ژيلا بنی‌يعقوب برای اجرای حکم یک سال حبس به زندان اوین رفت

ژیلا بنی یعقوب، روزنامه‌نگار و برنده جایزه شجاعت در روزنامه‌نگاری سال ۲۰۰۹ و همسر بهمن احمدی امویی، دیگر روزنامه نگار زندانی، روز یکشنبه برای اجرای حکم یک سال زندان خود، راهی زندان اوین شد.

به گزارش رادیو فردا، بنی یعقوب روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جريان وقایع پس از انتخابات به همراه همسرش، بهمن احمدی امويی بازداشت و در خرداد ۱۳۸۹ به يک‌سال حبس تعزيری و ۳۰ سال محروميت از شغل روزنامه‌نگاری محکوم شد.

بهمن احمدی امويی، همسر خانم بنی یعقوب و دیگر روزنامه نگار زندانی هم از خرداد ماه امسال به زندان رجايی شهر کرج منتقل شده است.

پس از مسعود باستانی و مهسا امرآبادی اين دومين زوج روزنامه نگاری هستند که در همزمان در دو زندان متفاوت دوران محکوميت خود را طی می‌کنند.

 «بنياد بين‌المللی رسانه‌های زنان»، «جايزه شجاعت در روزنامه‌نگاری» در سال ۲۰۰۹ ميلادی، چهار سال پیش  به ژيلا بنی‌يعقوب اهدا کرده و گفته بود: «گزارش‌های خانم بنی یعقوب در مورد موضوعات حساس سياسی و اجتماعی بارها موجب زندانی شدن وی شده است.»

پیشتر گزارش شده بود به سه تن از روزنامه‌نگاران و فعالان حوزه زنان از جمله ریحانه طباطبایی، ژیلا بنی یعقوب و شیوا نظرآهاری گفته شده به زندان بروند و دوران محکومیت خود را بگذرانند.

ریحانه طباطبایی به پنج ماه حبس، شیوا نظرآهاری به چهار سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و ژیلا بنی‌یعقوب به یک سال حبس و ۳۰ سال محرومیت از روزنامه‌نگاری محکوم شده‌اند.

بیش از صد روزنامه‌نگار ایرانی، اردیبهشت ماه سال جاری با ارسال نامه‌ای به روسای دو قوه قضاییه و مقننه جمهوری اسلامی، از «توهین» و «تعرض» به روزنامه‌نگاران در ایران انتقاد کرده و خواستار  آزادی روزنامه‌نگاران زندانی و اجرای قانون در قبال اهالی قلم شده بودند.

در این نامه که ۲۴ اردیبهشت‌ماه در فضای مجازی منتشر شده، آمده بود: «درست در روزهایی که متهم بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک ارتقا مقام می‌گیرد و قوای تحت ریاست شما چشم بر اتهامات او می‌بندد، روزنامه‌نگاران ایرانی یکی بعد از دیگری راهی زندان‌ها می‌شوند، به آنان ناسزا می‌گویند و حتی تعرض فیزیکی می‌کنند.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله