کارگران نساجی مازندران بیش از ۲۵ ماه حقوق دریافت نکرده‌اند

۷۰۰ کارگر نساجی مازندران شامل کارخانجات تلار، گونی بافی، طبرستان و چند واحد دیگر بیش از ۲۵ است که حقوق دریافت نکرده‌اند و مسئولان بی‌توجهی می‌کنند.

به گزارش فارس، نصرالله دریابیگی امروز با بیان اینکه کارگران نساجی مازندران متشکل از کارخانجات تلار، گونی بافی، طبرستان و چند واحد دیگر بیش از ۲۵ ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند، مشکلات اقتصادی، عدم بازسازی به موقع، سوء‌مدیریت و اجرای قانون خصوصی‌سازی را از جمله چالش‌های فراروی یکی از بهترین واحدهای تولیدی شمال کشور عنوان کرد.

وی کارخانجات نساجی مازندران را از بهترین واحدهای تولیدی کشور و شمال ایران ذکر و خاطرنشان کرد: در دو دهه گذشته هزاران نفر در این کارخانجات مشغول به کار بودند ولی امروز با وجود کاهش کارگران، ۷۰۰ کارگر این واحد تولیدی بیش از ۲۵ ماه از دریافت حقوق محروم مانده‌اند.

دبیر اجرایی تشکلات خانه کارگر استان مازندران تصریح کرد: اعتراض کارگران و همه اعتراض‌های این افراد به خاطر بی‌توجهی مسئولان کشور اتفاق افتاده است.

دریابیگی افزود: در جریان خصوصی‌سازی این واحد تولیدی، پخته و سنجیده عمل نشد چرا که سرمایه‌گذار خارجی نمی‌تواند مشکل صنعت و کارگران این مجموعه را حل کند.

وی با اشاره به قول مساعد رئیس جمهور برای احیای کارخانجات نساجی مازندران بیان کرد: بعد از چندین سال از ابراز این وعده، نه تنها این واحد احیا نشد بلکه اسباب نارضایتی کارگران را نیز فراهم کرد.

دریابیگی افزود: انتظار ما از مسئولان ارشد استان و کشور این است که این واحد تولیدی با مصوبه مسئولان عالی رتبه به بخش دولتی یعنی به شرکت سرمایه‌گذاری بانک ملی بازگردد و تمامی حقوق معوقه کارگران با بودجه اختصاصی تا ریال آخرش تصفیه شود همچنین تغییرات اساسی در مدیریت ارشد، هیئت مدیره و مدیرعامل با در نظرگرفتن تخصص و تعهد انجام پذیرد.

وی در ادامه با تاکید بر قطع کردن دست جناح‌های سیاسی از این کارخانجات ابراز امیدواری کرد قطعا با توجه به تحریم‌ها و مشکلاتی که از بابت واردات بی‌رویه کالاهای خارجی، مشکلات اقتصادی و مشکلات هدفمندسازی یارانه‌ها در کشور ایجاد شده با انتخاب مدیران اصلح می‌توان معضلات این واحد تولیدی را برطرف کرد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله