پروین بختیارنژاد: چند تصویر در یک قاب!

تولد نخست: ۱۳۴۱
تولد دوباره: ۱۳۹۷

سال‌های ۵۷-۶۰
– عضویت در جریان فکری و سیاسی پیشتازان / موحدین که متاثر از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی بود و شاکله و سپهر فعالیت‌های او را در طی این سال‌ها تشکیل می‌داد. این فعالیت‌ها خود را در قالب تحرکات زیر متجلی می‌ساخت:
– فعالیت‌های دانش‌آموزی در دبیرستان صدیقه رضایی قزوین
– شرکت در جلسات ایدئولوژیک ـ سیاسی و اجتماعی
– ارائه آموزش وکسب آموزش به صورت توامان
– شرکت در برنامه‌های منظم خودسازی از جمله کوهپیمایی برغم داشتن مشکلات جسمی
– مشارکت در برگزاری جلسات و نیایش‌های جمعی و گروه

سال‌های ۶۰-۷۴
– ورود به فاز فعالیت‌های نیمه علنی و نیمه مخفی
– ۱۳۶۳ ازدواج، ۱۳۶۴ تولد نخستین فرزند (ارشاد)
– ۱۳۶۵ بازداشت خود و همسر. لمس تجربه زندان هر چند کوتاه ولی به همراه فرزند یک ساله
این سالهای سیاه که به دهه سیاه ۶۰ معروف است با جنگ، حذف و متلاشی کردن تمام فعالیت‌های تشکیلاتی و اعدام‌های سیاسی ۶۷ همراه است و زندگانی تمام کسانی را که برای بازگشت به آرمان‌های نخست انقلاب تلاش می‌‌کردند را از خود متاثر ساخته است. از سال‌های ۷۳ به بعد زمینه‌های نوعی گشایش سیاسی در فضا پدید می‌آید و متعاقب آن فعالیت‌های فرهنگی جوانه می‌زند.

سال‌های ۷۴-۸۰
– ۱۳۷۴ روی آوردن به فعالیت‌های فرهنگی علنی و بیرونی، همکاری با ایران فردا، توسعه همکاری با سلسله‌ای از نشریات دوران اصلاحات همراه با تولد نیایش دومین فرزند.

دهه ۸۰
– روی آوردن به پژوهش‌های میدانی در حوزه زنان و انتشار دو جلد کتاب با محوریت خشونت علیه زنان شامل: زنان خود سوخته ۸۷، قتل‌های ناموسی ۸۹ (در استکهلم) و همچنین موانع شکل‌گیری سازمان‌های غیردولتی ( NGO)
– ۱۳۸۸ شکل‌گیری جنبش سبز، سرکوب و انسداد فضای سیاسی
– ۱۳۸۹ مهاجرت به فرانسه

سال‌های ۹۰-۹۶
– امکان بازخوانی سه دهه حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جمع‌بندی از فراز و نشیب‌های زیست نسلی که او نیز جز بالندگانش بود و نیز جمع‌بندی از موفقیت‌ها و ناکامی‌های جمعی و فردی
– 1396 تولدی دوباره با تصمیم شجاعانه در بازگشت به ایران همراه با نقد سه دهه گذشته و تجربه‌ای نوین را در عرصه زیست اجتماعی تجربه کردن. که اتفاقاً با احضار و بازجویی‌های خسته کننده و تشکیل پرونده همراه بود ولی پروین این بار زندگانی را به گونه‌ای دیگر می‌دید. برخی ناکامی‌ها موجب شد تا چشمانش به عرصه‌های دیگر زندگانی باز شود و اتفاقاً جهان را این بار زیباتر ببیند و البته این نشد مگر به یمن حمایتی که از سوی دوستانش در ایران روی داد. به شهادت کسانی که یک سال بعد از مهاجرت را با او همراهی کرده‌اند، پروین این بار با کوله‌باری سبکبارتر از گذشته قدم برمی‌داشت و زیبایی‌های جهان را به گونه‌ای دیگر می‌دید، شادتر بود و امیدوارانه آینده را با رویکردی نوین دنبال می‌کرد.

۱۷ مهر ۱۳۹۷
پرده آخر: مرگ قوی تنها که مصادف است با فراخواندن به ابلاغ حکم پرونده‌ای که در بازگشت به ایران برایش تشکیل شده است:
۶ سال زندان؛ پنج سال برای اجتماع و تبانی و اقدام عليه امنيت ملی و يكسال برای تبليغ عليه نظام. و او هیچ‌گاه فرصت نیافت تا زیر آن برگه را امضا نماید چون در پرده آخر حکم پرواز و رهایی‌اش صادر شده بود.
ﺷﺐ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﯽ
ﺭﻭﺩ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ۰
ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻧَﺪ ﺁﻥ ﺷﺐ
ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏزل‌ها ﺑﻤﯿﺮد
ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺮ ﺁﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺷﯿﺪﺍ
ﮐﺠﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺮﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ

ایران فردا

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله