اختیار بدون مسولیت و پاسخگویی

روحانی می دانست که رهبری نظام در مورد هماهنگی وزرا با وی چنین موضعی را خواهد گرفت.اما توضیحات رهبری نظام جای توجه دارد.تا حدی با این توضیح دفتر رهبری نظام، روحانی مانوری تبلیغی در مورد مشکلات خود در رابطه با کابینه داد و هم به مجلس پیام فرستاد. البته این رفتار روحانی رفتار یک بورکرات کلاسیک بود.اما مسئله اصلی این است که بیانیه توضیحی از وضع غامضی پرده بر می دارد که همانا اختیار، بدون مسولیت است.

سه وزیر با نظر وی انتخاب می شوند دفاع ،اطلاعات و وزارت خارجه،وی روی سه وزیر دیگر هم نظر دارد علوم، ارشاد و آموزش پرورش ،اگر چه وی در امور دیگر هم با مانور های گوناگون دخالت می کند که خود داستانی مفصل است.

اما با توجه به این بیانیه رسمی دفتر رهبری نظام در امور دولت اختیار و زمینه ورود بسیار زیادی دارد در نتیجه این دو نکته قابل تامل می شود.

1- تعارض سلیقه وی با منتخب مردم چه می شود یعنی رئیس جمهور.
2-مسولیت وی در این دخالت به کجا می رسد.

دومی بسیارمهم است به عبارتی وی در برابر تمام مشکلات و هم امتیازات این 6 وزارتخانه مسئولیت دارد. پس چگونه می شود براین مسولیت ایشان نظارت و پاسخگویی باشد.
رهبری نظام نهاد های موازی هم در اختیار دارد مانند سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای ماند وزارت ارشاد که این این وزارت خانه هم مهم تر هستند این موازی کاری چه می شود؟
براین همه اختیارات بدون پاسخگویی وی باید این دخالت عالیه را هم افزود که وی سیاست های کلی نظام را هم ابلاغ می کند.
حال سوال این است که رهبری نظام مطابق قانون اساسی به چه دلیل در انتخاب وزرای دخالت و در انتخاب برخی از وزرا نظر دارد.اگر امور دفاعی به عهده ایشان است امور اطلاعات و خارجه در چهارچوب ورود مصداقی اختیارات وی نیست پس به چه عنوان حق ورود دارد.همان اصل 110 قانون اساسي که اختيارات فوق العاده به رهبری نظام داده است در امور این انتخاب را حق دخالت مستقیم نداده است حتی اختیارابلاغ سیاست های کلی نظام و هم حل اختلاف قوا به دخالت در انتخاب وزرا ربطی ندارد. چاره کار چه و چیست است ؟ اگر اساس کار مسولیت همراه با اختیار و پاسخگویی است این دخالت چگونه تفسیر می شود؟ پس چرا ایشان دولت ها را خطاب قرار می ده مسئولیت خود وی در رابطه با اختیاراتش چه می شود؟ افکار عمومی به این مسئله واقف می شود و حساس می گردد که مسولیت بدون پاسخگویی از چه جنسی است؟

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله