نه تهرانی نه شهرستانی، هم تهرانی هم شهرستانی

✅من در منتهی الیه شهرستانی بودن قرار داشته ام. یعنی شهرستانی داریم تا شهرستانی. خیلی از شهرستانها شناخته شده بودند اما “ازنا” کمتر به گوش دیگران خورده بود. در نتیجه مجبور بودم همیشه توضیح دهم.
✅در سال هشتاد و دو در یک وضعیت منحصر به فرد و عجیب با عصبانیت گفت از ازنا آمده ای تهران را شلوغ کنی. در دلم خندیدم. حالا مگر اعتراض شهرستانی تهرانی دارد. حق هر شهروند است. البته تفسیر ها متفاوت بود.ما اعتراضهای دانشگاهی را در راستای تامین منافع ملی کشور می دانستیم و طرف مقابل در راستای ایجاد آشوب و علیه امنیت ملی.
✅از هیجده سالگی که برای تحصیل در دانشگاه علامه وارد تهران شدم با شخصیت های سیاسی زیادی ارتباط داشتم. در گفتگوهای زیادی که داشته ام نه مطلقا اما به طور نسبی این تضاد تهرانی شهرستانی را درک کرده ام. حتی در بین جریانهای خوشنام. حتی در بین دوستهای نزدیک. خیلی از گزاره ها در قالب شوخی یا به صورت خصوصی بیان می شوند اما نتیجه ذهنیتی است که بین تهرانی شهرستانی تفاوت قائل است.
✅من یکبار در مقام تهرانی قرار گرفتم. وقتی که در دفتر تحکیم وحدت، انجمن های اسلامی شهرستانها به نفوذ دانشگاههای بزرگ تهران از جمله علامه و بی توجهی به شهرستانها جلسات انتقادی برگزار میکردند و لابی می کردند. برای نخستین بار در مقام عامل تبعیض قرار گرفتم و برخی بچه های تهران که در دانشگاههای شهرستانها درس می خواندند ما را به چشم سلطه گر می دیدند.
✅اینجا برخی از دوستانم به شوخی می گویند خاطرات ازنا ـ پاریس یا ازنا تهران پاریس را بنویس نه اینکه بخواهند به من بزرگی بدهند بلکه می خواهند بر کوچک بودن شهرستان اشاره کنند. حتی به شوخی می گویند واقعا فکر می کردی روزی از ازنا به آن کوچکی و کمی امکانات در پاریس تحصیل کنی. شوخی است پشتش بدجنسی نیست، اما برخاسته از ذهنیتی است که از همان دو گانه سازی تهرانی شهرستانی بر می خیزد، در مورد من وضعیت کمی وخیم تر است، تضاد شهرستانهای بزرگ و کوچک هم اضافه می شود.
✅واقعیت این است سفر از شهرستان به کلان شهر می تواند باعث وسیع تر شدن دید مهاجر شود. توجه کنید می تواند. یعنی اینکه احتمال اینکه وضعیت بدتر شود هم هست. مطمئنا خیلی از اهالی شهرستانها هستند از ساکنان تهران آدمهای با کیفیت تری هستند و بالعکسش هم صادق است. وقتی هم تهرانی می گوییم باید به تنوع طبقاتی شهری جمعیتی توجه کرد. تهران یک واقعیت متکثر و چندلایه است همچنانکه شهرستانی یک واژه ذهنی است برای عینی شدن نیاز به بررسی های بیشتر و تقسیم بندی ها متناسب با مولفه توسعه دارد.
✅سفر به خارج می تواند باعث تحول مثبت مهاجر شود . توجه کنید می تواند. یعنی امکان اینکه مهاجر تغییراتی را به خود بگیرد که مثبت نباشد کم نیست. مورد بالعکسش هم صادق است. با گزاره هایی مثل تهرانی شهرستانی، ایرانی داخل ایرانی خارج نباید “ذات گرایانه” برخورد کرد. هیچ چیز ایستا و لایتغیر نیست ما در حال “شدن” هستیم. حالا یا مثبت یا منفی.
✅من وقتی دبستان بودم به شعرهایی که وحدت ملی را آموزش می دادند ” با دست خویش میهن خویش را کنیم آباد” باور داشتم. وقتی شاهنامه را در خانه می خواندم با اسطوره ها ی ملی مان ارتباط برقرار می کردم. وقتی تاریخ معاصر را خواندم از شخصیت های استقلال طلب و آزادی خواه و نهادساز لذت می بردم. همه نمادهایی که از دوران کودکی و دبیرستان و دانشگاه در شهرستان یا تهران آموزش دیدم مرا به ایران پیوند می داد. در تهران با سنی ها و کردها هم کلاس و هم اتاق بودم. در دانشگاه با ماکتی از ایران آشنا شدم. در دانشگاه فرانسه با ماکتی از جهان . به نظرم هر جامعه ای نیاز دارد برای توسعه تا حد امکان تضادها را به نفع همبستگی با میدان دادن به خرده فرهنگ ها کم کند. در نتیجه نیازمند آموزش و تقویت ارتباطها هستیم.
✅در دوران رضا شاه ملی گرایی خشک بدون در نظر گرفتن تکثر جامعه به خیلی از تضادها دامن زد. در جمهوری اسلامی میهن دوستی تضعیف شد. یعنی همان ریسمانی که شهرستانی را به تهرانی وصل میکند و این تضادها را کم می کند.
✅دعوا نکنیم.ما شهرستانی ها به تهرانی ها نیاز داریم و تهرانی ها هم به ما. ما شهرستانی ها و تهرانی ها همه از پشت یک میز درس برخاسته ایم و پشت یک میز با هم سرود خوانده ایم :” ما گلهای خندانیم فرزندان ایرانیم خاک ایران زمین را بهتر از جان خود می دانیم” . ما شهرستانی نیستیم، ما تهرانی نیستیم چون ایرانی هستیم ، ما شهرستانی هستیم تهرانی هستیم چون ایرانی هستیم. ایران تک تک ما را از مرزهای رود ارس تا سیستان وبلوچستان از تهران تا پاریس از جاهایی که هنوز نامشان را نشنیده ایم تا شناخته شده ترین تکه های این مرز پرگهر پیوند می دهد. برای کاهش تضاد ها تقویت خرده فرهنگ ها و توسعه بیشتر شهرستانها و تقویت همبستگی ملی حول محور ایران تلاش کنیم.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله