نامه اعتراضی اعظم طالقانی به رهبر جمهوری اسلامی

وای بر ما که بر پاشنه پا به عقب برگشته ایم

اعظم طالقانی، عضو شورای فعالان  ملی مذهبی در نامه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی  با اشاره به وقایع بند ۳۵۰ زندان اوین آورده است: به نظر می رسد اتفاقی که روز ۲۸ فروردین ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین افتاد و وقایعی این چنینی به یکی از هنرهای ما تبدیل شده، که به طور ناگهانی بحران می سازیم به نوعی هنر بحران سازی خودمان را به نمایش می گذاریم!

وی همچنین در نامه خود به نقض آئین نامه انضباطی از سوی ماموران بند  آورده است:آیا در آئین نامه انضباطی زندانهای ما در برخورد با انسانها چیزی به عنوان «خشونت غیرانسانی» قید شده؟ یا اینکه مواد و قیود آن بر اساس کرامت انسانی وضع گردیده؟ اگر در قوانین و آئین نامه ها بر کرامت انسانها حتی زندانی تاکید شده پس با رفتار صورت گرفته باید گفت که برخلاف آئین نامه عمل کردیم. با این نگاه یعنی هرچه تشخیص دادیم درست است همان را عمل می کنیم، اگر آئین نامه انضباطی در برخورد با زندانیان ولو متخلف بر کرامت انسانی تاکید کرده پس مغایر قانون و روش مدنیت عمل کردیم و «…وای بر ما که بر پاشنه پا به عقب برگشته ایم، آن وقت است که طبق سنن الهی سرنوشت ما مشخص و معلوم است.» (آل عمران ۱۴۴)

متن این نامه که در صفحه فیس بوک خانم طالقانی منتشر شده به شرح زیر است:

بسمه الله الرحمن الرحیم

مقام محترم رهبری، سلام علیکم

رویه بعضی کشورها حتی آنهایی که بر حقوق بشر تاکید دارند بر آن است که به منظور بررسی وضعیت زندان و زندانیان برای بازدید به طور ناگهانی بدون اطلاع قبلی به داخل سلولهای زندان ورود کنند و وسایل زندانی را تفتیش نمایند و در صورتی که خلاف آئین نامه اجرایی عملکرده باشند و از مقرراتی که قبلا برای زندانی توضیح داده شده عبور کرده باشند طبق آئین نامه انضباطی عمل می شود. البته آئین نامه انضباطی زندانهای برخی کشورها چندان با درک و کرامت انسانی تطابق ندارد در مقابل در بعضی کشورها نیز سیستم به گونه ای است که یا زندانی ندارند یا تعداد آنها بسیار کم است. در صورتی که در رژیم گذشته هم چند وقت یکبار به طور دفعی به داخل سلولها ورود می کردند و اگر تخلفی مشاده می شد طبق آئین ناهه انضباطی عمل می شد. حال سوال این است ما که تعریف واژه کرامت انسانی اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول نداریم پس تعریفمان از کرامتی که خداوند فضائل آن را توصیف نموده چیست؟

با این حال اگر در تفتیش داخل مواردی خلاف مقررات دیده شود تنبیهاتی در نظر گرفته شده و مثلا زندانی به سلول انفرادی منتقل می شود.

آئین نامه انضباطی زندان ما چگونه تعریف شده؟ آیا با تعریف «کرامت انسانی» که هم در اعلامیه جهانی حقوق بشر قید شده و هم در تعاریف دینی ما وجود دارد همخوانی دارد؟ و به طور کل تعریف خود ما از کرامتی که خداوند فضایل آن را توصیف نموده چگونه است؟

به نظر می رسد اتفاقی که روز ۲۸ فروردین ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین افتاد و وقایعی این چنینی به یکی از هنرهای ما تبدیل شده، که به طور ناگهانی بحران می سازیم به نوعی هنر بحران سازی خودمان را به نمایش می گذاریم!

آیا در آئین نامه انضباطی زندانهای ما در برخورد با انسانها چیزی به عنوان «خشونت غیرانسانی» قید شده؟ یا اینکه مواد و قیود آن بر اساس کرامت انسانی وضع گردیده؟ اگر در قوانین و آئین نامه ها بر کرامت انسانها حتی زندانی تاکید شده پس با رفتار صورت گرفته باید گفت که برخلاف آئین نامه عمل کردیم. با این نگاه یعنی هرچه تشخیص دادیم درست است همان را عمل می کنیم، اگر آئین نامه انضباطی در برخورد با زندانیان ولو متخلف بر کرامت انسانی تاکید کرده پس مغایر قانون و روش مدنیت عمل کردیم و «…وای بر ما که بر پاشنه پا به عقب برگشته ایم، آن وقت است که طبق سنن الهی سرنوشت ما مشخص و معلوم است.» (آل عمران ۱۴۴)

از طرفی مگر نه این است که طبق آئین نامه سازمان زندانها زندانیان می توانند روزانه ۵ دقیقه با خانواده خود تلفنی تماس داشته باشند. اما مدت زیادی است رابطه تلفنی زندانیان با خانواده ها قطع شده به خصوص برای زندانیانی که خانوادشان در شهرستان ها به سر می برند نگران کننده است! انتظار می رود این رفتار که مایه سرافکندگی نظام اسلامی ما شده مورد تحقیق و تفحص قرار گیرد و صادقانه و شفاف گزارشی از آن به مردم داده شود و متخلفین مورد بازخواست و مجازات قرار گیرند. البته شاید بسیار کسانی باشند که ما را دوست نداشته باشند و آرزوی مرگمان را می کنند، اما ما آنها را می بخشیم ولی فراموش نمی کنیم.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله