اتفاقات روزهاي گذشته كه چند تن از دختران جوان به نشانه اعتراض در خيابان انقلاب و روي سكويي ايستاده و روسري خود را بر چوبي تكان ميدهند، بحث درباره حجاب را ضروري ساخته است؛ موضوعي كه براي سالها امكان بحث و گفتوگو درباره آن وجود نداشت و به شكل يك تابو در آمده بود. من در اين يادداشت ميكوشم تا حدي كه ظرفيت يك نوشته اجازه ميدهد، مساله را باز كنم. متاسفانه مساله حجاب كه يك رفتار ديني و فرهنگي است تبديل به يك مقوله سياسي شده است. اين كار از سال ١٣١٤ كه رضاشاه حجاب سنتي را ممنوع كرد و دستور كشف حجاب را داد، آغاز شد. شايد براي يك جوان و حتي افراد ميانسال امروزي آن اقدام قابل درك نباشد. مادربزرگ من تعريف ميكرد كه در روستاي آنان نيز برداشتن حجاب از سر زنان اجرا شد و يك بار كه او براي برداشتن آب از منزل بيرون آمده بود، در همان لحظه يك امنيه (ژاندارم) ميرسد و روسري را با خشونت تمام از روي سر او برميدارد. آن هم در روستايي كه ٧٠ كيلومتر با اولين شهر فاصله داشت و اصولا جاده شوسه نداشت بلكه در آن زمان جاده آن مالرو بود! محمدرضا نيز در ادامه سياستهاي پدرش نوعي اشاعه فرهنگ غربي از بالا را سرلوحه سياستهاي خود قرار داد و هنگامي كه جو انقلابي شد، اين سياست به ضد خودش تبديل شد و تعداد زيادي از دختران فاقد حجاب، محجبه شدند، حتي دختران چپ و كمونيست نيز در ضديت با رژيم گذشته حجاب را محترم ميشمردند. پس از انقلاب نيز حجاب و مساله آن مصون از معناي سياسي نبود. حتي نوع پوشش حجاب نيز زماني سياسي شد و روسري زيتوني رنگ نمادي از تعلقخاطر سياسي خاصي شد و اين وضع همچنان ادامه داشت تا به وضع فعلي رسيدهايم؛ وضعي كه متاسفانه حتي بسياري از زنان محجبه نيز از اينكه گمان كنند حجاب آنان محصول اجبار است ناراحت هستند. چه بسا ممكن است روند معكوس سالهاي ١٣٤٨ تا ١٣٥٧ را اكنون شاهد باشيم و حتي كساني كه معتقد به حجاب باشند ولي بنابه ملاحظات سياسي رفتار ديگري را پيشه كنند. به طور قطع اين مساله در مورد خانوادهها نيز صادق است و به دليل اين وضع پدران و مادران نميتوانند در مورد حجاب چنانچه كه ميخواهند يا مناسب ميدانند در برابر فرزندانشان از اين مساله دفاع كنند.
ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه
در سالهای اخیر، نظم بینالملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونهای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بیسابقهای مواجه شده است. نه تنها ارزشهای مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفهی پاسداری از این ارزشها را داشتند، به شدت مورد بیاعتمادی و تردید قرار گرفتهاند.
- 1404/04/10