✍️مجتبی نجفی
✅دولت امروز ترجیح می دهد نقش اپوزیسیون نظام را بازی کند. بازی در این نقش تا حدی طبیعی است. میان اختیارات و مسئولیت های رئیس جمهور گسست است. این مشکل از اول انقلاب پا برجا بوده با اصلاحات دوم خرداد و مطالبات مدنی مردم عمیق تر شده است.
✅روحانی می گوید نهادی که مالیات ندهد مفت خور است . از دولت با تفنگ انتقاد می کند. تلویحا محافظه کاران را به شنیدن صدای اعتراض مردم انذار می دهد. او و مشاورانش از نفوذ بانک ها و موسسات اعتباری شکوه می کنند و در نهایت اقرار می کنند که صاحبان و حامیان این موسسات اعتباری از جیب مردم غرامت دریافت کرده اند در حالی که نظام مالی کشور را با بحران مواجه کرده اند. وزیر راه دولت روحانی از بی نظمی اداری و از هم گسیختگی مدیریتی ناله می کند و می گوید نگران ایرانم. رئیس سازمان محیط زیست می گوید زور رئیس جمهور به مافیای خودرو نمی رسد. مشاور روحانی از تسبیح به دست های مسلح نزول خور سخن می گوید.
✅وقتی که علم الهدی کنسرت را در مشهد ممنوع کرد روحانی صریحا ا ز وزرا و استاندارانش خواست مقاومت کنند و این اقدام را غیر قانونی خواند اما هیچ ترتیب اثری داده نشد وخراسان همچنان محدوده حکمرانی بلامنازع امام جمعه مشهد است.مسئولان ارشاد دولت روحانی تاب مقاومت برای اکران فیلم سینمایی که خود مجوز داده اند ندارند و در برابر تهدید بسیج و حزب الله کوتاه می آیند. در مورد ورود زنان به ورزشگاه مصلحت علما بر خواست مردم ارجحیت می یابد. البته به دور از انصاف است از مقاومت دولت روحانی در مقاله با فیلترینگ برخی شبکه های اجتماعی سخنی گفته نشود. دولت روحانی جاهایی بوده که مقاومت کرده است اما بیشتر از این که دولتی مقاوم باشد در نقش اپوزیسیون اقدام کرده است. وزرای روحانی مانند شهروندان عادی از بحران فساد و مدیریت گلایه می کنند. رئیس بانک مرکزی می گوید برای مقابله با دست های پشت پرده حامی موسسات اعتباری به از خودگذشتگی نیاز است.
دولت روحانی با کمال تاسف دولت اپوزیسیون است در حالی که کشور بیش از اینکه نیازمند دولت اپوزیسیون باشد نیازمند دولت اقدام است. اپوزیسیون بودن تنها برای دو سال نخست عمر دولت اعتبار دارد نه اینکه در پنجمین سال باز هم از حسرت ها و کمبود ها و قانون شکنی ها سخن گفته شود.
✅روحانی در تجربه اصلاحات تامل کند. شکست اصلاحات صرفا دخالت برخی نهادهای نظامی در انتخابات نبود.تنها نشات گرفته از تحریم نبود. اختلاف و تشتت اصلاح طلبان تنها یک عامل بود اما بیشتر از هر چیز محصول شعارزدگی مردم بود. حتی بسیاری که در انتخابات شرکت کردند با تردید و نه با اشتیاق به پای صندوق رای رفتند. علت واضح بود.مردم حامی اصلاحات شعارزده شده بودند.واقعیت این است شعار نامحدود شد و مقاومت محدود. در نتیجه فضای انفعال بر جامعه حاکم شد.
✅در این زمینه وضعیت دولت روحانی از دولت خاتمی وخیم تر است. هم شاخص های اقتصادی زمان خاتمی بهتر بود هم باور او به اصلاحات عمیق تر بود و هم حامیانش نسبت نزدیک تری با او احساس می کردند. با این وجود در سالهای پایانی اصلاحات، فاصله میان خاتمی و حامیانش به اندزه ای شده بود تا هم رئیس جمهور در مقام رئیس دولتی خسته ظاهر شود و هم از آن شور و نوای مردمی سالهای نخست اصلاحات خبری نباشد.
✅دولت روحانی دراشتباهی اساسی در همان سال های نخست ریاست جمهوری، حق تجمع خیابانی را اردوکشی خیابانی نامید؛ واژه ی تحقیر آمیز که یکی از مهم ترین ساحت های عرصه عمومی و یکی از مهم ترین حقوق شهروندی را نقض می کند. اکنون دولت تلویحا مدعی است در محاصره مافیاست. فارغ از اینکه تا چه حد خود دولت روحانی از سطحی از فساد ولو کمتر از رقبا برخوردار است این پرسش طرح می شود روحانی برای اقدام و فرار از نقش اپوزیسیون با اتکا به کدام توان می خواهد در برابر مافیا بایستد؟ طبیعی است با روحیه نخبه گرایانه ایستادن در برابر مافیا امکان پذیر نیست همچنانکه بی اعتنایی به نیروی مردمی حامی به معنای عقب نشینی های پی در پی در برابر رقیبی است که تا بن دندان مسلح به امتیاز و رانت است.
✅روحانی و تیمش باید تکلیف خود را مشخص کند می خواهند دولت اپوزیسیون باشند یا اقدام؟ اگر می خواهند دولت اقدام باشند برنامه شان برای بسیج نیروی مردمی در برابر رقبای سرسختش چیست؟ او اگر به این سئوال ها پاسخ ندهد گمان نکند انتخابات 1400 را می شود به سادگی مهندسی کرد تا گزینه دلخواهشان مانند لاریجانی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند. در فضای رو به رشد ناامیدی، پوپولیسمی به مراتب بدتر از پوپولیسم احمدی نژادی امکان ظهور دارد. چر ا که وضعیت امروز از هر لحاظ به مراتب بدتر از سال های آخر خاتمی است.