ضرورت بازگشت سیاست خارجی ایران به موازنه منفی

✅”. ما ایرانی ها انتظار داریم دیگران نسبت به ما منصف باشند و یا اخلاقی رفتار کنند. این انتظارات با واقعیات جهانی که مبتنی بر منافع است، سازگار نیست” این بخشی از نوشته دکتر سریع القلم است که به درستی توضیح می دهد چگونه پرونده هسته ای ایران مانند پرونده فلسطین استخوان لای زخمی می شود برای فقیر نگه داشتن ایران. او معتقد است لابی های نظامی و حامیان اسرائیل که افکار عمومی آمریکا را می سازند و بر تصمیم گیری قوه مقننه این کشور تاثیر می گذارند راهبرد خود را برای مقابه با سیاست خارجی جمهوری اسلامی اینگونه تعیین کرده اند: فشار تدریجی و دائمی، تداوم تحریم ها، محدود کردن منابع مالی، ممانعت از انتقال دانش، ایجاد نگرانی در میان بنگاه ها و بانک های اروپایی و ژاپنی، جلوگیری از سرمایه گذاری خارجی و در حاشیه سیاسی گذاشتن ایران.
✅سریع القلم از استراتژی فرسایشی سیاسی می نویسد که بعضی از وجوه آن بدین صورت است: گیج کردن، به تأخیر انداختن حمله، سرِ کار گذاشتن، موارد جدید مطرح کردن و در عین حال منطقی و قانونی رفتار کردن.
او به درستی توضیح می دهد دایره اختلافات ایران و آمریکا به مراتب بزرگتر از موضوع هسته ای و برجام است:« چه برجام بماند و چه نماند، این اختلافات پابرجا هستند. انتظارات عدالت خواهانه ما تحقق پیدا نخواهد کرد. از منظر تاریخی، ایرانی ها ۱۷۰ سال است در پی روابط عادلانه با سه قدرت جهانی بوده اند که عموماً به ناکامی انجامی ده است.»
✅آنچه که سریع القلم می گوید بارها در مواضع مهندس سحابی مورد اشاره قرار گرفته است. سحابی معتقد بود که قصد این است ایران ضعیف نگاه داشته شود او از این منظر از برقراری روابط عادی با آمریکا با حفظ رویکرد استقلال طلبانه ایران استقبال می کرد.
✅سریع القلم با نقد گفتاردرمانی دستگاه دیپلماسی تاکید می کند:« برای تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آینده نگرانه، محتاج دانش و شناخت جدید از نظام بین المللی هستیم. به طور غم انگیزی در شناخت از سازوکارهای اقتصادی، مالی، علمی ، فن آوری و سیاسی جهان فقیر هستیم. ریشه امنیت کشور، در تولید ثروت است. اگر ثروت تولید نکنیم، راهبرد ضعیف ماندن ایران تداوم می یابد. تولید ثروت محتاج شناخت و قرائت جدید از نظام سیاسی و اقتصادی امروز جهان است. او به درستی تاکیدمی کند هدف اول این است ایران موجود بماند اما فقیر بماند یعنی خارج از جریان تولید ثروت قرار بگیرد.
نکته مهمی که می توان از مقاله سریع القلم تفسیر کرد این است ما نمی توانیم نزدیک به 4 دهه سیاست خارجی جمهوری اسلامی را بدون توجه به مبانی کلی اش تحلیل کنیم.
✅بعد از دولت بازرگان انحراف بزرگی در سیاست خارجی ایران رخ داد. ایران از سیاست عدم تعهد و موازنه منفی یا به عبارتی انقلابیون آنزمان ” نه شرفی نه غربی” به دام سیاست آمریکا ستیزی افتاد و ماموریت هایی را بر عهده گرفت که خارج از توان و ظرفیتش بود. به عبارتی ساده با غول شاخ به شاخ شدیم بدون اینکه ابزار این رویارویی هزینه زا را داشته باشیم.بازرگان معتقد بود شعار مرگ بر امریکا و تسخیر سفارت آمریکا انحراف از سیاست نه شرقی نه غربی بود.
✅این گزاره که به” آمریکایی ها اعتمادی نیست” برآمده از عدم شناخت صحیح از ماهیت روابط بین الملل است.اصولا در روابط بین الملل بر اساس فاکتور اعتماد عمل نمی کنند بلکه اهداف را متناسب با مقدورات طرحریزی می کنند. پرسش اینجاست آیا اهداف ایران متناسب با مقدوراتش هست؟ تحلیل سیاست خارجی ایران بدون در نظر گرفتن مبانی آن و ریلی که بر آن سوار شده گمراه کننده خواهد بود. دیپلماسی ایران به دلیل اینکه روی ریل مناسبی نصب نشده کمتر در خدمت توسعه ایران قرار گرفته است و محدودیت های اعمال شده باعث شده توان دیپلمات های تکنوکرات ایرانی که با تجربه به فهمی درست از روابط بین الملل رسیده اند زایل شود.
✅مسئله اصلی اینجاست با وضعیت موجود نمی توانیم تولید ثروت کنیم. تولید ثروت نیازمند ایجاد زیر ساخت های لازم و سرمایه گذاری مناسب است و علاوه بر تنش های داخلی و عدم اجماع ملی برای توسعه ایران حساسیت جهانی نسبت به وضعیت ایران مانع از رسیدن به این هدف است و دیپلماسی ایران ناتوان از حساسیت زدایی است.

✅سیاست خارجی ایران نیازمند اصلاح بنیادین است،نیازمند بازگشت به سیاست عدم تعهد و موازنه منفی و تعیین اهدافی متناسب با توان ملی با عطف به سازکارهای جدید روابط بین الملل است، این همان اهدافی است که محافظه کاران نظامی و غیر نظامی به شدت با آنها مخالفت می کنند . بدون توجه به این مولفه ها ارزیابی نسبت به نتایج سیاست خارجی ایران در پرونده های مختلف ناقص، رمانتیک و جزئی نگرانه است.

مطالب مرتبط

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

مطالب پربازدید

مقاله