مختصات احتمالی طرح صلح ترامپ

پیش از این نوشتم که دولت ترامپ در حال پخت و پزِ طرح صلحی برای آشتی بین اسرائیل و عرب هاست و این طرح قاعدتاً به فرمولی بینابین نظر دارد. اسرائیل و فلسطینی ها در واقع بر سر چهار موضوع مهم با هم اختلاف شدید دارند و ظاهراً دولت ترامپ می خواهد با ارائۀ راه حل میانه ای این اختلافات را حل و فصل کند.
بیت المقدس شرقی، موضوع آوارگان، مرزهای نهایی کشور فلسطینی (از جمله سرنوشت شهرک های یهودی نشین در کرانۀ باختری) و ترتیبات امنیتی بین اسرائیل و کشور فلسطینی چهار معضل اصلی صلح بین دو طرف مناقشه اند.
از آنجا که تیم مسئول تدوین طرح صلح در دولت ترامپ تاکنون با سرسختی از درز محتوای پیشنهادهای خود جلوگیری کرده و هر گزارش رسانه ای در این باره را نیز بی اعتبار دانسته است؛ بنابراین من در اینجا فقط حدسیات خود را در مورد پیشنهادهای آمریکا در بارۀ اختلافات چهارگانه مطرح می کنم.
در بارۀ بیت المقدس:
گمان من بر این است که آمریکا بخش مهمی از بیت المقدس شرقی را به عنوان پایتخت کشور فلسطینی پیشنهاد خواهد کرد و حاکمیت بر “حرم شریف” (مسجدالاقصی) نیز جزیی از آن خواهد بود. اگر جز این باشد؛ هیچ طرف عرب یا فلسطینی قادر به پذیرش طرح صلح نخواهد بود؛ اما اسرائیلی ها به رغم لفاظی های پر طمطراق خود در بارۀ بیت المقدس یکپارچه و متحد به عنوان پایتخت ابدی خود، با آن کنار خواهند آمد.
در بارۀ موضوع آوارگان:
در بارۀ حق بازگشت آوارگان، موضوع به پرداخت غرامت به آوارگان مستقر در کرانۀ باختری و نوار غزه و بازگشت آوارگان مقیم کشورهای خارج به کشور فلسطینی، محدود خواهد شد. شاید حق بازگشت تعدادی حدود 50 هزار نفر از آوارگان مقیم لبنان به اسرائیل مد نظر قرار گیرد؛ اما بیش از این نخواهد بود. اگر جز این باشد؛ اسرائیل طرح صلح را نخواهد پذیرفت، اما کشورهای عرب با آن کنار می آیند.
در بارۀ مرزهای کشور فلسطینی:
کشور فلسطینی حداقل شامل 90 درصد خاک کرانۀ باختری در کنار نوار غزه خواهد بود. از این رو، شهرک های پراکنده در کرانۀ باختری شامل حدود 80 هزار شهرک نشین، برچیده خواهند شد. اگر غیر از این باشد، فلسطینی ها طرح صلح را نخواهند پذیرفت؛ اما اسرائیل با آن سازگار خواهد شد. در عین حال، شهرک های بزرگ نزدیک خط سبز در ازای مبادلۀ زمین به اسرائیل ضمیمه می شوند. جز این باشد؛ اسرئیلی ها طرح را نمی پذیرند؛ اما فلسطینی ها قادر به کنار آمدن با آن خواهند بود.
در این میان، سرنوشت شهرک کوچک کریات اربع در الخلیل و نیز شهرک بزرگ آریل در عمق 30 کیلومتری کرانۀ باختری از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود.
در ازای حدود 10 درصدی که از خاک کرانۀ باختری به اسرائیل ضمیمه خواهد شد؛ اسرائیلی ها باید از قلمرو خود، زمین در اختیار فلسطینی ها بگذارند. شاید واگذاری حدود 400 کیلومتر مربع از اراضی صحرای نقب از سوی اسرائیل به مصر و در مقابل، واگذاری همین مقدار زمین و یا حتی دو برابر آن از سرزمین های متصل به نوار غزه در شمال صحرای سینا از سوی مصر به فلسطینی ها راه حل پیشنهادی در این زمینه باشد. در این صورت نوار غزه نیز امکان تنفس خواهد یافت و از متراکم ترین نقطۀ جمعیتی جهان تبدیل وضعیت خواهد داد.
در بارۀ ترتیبات امنیتی:
کشور فلسطینی به نظرم به عنوان کشوری بدون ارتش و در واقع خلع سلاح شده پیشنهاد خواهد شد. مسئلۀ مهمتر از این اما، کنترل مرز این کشور با اردن و آسمان آن است. اسرائیل اصرار دارد که درۀ اردن را به عنوان مرز شرقی کشور فلسطینی و آسمان آن کشور را در کنترل خود داشته باشد؛ اما فلسطینی ها این را خلاف استقلال خود می دانند. احتمالاً ترتیبات پیچیده ای در این زمینه ها وضع خواهد شد که خود می تواند مسبب اختلاف ها و مشکلات آینده بین دو طرف باشد.
مقام های ناشناس آمریکایی تا به حال چندین بار به رسانه ها تأکید کرده اند که فرمول مورد نظر آنها بخشی از خواست های هر یک از دو طرف مناقشه را در بر می گیرد و بخشی دیگر را مغفول می گذارد. با این همه، آنها گفته اند که هر دو طرف می توانند مردم خود را به پذیرش آن به عنوان طرحی “واقع بینانه” متقاعد کنند. اگر قرار بر این باشد؛ طرح آنها نباید چندان متفاوت از آنچه در اینجا حدس زده شد؛ باشد!

کانال تلگرامی نویسنده

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله