پیمان عارف بازداشت شد

به گزارش منابع حقوق بشری پیمان عارف، فعال دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران وعضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران  شامگاه دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ با یورش نیروهای امنیتی بە منزل اش در تهران بازداشت شد.

به گزارش سایت سپیده دم پیمان عارف  در  آخرین مطلبی که یکشنبه اول اردیبهشت ۱۳۹۲ در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده بود به مساله یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری  پرداخت و در مورد احتمال حضور محمد خاتمی در رقابت‌های انتخاباتی  نوشت:

مشکل ما آمدن یا نیامدن محمد خاتمی نیست!
مشکل ما چگونه آمدن یا چگونه نیامدن اوست.
آمدن با الگوی رفتاری دماوندیه ایشان نه تنها هیچ کمکی به جنبش دموکراسی خواه و حقوق بشر طلب نمیکند، بلکه به پاشنه آشیل آن تبدیل میگردد.
“عدم ورود” فرادستانه و از موضع عزت، هزاران بار بیشتر از ورود فرودستانه و از موضع ضعف و خدمت و دلربایی حاکمیت به جنبش دموکراسی و حقوق بشر یاری رساند.
مسئله آمدن یا نیامدن خاتمی اولا مسئله ما نیست!
چگونه آمدن و چگونه نیامدن او مسئله است.
این بازداشت در حالی صورت گرفت که نامبرده روز قبل احضاریه ای برای حضور در دادگاه دریافت کرده بود .علت این بازداشت هنوز مشخص نشدە است. بنا بر این گزارش ماموران علیرغم اعتراض خانواده , با ورود به منزل ضمن بازرسی منزل , لب تاپ وی را با خود برده اند .

گفتنی است آقای پیمان عارف پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) دستگیر شده و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به جرم داشتن تجهیزات ماهواره سه میلیون ریال فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در گروه‌های غیر قانونی (اپوزیسیون)، به تحمل دو سال و نیم زندان تعزیری، و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت مادام العمر(در تجدید نظر تبدیل به ۱۵ سال گردید) از هر گونه فعالیت و حضور در تشکل‌های سیاسی محکوم شد.

در همین رابطه روز گذشته وبسایت هرانا گزارش داده بود که آقای پیمان عارف، برای ساعت ۹ صبح روز ۲۱ اردیبهشت , به شعبه ۱۱۷۲ دادگاه جزایی تهران احضار شده است

این گزارش , شکایت بهرام رشته احمدی معاون امنیت سابق دادستان تهران دایر بر نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق مصاحبه با تارنمای کلمه درباره نحوه اجرای حکم شلاق درباره خود ؛ را دلیل این احضار اعلام کرد

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله