گذشته را فراموش نکن ! ببخش و بگذار برود!

تئوریهای سیاسی را که مرور میکنیم از رجحان امر اخلاق بر امر سیاست جز نزد ارسطو و پیروانش چیزی نمی یابیم.جهان را برداشت ماکیاولی تضاد آشتی ناپذیر اخلاق و سیاست در برگرفته است . الزامات سیاست ورزی و حاکمیت مدرنیته و پسا مدرنیته جای چندانی برای اخلاق باقی نگذاشته است . و عدم هماهنگی میان بنیادها ، قواعد و حوزه بهره برداری اخلاق و سیاست , عدم آشتی میان این دو مقوله را تجویز می نماید .
اما هستند کسانی که با رفتار و باورهای خود نشان داده اند که نه تنها میتوان این دو را با یکدیگر آشتی داد که حتی می توان از حوزه سیاست به نفع اخلاق ـ آن جا که در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند  فاصله گرفت .
برای این افراد اخلاق تنها یک شعار و یک ژست سیاسی نیست یک دکترین مبتنی بر مبانی و مفاهیم پایه ای فلسفی است ؛ استراتژی سیاسی و اجتماعی مبتنی بر یک روش تفکر و مدل زیست است که به راه حل های اخلاقی و انسانی برای حل منازعات سیاسی تأسی می جوید تا از پتانسیل های بازتولید چرخه ی خشم و انتقام ممانعت به عمل آورد . پرچمدار این نحله بی بدیل در دوران معاصر گاندی بزرگ است آن جا که می گوید :
“ایمانت را به بشریت از دست نده. بشریت یک اقیانوس است اگر چند قطره از آن آلوده شود اقیانوس آلوده نشده است.”
گاندی به چیزهای خوب در مردم می نگریست و تلاش می کرد به آنها کمک نماید . تلاش می کرد تا با ایجاد دگرگونی در خود نمونه ی تغییری باشد که می خواهد در جهان ایجاد کند .
گاندی معتقد بود” ببخش و بگذار برود زیرا فقط افراد ضعیفند که نمی توانند ببخشند . بخشش شیوه ی قدرتمندان است. سیاست چشم در برابر چشم تنها جهانی نابینا بر جای خواهد گذاشت”.
“نبرد شیطان و اهریمن سودی نخواهد داشت. باید شیوه ی واکنشی را برگزینیم که هم برای خودمان و هم برای دیگران سودمند باشد. باید یاد بگیری چگونه با بخشش و بی خیالی نسبت به گذشته می توانی خودت و دیگران را از موهبتی بزرگ بهره مند سازی. گذران زندگی در یک خاطره ی تلخ هیچ کمکی نمی کند تنها باید تجربه ای از آن برگرفت و رد شد. ماندن در گذشته تنها موجب رنجش خاطر می شود و جلوی تحرک و فعالیت را سد خواهد کرد. اگر نبخشی به گذشته و افراد دیگر اجازه داده ای که احساسات تو را به کنترل خود در آورند. بخشش موجب رهایی از آن زنجیرهاست و پس از آن می توانی به آینده چشم بدوزی”.
گاندی این میراث بزرگ را به نلسون ماندلا بخشید تا همانند پروسپرو اسطوره بخشش حامی بشریت گردد .
ماندلا نیز اجازه نداد نفرت و کینه آلام جامعه اش را افزون تر نماید . او با شعار ” گذشته را نمی توان فراموش کرد اما می توان بخشید “و تعالی روحی پیروانش فرایند انتقال قدرت را با خشونت کمتری همراه ساخت و هزینه کمتری را نیز به جامعه و مردمش تحمیل ساخت .
جریحه دار نکردن غرور رقبا و جناح های شکست خورده در بعد از به نتیجه رسیدن مبارزات علیه آپارتاید موجب شد تا همه مردم فارغ از رنگ و نژاد و طبقه در مدیریت جامعه مشارکت نموده و به نتایج درخشانی از موفقیت دست یابند .
در ایران میراث دار این سنت در آمیختگی اخلاق و سیاست نسل اول و دوم روشنفکری دینی مهندس مهدی بازرگان ، آیت الله طالقانی ، دکتر یدالله و مهندس عزت الله سحابی می باشند که با زیستشان پیشی گرفتن امر اخلاق بر سیاست را به منصه ظهور رساندند. در این سطور کوتاه هدف من یادآوری مواجهه این نحله فکری با عملکرد کسانی است که تلاش کرده اند به عرصه عمومی و مردم بازگردند.
خویشتن داری مهندس بازرگان برغم مخالفت شدید با اعدامها و حذفها و پاکسازی های گسترده بعد از انقلاب ، کینه ورزیها و تندرویها ، انتقام گیریها و بازتولید چرخه خشونت و خارج نشدن از چرخه اعتدال و اصول و تلاش برای بازسازی هر آن چه رو به ویرانی میگذاشت و به مانند آن مهندس عزت الله سحابی که خود ، خانواده ، دوستان و جریان فکری و سیاسی اش از جمله طیفهایی بودند که در بعد از انقلاب به دلیل انتقاد نسبت به تداوم جنگ در بعد از فتح خرمشهر و نیز جهتگیری های اقتصادی نظام و نیز تصفیه های شدید سیاسی دچار هزینه های بسیار شدند .اما زمانی هم که تشخیص دادند حمایت از کلیت مدیریت کشور ضمن داشتن رویکرد انتقادی ـ اصلاحی ، متضمن منافع بیشتری برای مردم و سرزمینشان می باشد، به حمایت از آن پرداختند تا جایی که از این بابت مورد انتقاد نزدیکترین دوستانشان نیز قرار گرفتند. آنان برغم اعتراف به ریزش نیرو بخاطر حمایتشان از ضرورت صلح و آشتی ملی برای عبور از بحرانهای موجود در کشور ، ترجیح دادند اقدام درستی را که با منافع ملی از سویی و با منش و تربیتش از سوی دیگر تطابق دارد را برگزیند.
حمایت از تلاش برای اصلاح ، گسترده تر شدن چتر نیروهای مدافع منافع ملی و عمومی، تسهیل تحول و تغییر و بازسازی جامعه با حداقل هزینه به جهت کاستن از آلام جامعه شیوه و منشی است که از این بزرگان بر جای مانده است . ادامه دهنده مشی ایی است که معتقد است باید با تایید و تقویت چرخه تغییرات مثبت ، و پیشرفت را قانون مداوم زندگی دانستن ، به جنبه های خوب انسانها توجه شود .
پس عبور از گذار سخت توسعه نیافتگی و نیل به چرخه مثبت پیشرفت و توسعه ، مستلزم بازگشت به الگوی زیستی است که تلاش دارد تا این امکان را به همه بدهد که انسانی تر بیندیشند و عمل کنند . تا بدینوسیله امکان دست یابی به وفاق ملی را در بستر واقعی فراهم آورد . پس لازم نیست فراموش نکنیم اما ببخشیم و بگذاریم بروند ! و بدانیم اگر فراموش هم نمی کنیم تنها برای کسب تجربه تاریخی ، مبارزه با انقطاع تاریخی و سپردن میراث اخلاقی به آیندگان است.
از ابوالسعید ابوالخیر پرسیدند که آداب جوانمردی چیست؟ در پاسخ گفت که عیب‌پوشی و زشتی‌های آدمی را نمایان نکردن!
——————————————-
منبع: ایران فردا- شماره 27 بهمن 95

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله