پورمحمدی با انکار نقش خود در قتل های زنجیره ای

چپ های وزارت مسئولان اصلی قتل ها بودند

مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری در گفتگو با سایت مشرق که گفته می شود وابسته به نیروهای امنیتی است جزئیاتی از فعاليت هاي اطلاعاتي و امنيتي خود،در دورانی که معاون  وزیر اطلاعات بوده و همچنین پرونده هاي فعلي زير دست خود در سازمان بازرسي را بيان کرد.

به گزارش مشرق  پورمحمدی در این گفتگو که قرار است مشروح آن بعدا منتشر شود در مورد خروج خود از وزارت اطلاعات گفت: «وقتي دولت دوم خرداد آمد طبيعي بود كه تيم اصلاح طلبان دولت خاتمي نتوانند با گروه‌هاي اصولگرا كار كنند زيرا نقطه قوت وزارت اطلاعات از زمان تأسيس تا دوم خرداد اين بود كه وزارت اطلاعات از طيف‌هاي مختلف سياسي بهره مي‌برد. يك عده تندروتر بودند كه البته بعد ها جدا شدند. خيلي از ليدرهاي اصلاح طلب امروز، در گذشته نيروهاي وزارت اطلاعات بودند و اواخر دوره وزارت جناب آقاي ري شهري از وزارت خارج شدند. خودشان گفتند چون مزاجشان تند بود نمي‌توانيم كار كنيم و خارج شدند.»

 مسئولان مستقیم قتل ها از چپ های سرشناس وزارت بودند

معاون اسبق وزارت اطلاعات درباره ارتباط خود با موضوع قتل هاي زنجيره اي هم تصريح کرد: اين داستان جزء پروپاگانداها و جوسازي‌هايي است كه جريان چپ در كشور راه انداخت؛ اين جريان، وقتي مي‌خواست كسي را بكوبد بايد يك بهانه و اتهامي برايش مطرح مي‌کرد. يك عده را مي‌گفتند تندرو است، يک عده اي راهم گفتند چماق دار است و بعدش هم داستان قتل‌هاي زنجيره اي درست شد. كنار گذاشتن من هم همزمان شد با رفتن آقاي دري نجف آبادي. خب طبيعي بود كه براي اينكه راحت بتوانند اين قضيه را در افكار عمومي جا بيندازند استفاده از همزماني و استفاده از قرينه زماني بود تا به اهداف سياسي و به اصطلاح خودشان حذف رقباي خودشان بپردازند در حالي که حوزه من حوزه خارجي بود و اصلاً ورودي به حوزه داخلي نداشتم.

وي ادامه داد:« افراد اصلي‌اي كه در اين قتل‌ها مسؤول مستقيم بودند، مشهورترين نيروهاي چپ وزارت اطلاعات بودند و آدم‌هايش هم موجودند. افرادي كه اعتراف كردند چهره هاي مشهور چپ در وزارت اطلاعات بودند.چپي‌ها اگر از من و امثال من سندي داشتند آن را در بوق و كرنا مي‌کردند و چيزهايي هم رويش مي‌گذاشتند اما نه تنها بنده، بلکه خيلي از چهره ها و شخصيت‌ها و علماي ما را هم به اين قتل‌هاي زنجيره اي منسوب كردند. اينكه با اجازه چه كسي بوده، چه كسي هماهنگي‌ها را انجام مي‌داده و سعي كردند يك سناريوي بسيار گسترده اي را بسازند.»

پورمحمدي اضافه کرد: امروز هم متأسفانه باز يك عده دوستان اصول‌گراي ما همين رويه و روش‌هاي تخريب و حذف شخصيتي و وارد كردن نسبت‌هاي ناروا و ناصحيح را براي حذف رقيبان در پيش گرفتند كه شايد موفقيت‌هاي لحظه اي هم داشته باشند، اما همان فرجامي كه چپ‌ها داشتند براي آن‌ها متصور است.

احمدی نژاد کار حزبی را قبول دارد به شرطی که همه تابع او باشند!

وزير اسبق کشور در ادامه درباره نحوه آشنايي خود با احمدي نژاد و ورود به دولت نهم نيز گفت: من نخستين بار به عنوان عضو هيئت منصفه در جريان شكايت آقاي احمدي نژاد از آقاي خوييني ها در دادگاه روزنامه سلام آشنا شدم. بعد از آن شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب تشكيل شد. من آن زمان از وزارت اطلاعات اخراج شده بودم و در دانشگاه امام صادق(ع) تدريس مي‌کردم و فعاليت اداري نداشتم. در آن جلسات آقاي احمدي نژاد مي‌آمدند و آشنايي اصلي ما از آن تاريخ است. پس از آن آقاي احمدي نژاد به شهرداري رفتند و من هم در دفتر مقام معظم رهبري كار مي‌کردم و ارتباطاتي با شهرداري داشتيم و در انتخابات مجلس هم اين آشنايي ادامه داشت.

وي در پاسخ به اين سؤال که آيا آن موقع آقاي احمدي نژاد به تشكيلات و كار حزبي اعتقاد داشت؛ گفت: ايشان، هم آن موقع اعتقاد داشت و هم الآن، البته اگر همه تابع نظرات ايشان باشند! آن موقع مثل الآن بروز نمي‌داد كه “به كار تشكيلاتي اعتقاد دارم به شرط اينكه آنچه من فكر مي‌کنم شما عمل كنيد!” آن موقع به عنوان عضو در تشكيلات حضور داشت. بعد از رياست جمهوري مي‌گفت تشكيلات را قبول دارم به شرطي كه تشكيلات با من باشد! ايشان به تشكيلات اعتقاد دارند اما با تعريف خودشان!»

 در انتخابات ریاست جمهوری نهم به احمدی نژاد پیغام دادم کنار بکشد ولی توجه نکرد!

پورمحمدي در ادامه با اشاره به فعاليت هاي اصولگرايان براي انتخابات رياست جمهوري دوره نهم، گفت: كانديداي شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب براي انتخابات، آقاي لاريجاني بود و من هم به ايشان كمك مي‌دادم اما قرار شد كانديدا ها به نفع يك نفر كنار بكشند. آقاي احمدي نژاد كج دار و مريز عمل مي‌کرد. مي‌گفت “چشم!” اما جور ديگري رفتار مي‌کرد و گاهي هم مي‌گفت “نه!” و خلاصه حالت‌هاي زيگزاگي را از خودشان نشان مي‌دادند! با آقاي احمدي نژاد هم صحبت كرديم كه الآن هم نيروهاي چپ حضور دارند و هم آقاي هاشمي آمده؛ اگر قرار باشد ما هم چنددستگي داشته باشيم چندان توفيقي نخواهيم داشت؛ شما بهتر است كنار بكشيد. من خودم چند بار به ايشان پيام دادم و صحبت كردم كه انصراف دهند که توجهي نکردند.

 طریقه انتصاب پورمحمدی به وزارت کشور دولت احمدی نژاد

وي در ادامه با اشاره به بي نظمي در اقدامات احمدي نژاد در چينش کابينه گفت: پس از پيروزي آقاي احمدي نژاد در انتخابات، چند بار از دفتر ايشان تماس گرفتند كه آقاي احمدي نژاد مي‌خواهد شما را ببيند. در آن جلسه ايشان گفتند كه من رفتم خدمت رهبري و براي وزارت اطلاعات چون بايد نظر آقا را جلب كنم افرادي را مطرح كردم و نظر ايشان روي شماست. من گفتم اگر نظر رهبري اين است من حرفي ندارم هرچند كه خودم خيلي مايل نبودم. بعد هم شدم عضو كارگروه گزينش و ارزيابي وزرا. در جلسات چند نفر براي وزارت كشور پيشنهاد شدند و آقاي احمدي نژاد نپسنديد. در يكي از جلسات، آقاي احمدي نژاد دو بار گفتند اسم پورمحمدي را براي وزارت كشور هم بنويسيد. من شوخي و جدي گفتم من موافق نيستم و نمي‌آيم. سرانجام دو شب قبل از اينكه ليست برود مجلس، يعني جمعه شب ساعت 10 كه قرار بود يكشنبه ليست به مجلس برود آقاي زريبافان تماس گرفتند و گفتند كه آقاي احمدي نژاد گفتند برنامه‌تان را براي وزارت كشور بنويسيد! پرسيدم چي؟ گفتند ديگر قطعي شد براي وزارت كشور. گفتم حالا من چطور تا پس فردا برنامه آماده كنم؟ گفت ديگر آقاي احمدي نژاد تصميم گرفته و من نمي‌دانم.

پور محمدی ادامه داد:« بعد شنيديم آقاي احمدي نژاد خدمت مقام معظم رهبري مي‌رسند و مشكل خودشان را براي وزارت كشور مطرح مي‌کنند و بعد هم بنده را پيشنهاد مي‌دهند كه آقا هم نظرشان موافق بود. بعد مشكل براي وزارت اطلاعات پيش مي‌آيد و آقاي احمدي نژاد مي‌گويند كه ما نظرمان روي آقاي محسني اژه اي است ولي خودشان زير بار نرفتند و باز ظاهراً قرار مي‌شود كه از ايشان دعوت شود به حضور مقام معظم رهبري برسند و آقا در آن ديدار به ايشان تأكيد كنند كه بپذيرد. اين اتفاق روز شنبه انجام شد. يعني فرداي آن روز كه به من اطلاع دادند. صبح شنبه من به دفتر كارم در بيت مقام معظم رهبري رفتم و از آنجا تماس گرفتم با وزارت كشور و گفتم برنامه هاي وزراي سابق را برايم بفرستيد. مي‌خواستم ببينم برنامه هاي وزارت كشور چگونه است؟ چون اصلاً ذهنم آماده براي وزارت كشور نبود. شروع كرديم به برنامه نوشتن اما تا روز يكشنبه آماده نشد.»

با هیچ کس در کشور دعوا ندارم/ برخی حاضران در جریان انحرافی گرفتار فساد نیستند

وي درباره علت و نحوه خروج از دولت احمدي نژاد هم با بيان اينکه روابط خوبي با دولت دارد و با هيچ كس هم در مملكت دعوا نمي كند، گفت: پس از دولت نهم و بعد از کشمکش‌هايي كه در اواخر آن دولت پيش آمد و به دولت دهم كشيد و تشديد شد، قرايني مانند شکايت‌ها داريم كه خب بيشتر شده و پرونده هاي بزرگي ديده شد كه در آن‌ها انحرافات بزرگي رخ داده بود. تخلف از قانون حجمش زياد شده كه حالا مجلس و نهادهاي نظارتي تذكر دادند. بنابراين مي‌شود گفت که در نيمي از عمر رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد فضاي اول حاكم بود و در نيمه دوم فضا تغيير كرد و تخلفات افزايش يافت.

پورمحمدي، علت اين افزايش تخلفات و حركت به اين سمت را بي انضباطي و بي‌برنامگي ذکر کرد و گفت: من، مهم‌ترين عامل افزايش تخلفات و انحراف را بي تقيدي و عدم التزام به قانون و بي‌برنامگي مي‌دانم. اين، بستر فساد است و وقتي وجود داشته باشد روزنه‌هايي را به وجود مي‌آورد كه يك عده آدم فاسد و فرصت طلب امكان ورود پيدا كنند.

وي با اشاره به علل گسترش فساد در دولت دهم، تأکيد کرد: افرادي هستند كه حتي در اين تيم مشهور به انحرافي هم حضور ندارند اما گرفتار فساد هستند، متأسفانه رفتارشان فسادزاست و بستر براي فساد ايجاد مي‌کنند. عده اي هم هستند كه در اين تيم حضور دارند و گرفتار فساد نيستند و يا حداقل ما شناسايي نكرديم. يعني بايد انحراف ذهني و فكري را با انحراف عملي دو مقوله جدا از هم بدانيم كه البته نقاط مشترك دارند و فساد فکري و ذهني فضا را براي فساد عملي نيز مهيا مي‌کند.

خبرنگار مشرق پرسيد: «مي‌گويند آقاي احمدي نژاد رفتند خدمت مقام معظم رهبري و نسبت به گزارش‌هاي شما در خصوص فساد بانكي گلايه داشتند و مي‌گفتند شما سياه نمايي مي‌کنيد. گفته شده ايشان هم به آقاي آملي لاريجاني گفتند كه به شما اطلاع دهند مدتي در خصوص اين موضوع موضع گيري و صحبت نكنيد؟» که پورمحمدي پاسخ داد: نه؛ من اصلاً در رابطه با فساد بانكي صحبت علني نداشتم. مجلس از من دعوت كرد و ما اصلاً خبرش را هم منتشر نكرديم. خبر از چند نماينده منتشر شد و ما هم مخالف بوديم.»

قرار است متن کامل این مصاحبه از سوی سایت امنیتی مشرق منتشر شود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله