داستان حصریان و جامعه معذب و جناح های قفل شده

میرحسین حبس شد اما ایران قیامت نشد. این سخن هم درست و هم نادرست است.اگر آن روز ها او و کروبی حبس می شدند ایران قیامت می شد.اما حاکمان را گاه تدبیر و تزویر فراوان است پس صبر کردند تا عنصر طلائی ایرانی که عکس عمل انفجاری است خاموش شود بعد هم حدیث حصر را انجام دادند.اما با حصر قضیه خاتمه نیافت و حصر وارد مرحله جدیدی شد به شعارها و خواسته نقل مکان فرمود.به عبارتی هم جامعه و هم حکومت با هم وارد بازی تقابل و تعامل شدند .با این وصف این مرحله پیچیده ای است که هم حکومت را به دردسری مدیریت شده انداخته است و هم جامعه را معذب کرده است.هر خبری با حصر التهابی در جامعه می اندازد اما جامعه بدون ساختار اعتراضی مستمر به حکومت در ایران التهابش دیگر کافی نیست توان قیامت کردن ندارد اما هم چنان معذب است.اکثریت اصلاح طلبان هم در حکومت هم حصر را چون معضلی می بینند که مدیریت کردن آن را با خاطره گویی همراه کرده اند .

اما حصر دست بسته گی جناح ها را هم باعث شده حتی عسگر اولادی هم نتوانست داستان را حل کند عسگر اولادی که زمانی خمینی به احترام جریانش می ایستد در برابر رهبر نظام بسیار بی اعتبار تر از آن شد که به سخنش اعتنائی کند و پاسخی دهد.
اما امروزه نام میرحسین و کروبی در حکومت ممنوع نیست اما مشروع هم نیست.
دوجناح حکومت به حالت آتش بس و تحمل و تحمیل در حصر رسیده اند .اما حصریان با ورود خود به انتخابات با حفظ موضع، داستان حصر را در ادامه سنت منتظری جلوه زنده و دیگری داده اند.بن بست حصر بارز است دو طرفه را یاری مغلوبه کردن جریان حصر نیست نه ,محاکمه عملی است نه ,نگه داشتن حصریان در سکوت.اما آزادی حصریان هم عملی نیست. چرا که آزادی حصریان معنای خواهد داشت.صدای قوی در جامعه مدنی را باعث می شود صدای که خاتمی نمی خواهد نماینده آن باشد صدای که روحانی نمی تواند با آن هم صدا شود.

اگر موسوی همان موسوی و کروبی همان کروبی باشند اینان صدای پر قدرتی هستند که می توانند صدای همان اقشاری شوند که نگاه جامعه محور خوانده می شوند این نگاه در جامعه ما سر ندارد اگر چه بدنه دارد این جریان در جامعه ما سرگردان است میان هاشمی و خاتمی. این دو نگاه اصلاح طلب هستند اما دولت محورمی باشند .اگر چه خاتمی توسعه سیاسی را باور دارد اما جامعه مدنی را در سیطره نگاه دولت محور و جناحی می خواهد.به لیست های حمایتی از سوی وی بنگرید دوستان ویژه خوار را به نیرو های مدنی ترجیح نمی دهد.حصریان نشان داده اند در ابعادی از نگاه دولت محور و صرفا حفظ نظامی فراتر رفته اند .به نظر می رسد شکست حصر اگر رخ دهد هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان را در وضع جدیدی قرار می دهد .اما مهم تر شاید نگاه جامعه محور را رشد دهد که به رشد این نگاه سخت نیاز مندم هستیم.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله