یافت؛ و ایده انتخاب «روز زن» نیز نخستین بار در جریان این مبارزه زنان مطرح شد.
در ۱۹۷۵ سازمان ملل ۸ مارس را بهعنوان روز جهانی زن تأیید کرد. در این فاصله جهان با دو جنگ جهانی اول و دوم و جنبشهای رهایی بخش مواجه بود که بر جنبشهای زنان تأثیر داشت.
در ۱۹۷۵، سازمان ملل ۸ مارس را بهعنوان «روز جهانی زن» به رسمیت شناخت. “جمعیت پیک سعادت نسوان” در ایران در ۱۳۰۰ در رشت به بزرگداشت ۸ مارس اقدام کرد. برخی سازمانها و نهادهای باقی مانده پس از مشروطه مرتبط با زنان نیز به برگزاری روز زن دست میزدند اما گسترده نبود. در دوره پهلوی اول که با سرکوب هرگونه فعالیت اعتراضی همراه بود، برداشتن حجاب اجباری شد و یک رشته فعالیتهای با هدف تغییر شرایط زنان صورت گرفت اما این اقدامات از سویی اجباری و از سوی دیگر فرمایشی بود.
در این دوره دگرگونیهای منفی و نیز مثبتی در راستای تجددگرایی که از بالا آغاز شده بود در وضعیت زنان ایجاد شد. قوانین خانواده، ازدواج، طلاق و… مورد اصلاح قرار گرفت، زنان از حق آموزش عالی برخوردار شده و وارد عرصه¬ی مشاغل شدند اما اقدامی چون کشف حجاب، در محافل عمومی زنان نیز مورد استقبال قرار نگرفت و حکومت از فعالیتهای مستقل جنبش زنان ممانعت میکرد.
در سالهای اولیه دوره پهلوی دوم با توجه به خلاء قدرت، تعدادی انجمن، جمعیت و سازمان زنان شکل گرفت. در این دوره مشارکتهای سیاسی و اجتماعی زنان افزایش چشمگیری یافت و زنان توانستند به مجلس نمایندگان و سنا و نیز وزارت و قضاوت دست یابند.
بسیاری از قوانین مانند قانون حمایت از خانواده، طلاق و ازدواج زنان به نفع زنان تغییر یافت. در اشتغال و تحصیلات زنان توانستند به موقعیتهای مناسب دست یابند. اما این روند شتابان نوسازی را از عوامل نارضایتی اقشار سنتی و متوسط دانستهاند که در رویداد انقلاب ۵۷ تاثیر داشته است.
با انقلاب ۵۷ این امید میرفت که صدای زنان شنیده شود اما انقلاب ۵۷ نیزخود به مدت دو دهه از انعکاس صدای مستقل زنان جلوگیری کرد و فقط در همان دو سال اول انقلاب زنان توانستند اعتراضات خود را نسبت به اجرای محدودیت¬های ناشی از حجاب اجباری، لغو قانون حمایت از خانواده و منع قضاوت زنان در عرصه عمومی اعلام کنند.
از دهه ۶۰ با کسب بهانه از جنگ ایران و عراق و تلاش برای سرنگونی انقلاب، عملاً هر صدای مخالفی ازجمله صدای زنان سرکوب و ۸ مارس دوباره به حوزه خصوصی تبعید شد.
اصلاحات از دورههای طلایی جنبش زنان بهشمار میآید. در این دوره سازمانهای غیر دولتی مرتبط با مسائل زنان و نشریات زنان بار دیگر نضج گرفت و به این ترتیب تلاشگران حوزه زنان دوباره به عرصه عمومی بازگشتند.
در این دوره فعالیتهای زنان در عرصه رسانه و جامعه افزایش یافت و زنان فعال از مذهبی و سکولار، به تبعیضات در قوانین و سیاستهای زنستیزانه معترض بودند. حقخواهی زنان این بار در بستر جامعه مدنی و در قالب انجمنها و سازمانهای غیردولتی، نشریات و ادبیات فمینیستی گسترش یافت. در این میان نسلی از زنان نواندیش اصلاحطلب که نزدیک به دولت نیز بودند، در تلاش برای بازخوانی مجدد فقه و نسل جدیدی از زنان جوان و آشنا به مفاهیم جهانی حضورشان را در جامعه پُررنگتر کردند.
با روی کار آمدن دولت دهم و وضعیت امنیتی، بار دیگر جنبش زنان با محدودیت بسیار مواجه گردید. اعمال تفکیکها و تبعیضهای جنسیتی در حوزه آموزش و اشتغال و دور ساختن زنان از محیط کار تحت عنوان دورکاری، بازنشستگی زودهنگام، افزایش مرخصی و کاهش ساعات کاری زنان، سیاستهای جدید تنظیم خانواده، در کنار فشارهای امنیتی از جمله اقدامات سیستماتیک برای بازگرداندن زنان به خانهها بودند.
در دولتهای یازده و دوازدهم نیز شرایط جهت فعالیت جنبش زنان نه تنها امنتر نشد که جنبش زنان زیر فشار و افزایش ناامنی قرار گرفت. اما و در هر شرایطی ۸ مارس روز همبستگی جهانی است این روز به یاد همه زنان میآورد که باید به آگاهیهای عمومی زنان نسبت به مسائل و معضلات و مطالبات و موانع دستیابی آنان به حقوقشان دامن زنند و برای فعالان زن، انرژی مثبت در راستای ادامه کار و فعالیت تولید کنند.
ایران فردا