دولت ترامپ در دست مسیحیان دست راستی

این روزها دو اقدام آقای ترامپ بسیار بحث انگیز شده است: یکی حمایت از مور که از ایالت آلاباما کاندیدای سناتوری حزب جمهوری خواه است، ودیگر گزیدن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل.در مورد اول تمام سران حزب خودش مخالف این شخص هستند، و برآنند که انتخاب او چنان بی آبرویی برای حزبشان است، که وعده می دهند در صورتی که مردم آن ایالت او را انتخاب کنند، اینان برای حفظ آبروی حزب اعتبار نامه او را رد می کنند . تنهامسئله اتهامات جنسی که بر او وارد شده نیست، بلکه کارنامه سیاسی او در تمام این سالها است که نشان میدهد مردی متعصب،نژادپرست، ضد حقوق مدنی زنان و اقلیت ها، مدافع سر سخت آزادی اسلحه، تا حدی که در جلسات مبارزه انتخاباتیش یا حضور در دادگاه به عنوان قاضی، اسلحه می بندد.وی معتقد است مشکلات آمریکا به دلیل سکولار بودنش است .جامعه باید برمبنای دستورات کتاب مقدس اداره شود. لذا هرجا قانون اساسی نظری بجز نظر کتاب مقدس دارد اولویت با کتاب مقدس است ( به طور خلاصه همان نظرات حاکم بر جمهوری اسلامی و تسلط شریعت بر قوانین مردم ساخته). به شدت ضد اسلام است و برآن است که پیامبرآن دزد وراهزن بوده ووظیفه مسیحیان نابود کردن این دین است، وهر جنگی برای این منظور مورد عنایت خداوند است. به دلیل این مواضع او، وی را هم سنگ کوکلاس کلان ها می دانند . و رهبران حزب بر آنند که حضور او درسناسلاح نیرومندی می شود در دست دموکرات ها، برای بی آبرو کردن حزب و مانع بزرگی برای انتخاب شدن دیگر کاندیداهای جمهوری خواهان در سراسر مملکت .

در مورد اورشلیم ،همان گونه که همگان میدانند، تقریبا هیچ کشوری و سازمانی نیست که با آن مخالف نباشد . از جمله پاپ رهبر کاتولیک های جهان. در آمریکا هم، با آن که هردوحزب حاکم مدافع اسرائیل هست، و برای رضایت آن با این امر موافقت دارند، اجرای آن را نادرست دانسته اند، و بر آنند که برروند صلح فلسطین واسرائیل ضربه سنگینی می زند. و تقریبا حزب الفتح و ابو عباس را ضعیف کرده، و نیروهای تند رو را تقویت می کند.  از بیم همین عوارض سنگین است ،که چند دهه است که اجرای آن را باوجودداشتن  رای موافق 90 سناتور، به عقب می اندازند .درست است که با محاسبات سیاسی شرایط کنونی شرایطی است مطلوب برای اسرائیل و امریکا، ولی این امر عوارض بسیار سنگینی برای متحدان عرب آمریکا خواهد داشت، و امکان ایجاد تزلزل در این حکومت های شکننده را دارد. کشورهای عربی به رهبری عربستان ،در مخالفت با ایران در چنبره چنان حقارتی اسیر شده اند، که مجبورند با هر ذلتی دل ترامپ وناتینایاهو را به دست آورند. ولی خشم مردم تمام کشورهای منطقه و مسلمانان جهان، چنان دررابطه با اسرائیل زیاد است، که حتی صلح مفید وسود آورانور سادات با اسرائیل به قیمت جان او تمام شد. نفرتی که حاصل چندین دهه تحقیر این مردمان به دست اسرائیل است  و این دولت برای آنان نمادعریان ترین ظلم وتحقیر است. حتی شاه ایران با همه روابطش با اسرائیل از آن متنفر بود، و آشکا را این کشور سبب بیشتر مشکلات منطقه می دانست . وی بر آن بود که اینان بی صفتانی هستند، که دستی را که به یاریشان دراز می شود، در اولین فرصت گاز می گیرند.

پس برای جلب رضایت کدامین نیرو است که ترامپ چنین دوخطر بزرگ رامی کند. پاسخ “مسیحیان دست راستی” یا “بنیاد گرایان اوانجلیست “است . قاضی مورخود فردی از همین گروه است .یکی که بسیار قاطعانه از عقاید خود دفاع می کند، و در این راه بارها سمت های خود را از دست داده است، و هرگونه طعن و لعنتی را به جان خریده است. حال هم بافریاد بلند می گوید ،اگر به سنا برود با تمام نیرو سعی می کند عقاید خود را نسبت به مسیحیت پیاده کند .  جامعه آمریکا را از دست سکولارها و لیبرال های نجات داده ،و دستورات خداوند در کتاب مقدس را، جایگزین آموخته های انحرافی سرچشمه گرفته از رنسانس و عصر روشنگری کند. درمورد اورشلیم نیز پنهان نیست ،که مسیحیان دست راستی حتی از احزاب دست راستی یهودی، در تسلط یهودیان بر اورشلیم پا فشارترند. همان سرسختی ای که اینان برای ساختن شهرک نشین ها ،و اشغال اراضی فلسطینیان دارند. زیرا آنان بر آنند که بازگشت عیسی مسیح به این جهان، و برقراری حکومت خود، منوط به بر قراری حکومت یهودیان در فلسطین، و گرفتن اورشلیم از دست مسلمانان و دیگران است . اما با همه علاقه ای که یهودیان به این حمایت اینان دارند، و آن را بهترین وسیله برای پیشبرد اهداف سلطه جویانه خود میدانند، بسیار محتاطانه و منافقانه به آنان نزد یک می شوند.  زیرا می دانند، این مسیحیان بر آنند که عیسی که آمد یهودیان یا باید مسیحی بشوند یا کشته خواهند شد. به عبارتی این غذایی است مسموم ،که با همه لذیذ بودنش مرگ آور است.

چرایی قدرت اوانجلیکن

همگان دانند که او حمایت کامل اوانجلیکن ها، که بخش عمده آنان سفید پوستان کم سواده هستند را دارد کسانی که از آمریکای قدیم جهانی خیالی وبا شکوه، وحتی انسانی دارند . همان رویاها که ریگان را، در قیافه و  رفتار یک کابوی، محبوب کرد. وی در مواردی با آنان وجه اشتراک دارد، ازجمله اعتقاد به برتری نژاد سفید که از نظرش آمریکای قدرتمند را ساختند،تقدس ثروت،مخالفت با قدرت دولت مرکزی،مخالف بخش مدرن و تحصیلکرده ،که عمدتا سکولار هستند،و وسایل ارتباط جمعی ابزاری دردست آنان برای فریب توده ها و تبلیغ لیبرالیسم ، و تضعیف اعتقادات سنتی و دینی. واز آن جا که یک کاسب دنبال سود وبردن است، برای تغییر موضع مشکلات صاحبان عقیده را ندارد. بهمین سبب پیش ازانتخاب رهبران اوانجلیکن ها، بسیاریشان اورا قبول نداشتند، چون اعتقادات دینی قابل اعتمادی نداشت . اما در نشستی به آنان گفت بله شما درست می گویید ،ولی کسی بهتر از من را پیدا نمی کنید. من زبان توده های شما را میدانم ،همان امتیازی که شما را به این جا رسانده است.ضمن آن که اهل معامله ام. سقط جنین را می پذیرم،با ازدواج هم جنس گرایان مخالفت شدید می کنم، چنان در دفاع از خانواده سنتی می گویم و نشان می دهم ،که  همگان ، سابقه مرا که خلاف آن است ،فراموش کنند. جلو مهاجرین را می گیرم، که شما می هراسید به زودی اکثریت بشوند. کار را بر مسلمانان در داخل کشور سخت می کنم و در خارج آنان  را چنان به جان هم می اندازم که به دست بوس اسرائیل بروند. اورشلیم را پایتخت اسرائیل اعلام می کنم، تا مسیح موعود هر چه زودتر ظهور کند . کاری که دیگر رئیس جمهورها از اوایل دهه 90 مرتبا عقب انداخته اند.

نیاز دوجانبه آوانجلیکن ها و ترامپ

همان طور که گفته شد از دهه 80 و همزمان با انقلای ایران بنیادگرایان اینان برپا خواستند. اول از سیاستمداران مورد علاقه اشان به طور سازمان یافته حمایت کردند و بعد خود مستقیم در سیاست وارد شدند و هویت مشترکی با حزب جمهوری خواه پیدا کردند . وهمین خصوصیت حرکت بر مبنای منافع سیاسی را مهمتر از اعتقادی کرد . حاصل این تحول ترامپ شد نه حتی بوش معتقد ومتعصب.

از سویی ترامپ می داند این جمعیت ،که  نژاد پرستی و فقرهم در آن فراوان است، حدود 30 تا 3 در صد جامعه را شکل می دهند، و ترامپ تنها امید آنان  برای جلوه اشان هست ،لذا اینان با سرسختی بسیار از او حمایت می کنند.  ترامپ می داند درست است  که این تعداد قادر به انتخاب او نیستند، و جمهوری خواهان هم حضور آنان را برای حزبشان مضر می دانند، اما او بدون این حمایت یک روزه از میان بر داشته می شود. لذا اصل بر او جلب رضایت آنان است، حتی به قیمت نارضایی اکثریت آمریکائیان و جهان .معمای جمهوری خواهان هم آن است، که با اخراج ترامپ حداقل 15 تا 20 درصد طرفداران خود را ،که مدافع سرسخت ترامپ هستند از دست می دهند. ودر نتیجه به دموکرات ها، که آنان هم نزدیک به نیمی از رای دهندگان جامعه را دارند می بازند.  پس باید ترامپ را ،با همه نارضایتیشان از او،نگهدارند

بدین ترتیب در شرایط موجود همراهی اوانجلیکن ها، ترامپ و جمهوری خواهان برای هر سه حیاتی است. . حضوری که بیشتر بر مبنای منافع سیاسی کوتاه مدت است تا مسایل اعتقادی و اصولی . دوستانی که هرزمان بتوانند ،گلوی  همراهشان را خواهند برید

——————————————————————————-

برای مطالعه بیشتر و شناخت جدی تر از اوانجلیکن ها و تحولاتشان ،به مقالات این نویسنده ،تحت عنوان کلی “مسیحیان دست راستی و دولت ترامپ “، که شش بخش آن  تا به امروز در زیتون نشر یافته است مراجعه کنید.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله