تصویری که می بینید تصویری از قرآن طلایی است . در توییتی ادعا شده فردی در رقابت با “ملک مدنی” شهردار اسبق تهران با پرداخت هفت میلیارد و هفتصد میلیون تومان توانسته این اثر طلایی را از آن خود کند. می دانم که برخی با استدلال اینکه این اثر هنری است و قیمتی دارد با این متن مخالفت خواهند کرد اما برداشت من از قرآن می گوید پیام کتاب خدا نفی پیچیدگیها و زرق و برق ها به نفع انسانهاست.
آنچه قرآن از مخاطبش می خواهد سادگی و بازگشت به فطرت نخستینش هست. برای همین است دستورها و سفارش هایش به مخاطبانش عاری از هر گونه پیچیدگی است. سپاسگزاری از خدا را دوشادوش کمک به مردم قرار داده است. بسیاری از جاها که نماز است زکات هم هست. انسانیت مورد نظر قرآن جز در مساعی جمعی و بدون توجه به “دیگری” و جز ایفای نقش اجتماعی در جامعه شکل نمی گیرد. انسانیت مجرد و انتزاعی نداریم. اصولا راه رسیدن به خدا از طریق تعامل با جامعه و انسانها می گذرد. برای همین است ایده آل خداوند در قرآن انسانهایی دیگرخواه و نهادساز هستند. کسانی که دانش، وقت و سرمایه خود را برای رشد و تعالی جامعه و کاستن از رنج و مرارت انسانها صرف می کنند.
تاکید بر یاد خدا و دیدن تجربه های گذشتگان، نگاه به طبیعت و سیر در جامعه برای یادآوری این نکته است که انسان با محدودیت های فراوان روبروست. انسان شتابکار ، عجول، قدرناشناس در هنگام شادی و طلبکار در هنگام بدبختی و اضطرار از شاخصه های عمده ای هستند که ضعف ها و محدودیتهای انسان را در قرآن شکل می دهند. انسانی که به آنی می تواند برای خود بتی بسازد. گاه مقام و قدرتش، گاه ثروت و مکنتش، گاه عشق و فرزندش ،….همه می توانند در سایه فراموشکاری اش جای خدای واحد را بگیرند.
آن مجسمه های گلی که ابراهیم و محمد شکستند نمادین هستند و همه تعلقهایی را معنا می دهند که انسان را از دیگرخواهی به سوی خودخواهی و میل بر استیلا به دیگران سوق می دهد. برای همین در قرآن پر از تاکید بر این نکته است که این کتاب نازل نشده مگر برای یادآوری این نکته که چه بوده اید و چه شده اید. آنچه که قرآن از مخاطبش می خواهد رهایی از پیچیدگیهای زبانی و رفتاری است. سادگی ،استمرار در انجام وظایف، آمادگی برای فداکاری، بازگشت در صورت خطا ، تاکید همزمان بر اندیشیدن و الهام گرفتن از منبعی درونی همه در راستای شکل دهی این شخصیت انسانی دلخواه خداوند است.
برای همین ساخت و خرید قرآنهای طلایی در انبوه فقر مردمی که ساعتهای طولانی برای دریافت چند کیلو گوشت یخ زده به صف می ایستند کنشی علیه رهنمودهای خداوند در کتابش هست. با منطق قرآنی برافراشتن کاخهای طلا با ازدیاد کوخ های فقر و بدبختی سازگار نیست.
قرآن طلایی علیه قرآن اصیل است. تازه فرض بر این شده که خریدار اثر از راه مشروع اموالش را کسب کرده در غیر این صورت وضعیت بدتر هم می شود. این هفت میلیاردها که کم هم نیستند باید به سمت سازمان های غیر دولتی واقعاً فعال در مبارزه با بحران های اجتماعی و ایجاد کارآفرینی سرازیر شوند یا در سیستان بلوچستان و مناطق کپر نشینش یا حاشیه های پر از بحران شهرهای بزرگ خرج شوند. نمی شود پیام قرآن را قربانی ظاهرش کرد. نمی شود قرآنی ساخت که علیه آموزه های نمونه اصیلش عمل کند. قرآن علیه قرآن…