فرزند احمد جنتی:

پدرم دیگر مدافع سرسخت احمدی ن‍ژاد نیست/دوستی در دنیا نداریم

پسر احمد جنتی که خود یکی از دیپلمات های پر سابقه ایران است در گفت و گویی با نشریه آسمان گفت  نگاه ایشان {احمد جنتی} به دولت که تغییر کرده است. ایشان جزو مدافعان سرسخت آقای احمدی نژاد بودند، اما الان دیدگاه ایشان تغییر کرده. این طور نیست که روی مساله ای حالت جزمیت و دگم داشته باشند

هفته نامه آسمان گفت وگویی با علی جنتی فرزند ارشد احمد جنتی دبیر شورای نگهبان انجام داده است.

به نوشته وب سایت امروز خلاصه ای از اهم گفته های فرزند احمد جنتی چنین است:

* همان اوایل که من مشغول به کار شدم؛ ظاهراً تازه آقای احمدی نژاد فهمیده بود که من جزو طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی هستم. از همان اوایل فشار را روی آقای پورمحمدی گذاشتند برای اینکه معاون سیاسی حتما باید عوض بشود.

* هم دوره آقای پورمحمدی در مدرسه حقانی و خیلی از افراد دیگر بودم.

*ما {با پدر}دائماً رفت و آمد داریم. هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ معنوی ایشان را پدر خودم می دانم و علاوه بر رابطه پدر و فرزندی ایشان همواره از نظر علمی و اخلاقی استاد و راهنمای من بوده اند. لذا برای ایشان بسیار احترام قائل هستم. ایشان از نظر معنوی و مراتب تقوی و زهد و پارسایی شخصیت کم نظیری هستند. از نظر سیاسی طبیعی است که اختلاف نظر داشته باشیم. چون متعلق به دو نسل هستیم.

* در گذشته با ایشان  زیاد بحث می کردم منتها در طول چند سال اخیر کمتر بحث می کنیم.

* نه من می توانم روی ایشان تأثیر بگذارم و نه ایشان می توانند افکار مرا تغییر دهند. ممکن است احیاناً برخی از مباحث به جدل بکشد و احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم، خدشه دار بشود.

* نگاه ایشان {احمد جنتی} به دولت که تغییر کرده است. ایشان جزو مدافعان سرسخت آقای احمدی نژاد بودند، اما الان دیدگاه ایشان تغییر کرده. این طور نیست که روی مساله ای حالت جزمیت و دگم داشته باشند.

* می توان گفت وضعیت روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بدترین وضعیت را در طول سه دهه گذشته دارد. یعنی ما الان برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم. وضعیت اروپا که کاملاً روشن است و حتی در حد معاون وزیر هم نمی توانیم رفت و آمدی داشته باشیم. با شرق آسیا هم وضعیت مشابهی داریم. البته با چین و هند روابط نسبتا نزدیک است ولی با بقیه کشورها هم به دلیل مسائل هسته ای و فشارهای آمریکا و تحریکات غرب و هم به دلیل عملکردهای نامناسب خودمان، رابطه مان دچار مشکلات جدی است. آنچه انتظار می رفت این بود که جمهوری اسلامی ایران حداقل رابطه متعادلی را با همسایگان برقرار کند، به خصوص همسایه های عرب حوزه خلیج فارس و نیز کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا. اما نوع عملکرد ما به گونه ای بوده که تقریبا همه این کشورها اکنون علیه جمهوری اسلامی بسیج شده اند. در حوزه خلیج فارس تقریبا با تفاوت طیف هایی که وجود دارد عموما با جمهوری اسلامی مساله دارند، عمانی ها با ما نزدیک تر هستند. احساس می کنیم که قطری ها با ما نزدیکی بیشتری دارند. ولی عربستان سعودی الان بیشترین خصومت را با ایران دارد. بحرین که دنباله روی عربستان است، وضعیتش به همین ترتیب است.

* در کشور ما اصلا سیاست های کلی نظام را نه رئیس دولت تعیین می کند و نه وزارت خارجه. بخشی از آن توسط رهبری با توسط شورای امنیت ملی تعیین می شود که نهایتاً به تصویب مقام معظم رهبری می رسد و عموماً دستگاه اجرایی در آن چارچوب عمل می کند. وزارت خارجه در واقع مجری سیاست های ابلاغی است نه اینکه تعیین کننده سیاست خارجی باشد.

* وقتی احمدی نژاد اعلام می کند که فلان کشور باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ این برخلاف سیاست کلی نظام است و هزینه های زیادی را بر جمهوری اسلامی تحمیل می کند.

* برای منافع ما مهم این است که اگر روزی بشار اسد هم نباشد، سیستم دچار فروپاشی نشود و دولت بتواند با اصلاحاتی که در درون کشور انجام می شود آرا و نظرات مردم را تأمین کند و حمایت از انقلاب فلسطین و نیروهای مقاومت خدشه دار نشود. البته روسیه و چین هم عموماً همین رویه را دنبال می کنند.

* اصلاح طلبان و میانه روهای ایران نمی گویند که در ایران پوشش و نوع حجاب آزاد است، کسی در ایران چنین چیزی نمی گوید

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله